دیدار اعضای شورایعالی حوزههای علمیه با رهبر انقلاب
دیدار اعضای شورایعالی حوزههای علمیه با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار اعضای شورایعالی حوزههای علمیه بر برنامهریزی برای شناسایی و بهکارگیری استعدادهای برتر فکری از میان طلاب جوان تأکید کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، نقش شورای عالی حوزههای علمیه در سیاستگذاری برای تربیت معلمان و مربیان دینی در جامعه را بسیار مهم و حیاتی دانستند و با قدردانی از زحمات اعضای این شورا و مدیریت حوزه، افزودند: حد و مرز وظایف شورایعالی و مدیریت حوزه یعنی تفاوت بین سیاستگذاری و اجرا باید هر چه مشخصتر باشد تا بازده کار چند برابر شود.
حضرت آیتالله خامنهای هدف از انقلاب اسلامی و جانفشانی و فداکاریهای امام بزرگوار در به ثمر رساندن این نهضت را تحقق حاکمیت و شریعت اسلامی خواندند و گفتند: دشمن برای شناسایی نقاط مؤثر انقلاب و ضربه زدن به مبانی اساسی آن برنامه دارد و از جمله مقاصد آنها حوزههای علمیه است. صیانت از شور انقلابی و طلاب جوان با توجه به آنچه امام راحل در اواخر حیات مبارکشان بیان فرمودند (منشور روحانیت) یک ضرورت است.
ایشان با تأکید بر شناسایی استعدادها و ظرفیتهای پنهان فکری در طلاب جوان، افزودند: در بخشهای گوناگون کشور، بعضاً کارهای بزرگ و ابتکارات شگفتانگیزی بهدست جوانان انجام میشود و در بخش حوزه و طلبگی نیز یقیناً چنین استعدادهایی وجود دارند که باید شناسایی و در حلقههای فکری بهکار گرفته شوند و از آنها مسئولیت خواسته شود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با برشمردن نمونههایی از حضور علمای بزرگ و تراز اول سابق در شهرهای مختلف کشور، افزودند: مقوله هجرت طلاب به شهرها برای رونق دادن به امور دینی و تربیتی آن مناطق کار بسیار خوب و لازمی است و باید بهگونهای برنامهریزی شود که شهرهای مختلف از حضور عالمان دین خالی نشود.
در این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین حسینیبوشهری دبیر شورایعالی حوزههای علمیه و حجتالاسلام والمسلمین اعرافی مدیر حوزههای علمیه نیز گزارشی از فعالیتهای چهارساله شورایعالی و مدیریت حوزههای علمیه بیان کردند.
خطبههای 32 سال پیش رهبر انقلاب در 12 بهمن 58
خطبههای 32 سال پیش رهبر انقلاب در 12 بهمن 58/ ملت موظف است رئیس جمهور و زمامدار را نصیحت کند و سخن خوب را از او پنهان نکند.
نخستین سالگرد دهه پیروزی انقلاب، در حالی آغاز شد که امام خمینی(ره) در بیمارستان قلب بستری بودند. 12 بهمن 58، یک روز جمعه بود و خطبههای نماز جمعه پایتخت را روحانی جوانی خواند که پنج ماه بعد به عنوان نماینده تهران راهی نخستین مجلس شورای اسلامی شد.
به گزارش خبرآنلاین، در این مراسم ابتدا حجتالاسلام رستگاری پیرامون سالگرد ورود پیروزمندانه امام خمینی به ایران سخنان کوتاهی ایراد کرد و متنی را که در رابطه با پزشکان امام تنظیم شده بود قرائت نمود. در این پیام از اطبای معالج امام نیز تشکر به عمل آمد. سپس اعلام شد که جنازه 4 تن از شهدای پاسدار که در حوادث اخیر کردستان به درجه شهادت رسیده بودند به محوطه دانشگاه آورده شده تا پس از پایان نماز جمعه به وسیله نمازگزاران تشییع گردد.
روزنامه جمهوری اسلامی در شماره 201 خود در تاریخ شنبه 13 بهمن 58، شرح نمازجمعه آن روز را اینگونه نوشته است:
آنگاه حجتالاسلام سیدعلی خامنهای امامجمعه تهران خطبه نخستین نماز را با اشاره به دو مسئله جاری در هفته گذشته چنین آغاز کرد:
هفته دوشادمانی
در این جمعه ملت مسلمان هفتهای را با دوشادمانی بزرگ برگزار کرد با دو پیروزی و موفقیت؛ شادمانی اول بهبودی رو به تزاید امام امت است (در جمعه پیش غبار کدورت همه چهرهها را کدر کرده بود) و امروز مردم ایران از اینکه میدانند امام و رهبرشان رو به بهبودی کامل میرود از صمیم دل و با همه جان خوشحالند از خدای بزرگ عاجزانه مسئلت میکنیم که صحت و سلامت و عافیت را به امام و رهبر عزیز ما به طور کامل بازگرداند (آمین یکپارچه جمعیت) پیوند امام و امت در انقلاب و پیروزی و در سازندگی جامعه ما نقش آنچنان عظیمی و اساسی داشته و دارند که به گمان هرگونه رنجی و هرگونه غبار کدورتی برای امام در روح ملت در دل ملت دارای اثرات عمیقی خواهد بود. شادی دوم این است که ملت ما در هفتهای که گذشت موفقیت یافت تا یکی از گامهای بلند انقلابی خود را با سربلندی بردارد توانست به طور چشمگیر و قابل توجهی در انتخابات شرکت کند و بر توطئهها فایق آید دشمن لحظه به لحظه انقلاب و پیروزی ما را پیگیری کرده است در هر مقطعی از نقاط این پیروزی خواسته است نگذارد این ملت مزه پیروزی را بچشد و از آن لذت ببرد با ایجاد دودستگیها و اختلافها حتی با ایجاد درگیریها، در این تجربه بزرگ در انتخابات ریاست جمهوری برای نخستینبار در تاریخ ملت مستضعف، که دشمنان برای این روز فکرها کرده بودند و توطئهها چیده بودند نیز ملت توانست موفق و سربلند بشود و توانست رئیسجمهور خود را انتخاب بکند ملت توانستند با اکثریتی بزرگ و چشمگیر بر یک نفر توافق کنند این پیروزی بزرگی برای ملت است. پیداست که مردم ما علیرغم اختلاف سلیقهها و علیرغم ناهماهنگیهایی که ناشی از ناآشناییهاست.
در آن زمان که لازم باشد در لحظهای که احساس کند که برای او و انقلابش و تاریخش حیاتی است آن رشد را دارد که جمع عظیمی از خود را بر یک امر متحد کند پروردگار این پیروزی بزرگ را بر ما بر این امت عظیم بر انقلاب و بر رئیس جمهوری که منتخب مردم است مبارک و میمون بگردان (آمین) - پروردگارا رئیسجمهور را و ملتی را که باید به کمک او بشتابند و در کنار او راههای دشوار آینده را طی کنند در پیشبرد انقلاب اسلامی موفق و مؤید بگردان. مسئله بسیار مهم و حساس آن است که امروز ملت ما میتواند این را بفهمد و بپذیرد که رئیس جامعه را خودش انتخاب کرده است. میتواند این پیروزی بزرگ را احساس کند که کسی را دیگران بر او تحمیل نکردهاند. اوست که خواسته است که کسی را به عنوان رئیس و پیشرو بر این اجتماع و کار و مسئولیت خطیری بگمارد. در یک چنین وضعیتی که ملت میان خود و دستگاهی که قرار است بر او حکومت کند جدایی احساس نمیکند. هر یک از دو طرف یعنی آن رئیس و این مرئوسین بر عهده خود وظایفی دارند هر کدام بر گردن یکدیگر حقوقی دارند.
وظایف متقابل مردم و رئیسجمهور
امیرالمؤمنین این درس را به ما آموخته است که حق هیچگاه از یک طرف نیست، حق چیزی دو طرفه است میفرماید ای مردم من به گردن شما حقی دارم و شما هم به گردن من حقی دارید. زمامدار وظایفی در قبال مردم دارد و مردم وظایفی در قبال زمامدار دارند. زمامدار مسلمان وظایفش را در مقابل مردم انجام میدهد و امت مسلمان وظایفشان را در قبال زمامدار انجام میدهند آن وقت که ملت و دولت یکپارچه سوی هدفی که اسلام و قرآن آن را ترسیم کرده است، به پیش میتازند مردم در مقابل رئیس زمامدار خود موظفند که حیثیت او را حفظ کنند از او اطاعت کنند به دنبال سر او حرکت کنند او را در میدانها تنها نگذارند به دشمنان اجازه ندهند که نسبت به حیثیت و شخص و حوزه اقتدار او تجاوز و تعرض انجام دهند. وظیفه مردم آن است که اگر زمامدار از آنان کاری را خواست و در حوزه اجراییات از آنان انتظاری داشت و یا مسئولیتی را به کسانی، کسی، جمعی، محول کرد، از روی دل و جان بپذیرد. با او صمیمانه همکاری کنند سعی کنند اقتدار او را بر هم نزنند سعی کنند با او قهر نکنند با او در میدانها همپا و همگام و همراه حرکت کنند. او کسی است که اگر پیشاپیش مردم حرکت بکند و مردم یکپارچه از او اطاعت و تبعیت بکنند این ملت خواهد توانست با رشد آگاهانهای که دارد تمام دشواریها را بگذراند همچنین ملت موظف است رئیسجمهور و زمامدار را نصیحت کند و برای او خیرخواهی کنند لازم است راههای رشد را به او بنمایانند اگر او با آنها مشورت کرد نظر مشورتی و مصلحتآمیز را به او بگویند. سخن خوب را از او پنهان نکنند نظر نیک را در اختیار او بگذارند.
تا او بتواند درست عمل کند میدانها را درنوردد بتواند ملت را با شعورش و همکاریش، با وحدتش با اسلام و قرآنش به اوج قله تکامل از جهات معنوی و مادی و سیاسی برساند اگر در او اشکالی دیدند آن اشکال را حتماً تذکر بدهند. اگر در عملش تخلفی مشاهده کردند، دلسوزانه آن تخلف را به او بفهمانند او همانند پدر خانوادهای است که اعضای خانواده حق دارند به او اعتراض کنند اما حق ندارند به او تعرض کنند نمیبایست حیثیت و آبروی او را که در نزد جهانیان آبروی یک ملت است از بین ببرند به هر حال باید گرد محوری جمع شوند و او همان محور است او هم باید در مقابل مردم به وظایف خودش عمل کند وظیفه رئیس و زمامدار آن است که بداند اصالت با مردم است و او برای مردم است، او برای خود نیست برای آسایش و خواستههای خود نیست او برای خواستههای مردمیست که او را خواستهاند تا وکیل آنان باشد بداند شرف و حیثیت او بسته به شرف و حیثیت و اعتبار ملت است. بداند که باید رأی دلسوزانه و مشفقان و دوستدار اسلام و قرآن را همچون مشعلی فراده خود قرار بدهد مشورت کند مردم را بمانند پدری دلسوز دوست بدارد او موظف است که کجیها و نابسامانیهایی را که در زندگی اجتماعی است به بهترین وجهی با بهترین شیوههایی برطرف کند امیدوار باشد که در اینچنین صورتی مردم که از او صداقت دیدهاند به او کمک خواهند کرد. او باید خود را برادر مردم بداند او باید خود را وظیفهدار مردم بداند. مردم هم باید او را برادر بزرگ خود، پدر دلسوز و مهربان خود بدانند هر دو باید بدانند آنچه انجام گرفته است و آنچه انجام میگیرد در زیر سایه قانون اساسی است.
مردم و رئیسجمهور در برابر قانون اساسی مسئولند
قانون اساسی را با حرمت بنگرند قانون اساسی چیزی است که خط روش وحدت دولت و ملت را تأمین خواهد کرد، قانون اساسی هرچه را که به مردم داده است مسئولان باید به مردم بدهند. قانون اساسی هر وظیفهای را که سردوش مسئولان نهاده است باید آن وظیفه را با جان و دل با شوق و رغبت انجام دهند.
کلمه کلمه و حرف حرف قانون اساسی باید محترم بماند
مسئولین آن ملتی به سعادت موفقیت خواهند رسید که قانون اساسیاش را آن قانونی که برای مردم حکم دست خط ایدئولوژی و اندیشه آنها را دارد حرمت نهند و از آن تخلف و سرپیچی نکنند ملت هم باید قانون اساسیاش را بداند برادران و خواهران من در سرتاسر کشور، آنهایی این سخن را میشنوند بدانند «که هر فردی از آحاد مردم در اسلام چوپان جامعه است» در اسلام مسئله چوپان گوسفند مطرح نیست همه مسئول و متعهدند همه موظفند و امام فرمودند بنگرید نمایندگان درست و صادق را انتخاب بکنید نمایندگان شما بار دیگر در مجلس شورای ملی گرد خواهند آمد و آنها خطوط اصلی را ترسیم خواهند کرد و دستگاه اجرایی دولت که انشاءالله از بهترین و زبدهترین مردمان تشکیل خواهند شد زیر نظارت مقام رئیسجمهور آن خطمشیها و روشها را احراز خواهند کرد.
امام جمعه تهران در پایان خطبه اول از کسانی که در قانون اساسی مطالعه و تحقیق کردهاند درخواست نمود تا برای تفهیم آن به دیگران سعی و جدیت نمایند و توصیه نمود تا عموم مردم جزوات چاپشده قانون اساسی را گرفته و مطالعه نمایند.
خاطره بزرگ دوران شکوهمند انقلاب
امروز برابر است با یک خاطره بزرگ تاریخی در دوران شکوهمند انقلاب ما یعنی روز ورود امام به کشور پس از دوران طولانی تبعید. در سال گذشته مانند امروز تهران و شهرستانها و گوشه و کنار این کشور صحنه شور و هیجانی عظیم از سوی مردم بود. اما امت که روحی در کالبد بیجان این ملت محسوب میشود به پیکر اصلی خود باز میگشت (این خون گرم که از سالها پیش در رگ و ریشه این پیکر عظیم دوانده شده بود و او را به حرکت و تلاش وا داشته بود) این خاطره برای ما ارزشمند است. نه فقط به خاطر احترام از امام که برای ما بسی عزیز و بزرگ است و نه فقط به خاطر یادآوری یک حادثه یا جشن و عید بلکه به خاطر اصلی اساسیتر، حرکت امام در جامعه ما از سالها پیش یک جریان فکری و سیاسی و اجتماعی بود.
خط امام
آنچه امروز در زبانها به نام خط امام و راه امام شناخته میشود از سالها پیش از آغاز شروع این مبارزات در جامعه ما به وجود آمد سالها قبل، آن زمان که این ملت هنوز حتی فکر آن را نمیکرد که نظام پلید شاهنشاهی سایه سنگینش را روزی از این مملکت برچیند امام امت، پیشوای خط امام، ترسیم کننده راه این بعثت جدید، در جامعه ما در حضور هزاران نفر از کسانی که مشتاقانه سخن او را میشنیدند (صحبت از زمان نظام شاهنشاهی زمان حکومت طاغوتی و خودکامه است) این خط از آن روز شروع شد و خط امام از سال 1341 در میان تودههای مردم، در میان اندیشمندان، در میان روشنفکران، در میان همه قشرهایی که سری با انقلاب و نهضت جنبش داشتند تدریجاً جای خود را باز و بازتر کرده و به حوادثی انجامید و بالاخره آن روزی که توانست همه ملت را یکپارچه در خود بگنجاند با یک حرکت و با یک تکان نظام پلید شاهنشاهی و دژ قوی و مستحکم استعمار را از این منطقه برکند، آنچه از استعمار باقی مانده است، پایهای ندارد آنچه در گوشه و کنار این منطقه مشاهده میشود بنیان مستحکمی برای امپریالیزم و استعمار به حساب نمیآید میخ اصلی و استوانه اصلی در ایران بود و این استوانه اصلی به همت شما مردم و با پیروی از اسلام و با پیروی از رهنمودهای امام این امت برکنده و دور افکنده شد آنچه امروز برای ما مهم است یادآوری خاطرهای است که برای ملت اسلام حکم یک جریان فکری و سیاسی را دارد آن جریان فکری و سیاسی را ما باید در جامعه خود حفظ کنیم، آحاد ملت و مسئولان امور آن کسانی که زمام امور مملکت به دست آنهاست یا به دست آنها در آینده خواهد بود انشاءالله باید همه این خط را حفظ کنیم این ضامن تداوم انقلاب ما خواهد بود. خط امام یعنی چه؟ یعنی جهتگیریهایی سیاسی و فکری و اجتماعی امام در جنبهها و جناحهای مختلف، من این موضعگیریها را به طور خلاصه و فهرست وار برای شما که متشکل از تودههای عظیم مردم هستید تشریح میکنم.
خط امام طرفداری از ملتها و مبارزه با ابرقدرتهاست
خط امام در سیاست خارجی عبارتست از طرفداری از ملتها و مقابله با ابرقدرتها. خط امام در سیاست خارجی نه شرقی و نه غربی است، امام به سود هیچ قدرتی با ابرقدرت دیگری نمیجنگد امام با هر قدرت فائقهای که بخواهد ملتها را به اسارت و به زنجیر بکشد مبارزه و مقابله میکند. آن ابرقدرتی که پا را از گلیم خود فراتر میگذارد و رویاروی ملتها قرار میگیرد، نوبت اول را برای کوبیده شدن حائز میشود اما این به آن معنا نیست که ابرقدرتهای دیگر فکر کنند که در کنار ما قرار گرفتهاند، همه قدرتهای فائقه در همین صف و در همین حکمند این به معنای آن نیست که ما میخواهیم با همه دولتهای عالم بجنگیم. آن کسانی که با ما نمیجنگند و سر خصومت با ما ندارند آن دولتهایی که انقلاب ما را میتوانند تحمل کنند ما با آنها دشمنی نداریم. امام پیام محبت آمیزش را به همه این قدرتها به طور عام و کامل داده است یعنی این حقیقت را بارها بیان کرده است که نمیخواهد با همه قدرتها مقابل باشد، آنهایی مقابل امام و خط امامند که سر ناسازگاری با انقلاب ما دارند. پس قدرتهای بزرگ عالم بدانند تا وقتی در مقابل این انقلاب در مقابل جهتگیریها و هدف گیریهای این انقلاب قرار دارند با هر شکلی ولو در پوستهای از ریا و نفاق هم قرار بگیرند خط امام (یعنی خط انقلاب اصیل اسلامی) با آنها میجنگد و نیز موضعگیری امام در سیاست خارجی حمایت از همه جنبشهایی است که علیه ظلم و بیداد در سراسر جهان مجاهدت و فداکاری میکنند امام از جنبشهای اسلامی و از جنبشهای مستضعفان حمایت میکند ملت ما هم باید حمایت کند دولت ما هم باید حمایت کند که سیاستهای آینده خارجی ما هم باید حمایت کنند امام در سیاست خود همواره به ملتها تکیه دارد اصل را با مستضعفان میداند، در داخل کشور هر حکمی و هر قانونی که در خدمت مستضعفان باشد مطابق خط امام است، امام اسلام را حامی مستضعفان میداند بارها و بارها فرموده است که در انقلابها (در آن تظاهرات پرشکوه و البته خطرناک) ببینید از کدام قشرها و طبقات مردم جان دادهاند و خون دادهاند، از طبقات مستضعف، امام میداند که بار این انقلاب را طبقات مستضعف ملت بر دوش داشتهاند و این انقلاب در جهت آنهاست. این به معنای آن نیست که ما فرمولهای اقتصادی و اجتماعی خود را از کسانی، از مکتبهایی و از دولتهایی خواهیم گرفت که آنها هم (به زبان) دم از مستضعفان میزنند ما خطمان خط اسلام است خط فکری اسلامی است و اسلام طرفدار مستضعفان است (و نرید ان تمن علی الذین استضعفوا…) وارث زمین، وارث ملک، وارث قدرت مستعضعفان هستند و امام طرفدار مستضعفان است.
امام طرفدار آزادیهای سیاسی است
امام در داخل مردم طرفدار آزادیهای سیاسی و اجتماعی است. امام موافق نیست که کسانی به جان کسان دیگری صدمه وارد کنند و به خاطر اینکه مایل نیستند آنها را آزاد ببینند، به حیثیت آنها صدمه بزنند. آنچه در جامعه ما در گوشه و کنار گاهی اتفاق میافتد کسانی جمع میشوند تا حرفی بزنند، کسان دیگری به جان آنها میافتند. این در خط درست انقلاب، قرار نمیگیرد و با آزادیهای اساسی و سیاسی منافات دارد.
همه مؤمنان به این انقلاب باید بدانند فضای جامعه اسلامی فضای بازی است. فضایی است که صاحبان اندیشههای مختلف میتوانند سخن و عقیده خود را ابراز کنند. در مقابل حجت و دلیل قاطع هیچ اندیشهای نمیتواند تاب مقاومت بیاورد. به جنگ افکار رفتن فقط با بیان فکر و اندیشه ممکن است ولاغیر. اینکه کسانی بخواهند به شیوههایی متوسل بشوند، به کسانی حمله کنند، آنها را مورد آسیب قرار بدهند، یقیناً بر طبق روال و رویه اسلامی نیست. این مقدمات بل بشو و آنارشیسم اجتماعی است و این مقدمات اختناق و استبداد است. اما از سوی دیگر آن کسانی و گروههایی و افرادی که احساس میکنند سخن آنها در جامعه ممکن است مورد عکسالعملها و مقاومتها قرار بگیرد باید بدانند که زمینه تشنج را زدودن وظیفه بزرگ آنهاست.
اظهار عقیده حق همه ملت است
همه گروهها و احزاب و دستجات و افراد باید بدانند فقط خود آنها نیستند که حق حیات و حق گفتن و اظهار عقیده کردن دارند. این حق متعلق به همه عموم ملت است و همه میتوانند از آن استفاده کنند خط امام خط آزادیهای اساسی در جامعه است خط امام خط پایبندی به اندیشه و فلسفه و تفکر اسلامی است. اندیشههای دوگانه، دورگه، اندیشههای از غرب یا شرق گرفته شده ولو لباس اسلام را به خود آویخته باشد و داخل در خط امام نیست. امام اسلام و کتب و سنت را که به تشخیص متخصصان و آگاهان رسیده باشد مشعل و پیشوای این امت اسلامی میشناسد و ما باید این خط را ارج بنهیم و بدانیم که پیروزی انقلاب به این است که تکتک افراد با این خط آشنا بشوند. این امت که ما را به تکامل انسانی و الهی میرساند. توجه به معنویت که اخلاق و قرآن، توجه به دعا و آشنایی با خدا، دمها را با ذکر خدا و یاد خدا نرم کردن، حقهها و کینهتوزیها و دشمنیها را به برکت یاد خدا از دلها راندن، اینها خط و راه اصلی انقلاب است و اینها چیزهایی است که دل را برای تقوای واقعی آماده میسازد و از جامعه ما جمع متقین به وجود میآورد.
حجتالاسلام خامنهای در رابطه با شهدای جدید کامیاران گفت: نکتهای را نباید فراموش کرد و آن زحمات و فداکاریهای این پاسداران جانباز است و باید از این شهدا یاد کرد. از برادرانی که برای ادامه این انقلاب اسلحه به دست گرفتند و جان را به میدان دشمنان خدا بردند و جان را در راه خدا دادند. جنازه این شهیدان خدا در جمع ماست و تجلیل از این شهدا وظیفه همه ماست.
ایشان از همه مردم خواستند که برای شادی روح این شهیدان فاتحه بخوانند.
خطیب جمعه در پایان ضمن ارج نهادن شهادت پاسداران در درگیری جدید کامیاران از زحمات آنان قدردانی کرد و از مردم خواست که برای شهادت این پاسداران فاتحه بخوانند.
سیره حضرت زهرا(س) در زندگی خانوادگی
الگوی فاطمی
الگو گرفتن از زندگی ائمه(علیهمالسلام) جزو تأکیدات اسلامی و در جهت ساختن سبک زندگی مناسب مؤمنان است، حضرت آیتالله خامنهای دربارهی الگو گرفتن از زندگی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میفرمایند: «در زندگی فاطمهی زهرا باید دقیق شد، با نگاهی نو آن زندگی را شناخت، فهمید و به معنای واقعی کلمه آن را الگو قرار داد.» ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت صدیقهی طاهره، بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت بخشی از مهمترین اصول سیرهی عملی آن بانوی ارجمند را در سه بخش «دوران زندگی با پیامبراکرم (صلّیاللهعلیهوآله) و به عنوان فرزند ایشان»، «دوران زندگانی با حضرت علی (علیهالسّلام) در جایگاه همسر آن امام همام» و «دوران زندگانی با فرزندانشان و در مقام یک مادر»، مورد بررسی قرار میدهد.
* الگو گرفتن از زندگی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)؛ تکلیف امروز ما
مرور بیانات حضرت آیتالله خامنهای درباره حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نشاندهندهی چند نکتهی کلیدی است؛ نخست آنکه ایشان در طول چند دههی گذشته در مورد هیچ یکی از معصومان جز حضرت صدیقهی طاهره (سلاماللهعلیها)، از این تعبیر به صورت پرتکرار استفاده نکردهاند که «زبان و بیان از طرح مقام آن حضرت قاصر است».(۱) با این حال اینگونه تعابیر حضرت آیتالله خامنهای که با الهام از روایات ائمه هدی (علیهمالسّلام) و در تعابیر بلندی چون «زن بیمانند»، «شبیه به اسطوره»، «فرشته نجات انسانها در طول تاریخ» و «یک طرف گفتگو با فرشتگان» در مورد حضرت زهرا طرح شده، مقدمهای است برای این سخن که «همان چیزی که چشمان سطحینگر ما میبیند، خیلی باعظمت است. یعنی آن زندگی کوتاه چه در دوران کودکی، چه در دوران نوجوانی و چه در دوران تأهّل و ازدواج و خانهداری اینقدر پُرمغز است».(۲) بنابراین حضرت آیتالله خامنهای با در نظر داشتن دو وجه مقامات معنوی و سبک زندگی آن حضرت، همواره گام نخست و معرفت نسبت به مقام حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را به مثابهی طلیعهای برای توجه به سیرهی عملی ایشان به عنوان یک بشر دانستهاند. ایشان همواره با یادآوری صفاتی از آن بانوی والامقام چون «سیده نساء العالمین» و یا «اَلطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ الرَّضیَّةِ الزَّکیَّة»، تأکید کردهاند که «ما باید راجع به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از این نگاه دوّم، یعنی اسوه بودن و مثال بودن نگاه کنیم.»(۳)
در نگاه حضرت آیتالله خامنهای تأکید میشود که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نه تنها برای زنان که برای مردان نیز اسوهای والا مقام است. فلسفهی این تعبیر را میتوان از روایت یکی از همسران پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) فهمید که میگوید: «من کسی را شبیهتر از فاطمه (سلاماللهعلیها) در هیأت و وقار و سیرت به رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) ندیدم».(۴) بر اساس این عبارات کلی و بسیاری شواهد موردی، میتوان به نوعی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را بازتاب شخصیت رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) دانست و بسیاری از مصادیق رفتار ایشان را به عنوان الگو برای مردان بیان نمود.
نکتهی دیگر آنکه در تصویرگری حضرت آیتالله خامنهای از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اینگونه به نقاط اوج سیرهی عملی ایشان توجه جدی شده است که بر بستر و شرایط زمانهی آن حضرت تأکید گردیده و سپس اهمیت اعمال ایشان مطرح میشود. برای نمونه نشان میدهند که در حالی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از انفاق به نیازمندان ابایی ندارند که خود در شرایط اقتصادی معمولی نیستند(۵) یا در حالی که تمام شب را به نماز و دعا میایستد که نامی از خود به میان نیاورده و در دعای خود تنها به یاد دیگر مسلمانان است.(۶)
نکتهی پایانی آنکه حضرت آیتالله خامنهای گاه در تعابیر خود به برخی اصول سبک زندگی فاطمی چون «پرکاری و پرتلاش بودن»، «زیبایی و پرمغزی در بیان»، «حقیر دیدن لذت های دنیوی»، «ایثار و فداکاری برای تحقق اهداف الهی»، «تسلیم در برابر حکم الهی»، «پرچمداری حقانیت» و «پیش بردن زندگی و خانواده در کمال سرافرازی» و… اشاره فرمودند که هر یک جای بررسی و تبیین دارد. در این یادداشت به یکی از عرصههای سبک زندگی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) که بازتاب گستردهای در بیانات حضرت آیتالله خامنهای داشته، پرداخته میشود؛ و آن صحنههای تعاملات ایشان با خانواده در جایگاه «فرزندی»، «همسری» و «مادری» است.
* تعامل با پدر؛ اوج احترام و مهربانی
باید اشاره نمود که آن حضرت در مکه و در شرایطی متولد گردید که مدت کوتاهی از بعثت نبیاکرم (صلّیاللهعلیهوآله) میگذشت(۷) و دشواریهایی که در دورهی آغازین رسالت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) از سوی مشرکان متوجه ایشان میشد، بر زندگی حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نیز تأثیرگذار بود. برای نمونه در دورانی که پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) و پیروان او در شعب ابوطالب- محیطی بیآب و علف در مجاورت مکه- بودند، آن حضرت در دوران خردسالی، دشواری و محنت گرسنگی و تشنگی را در روزهای گرم و شبهای سرد تحمل میکرد. با گذشت این دورهی سخت نیز آن حضرت داغدار رحلت مادرش حضرت خدیجه گردید.(۸)
از آن زمان تا یکسال پس از هجرت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به مدینه و ازدواج ایشان با حضرت علی(علیهالسّلام)، او تکاپوی شبانهروزی پدر خود را برای تبلیغ دین و مدیریت پیروان مشاهده میکرد؛ و بیتردید به سختی بارها لحظات دوری از پدر را پشت سر میگذاشت؛ برای نمونه او مجبور شد مدتی پس از هجرت نبی اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) به مدینه، از مکه خارج شود و پس از عبور از مسیری دشوار و طولانی به پدر ملحق گردد.(۹) با این حال در طول این روزها و سالها او آنچنان مرحم بر قلب پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) بود که بارها در روایات پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله)، او را مایهی آرامش و تسکین خود میخواند.(۱۰) بهویژه آنکه یک ارتباط عمیق عاطفی بین او و پدر در جریان بود؛ و برای نمونه او قبل و پس از هر سفر پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله)، با اشتیاق فراوان ایشان را در آغوش میگرفت.(۱۱)
بهرغم این رابطهی صمیمی، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) همواره متوجه جایگاه والای پدر خود به عنوان نبیخدا بود و حتی پس از نزول آیهای که دستور میداد تا مسلمانان، پیامبر را «رسول الله» خطاب کنند، او نیز خود را مستثنا ندانست؛ تا آنکه پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به او فرمود: «تو مرا با همان تعبیر پدر صدا بزن که این مایه آرامش قلب من است».(۱۲) در راستای همین احترام به پدر، نقل شده است که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) هر بار پس از ورود پدر، از جای برخواسته، دست پدر را میبوسید و در جای خویش مینشانید.(۱۳)
باید اشاره نمود که با توجه به شرایط یاد شده و رحلت حضرت خدیجه، انتظار میرود حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) بخشی از امور شخصی پدر را متکفل گردد و یاریگر آن حضرت در مدت حضور ایشان در منزل باشد؛ به ویژه برخی محققان با در نظرداشتن مجموعهی اخبار از این تعبیر پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) که حضرت زهرا را «ام ابیها» خواندهاند(۱۴)، چنین برداشت نمودهاند. با این توضیحات میتوان «شکیبایی در شرایط سخت»، «پشتیبانی از پدر در مشکلات»، «ارتباط عاطفی و البته همراه با احترام نسبت به پدر» و «همیاری و کمک به امورات پدر» را از جمله ویژگیهای بارز تعامل حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) با پدرشان دانست.
* تعامل با شوهر؛ تأمین آرامش زندگی
دانسته است که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، در حالی به ازدواج با حضرت علی(علیهالسّلام) پاسخ مثبت داد که میدانست، علی(علیهالسّلام) نیز چون پدرش سختکوش و همواره در تکاپوی تبلیغ دین و اهداف حکومت الهی است.(۱۵) همانگونه نیز شد و در بسیاری مواقع همچون زمان نبرد با کفار، شرایط ایجاب میکرد تا امام علی(علیهالسّلام) برای مدت طولانی دور از منزل باشند. بهعلاوه، حضرت علی(علیهالسّلام) از اموال و دارایی چندانی برخوردار نبود و این، کار را برای شروع یک زندگی مشترک سخت میکرد.
با این حال آنچنان حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) به این سختیها و مشکلات مادی بیتوجه بود و آنها را در مسیر عبودیت پروردگار، طبیعی میدید که همواره مورد تحسین از سوی حضرت علی(علیهالسّلام) قرار میگرفت و امام اول شیعیان او را به عنوان یک همسر، مایه آرامش خود میخواند.(۱۶)مطابق یکی از روایات حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) با وجود اندک غذایی در منزل، همسر خود را بر خویش مقدم نموده و میفرمود: «من از خدایم شرم میکنم که از شوهر خود چیزی طلب کنم که توان تهیه آن را ندارد.»(۱۷) همچنین نقل شده است که در هنگام سختی خود را خطاب میکرد و میفرمود: «ای فاطمه! از تلخی دنیای زودگذر بگذر برای رسیدن به شیرینی آخرت».(۱۸) این گفتار در رفتار ایشان نیز پدیدار گشته و دیده نشد که چیزی از تجملات دنیا را از شوهر خود طلب نماید. آن حضرت چنان از مظاهر دنیا به دور بود که حتی سادگی لباسی که بر تن داشت مایهی تعجب اطرافیان میشد.(۱۹)
خانهداری یکی از مهمترین بخشهای فعالیت حضرت پس از ازدواج بود و مطابق نقلی ایشان حتی بعدها و با وجود و حضور خدمتکار نیز خود مشغول به امورات خانه میشد.(۲۰) مطابق برخی روایات، گاه دیده میشد که ایشان همزمان مشغول چند کار در منزل است و سختی کار و تلاش خانه را به جان خریده است؛ آنچنان که در یکی از موارد اشک از چشمان پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) جاری شد و آن زمانی بود که مشاهده کرد فرزندش همزمان با انجام کاری در منزل به کودک خود نیز شیر میدهد.(۲۱) جالب است که حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در زمانی که امام علی(علیهالسّلام) حضور نداشت، خود متکفل امور خارج از خانه نیز میشد(۲۲)؛ و مهمتر آنکه با این شرایط، ایشان هیچگاه توقعی از امام علی(علیهالسّلام) نداشته و او را به تندی خطاب نمیکرد. امام علی(علیهالسّلام)، خود شهادت میدهد که زهرا(سلاماللهعلیها) حتی یکبار هم سبب ناخشنودی و نارضایتی من نشد.(۲۳) بنابراین «سازگاری و شیرین کردن زندگی در شرایط سخت»، «توجه به توان شوهر در امور اقتصادی»، «محبت و عشقورزی نسبت به همدم زندگی» و «رعایت احترام همسر» ویژگیهایی از سیرهی تعاملی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) با علی(علیهالسّلام) بود.
* تعامل با فرزندان؛ محبت مادرانه و تربیت دینی
با آنکه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) با گذشت کمتر از ده سال از ازدواج، به شهادت رسید، در این مدت در فرزندآوری و تربیت ایشان، کوشش قابل ملاحظهای نموده و چهار فرزند را پرورش دادهاند. شواهد متعدد نشان میدهد که ایشان تلاش نمودند تا فرزندان را در شرایطی آرام و همراه با حفظ روحیات عاطفی، آمادهی بندگی خدا نمایند.(۲۴) ایشان تأکید زیادی بر مهربانی با فرزندان در هنگام پرورش آنان داشتند و حتی در وصیت خود سفارش ازدواج امام(علیهالسّلام) با زنی را کردند که بسیار مهربان است.(۲۵) هرچند کمتر خبری از شیوههای تربیتی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) به طور مستقیم خبر میدهد؛ اما از بسیاری روایات میتوان به راحتی روش حضرت را برداشت نمود. برای نمونه تدبیر آن حضرت برای بیدار نگه داشتن فرزندانشان در شب قدر(۲۶)، نشان میدهد که ایشان توجه و اهتمام جدی به پرورش معنوی دختران و پسران داشتند. همچنین در ضمنِ خبری دیگری آمده است که امام حسن(علیهالسّلام) در کودکی پس از حفظ آیات قرآن کریم نزد مادرش حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) حاضر میشد و محفوظات خود را شرح میداد.(۲۷) بخش قابل توجهی از اقدامات حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در تربیت فرزندان نیز، به سیرهی عملی این مادر فداکار برمیگردد. آن حضرت چنان میزیست که رفتار او به عنوان یک الگو برای فرزندان مورد توجه قرار میگرفت. برای نمونه میتوان گفت بیتردید احتیاط حضرت در مواجههی با نامحرمان و پوشش مناسب ایشان(۲۸)، در تربیت دخترانی عفیف و با حیا نقش داشت. شاهد دیگر این اثرپذیری از رفتار مادر، اخبار متعددی است که از حسنین(علیهماالسّلام) و حضرت زینب(سلاماللهعلیها) نقل شده است. آنان رفتار مادر را از زمان کودکی به یاد داشتند و بعدها به شرح برخی از آنها پرداختهاند.(۲۹)
* حضور شجاعانه در صحنههای اجتماعی و انقلابی
نکتهای که در این بین میتوان به آن اشاره کرد آن است که حضور و فعالیت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در عرصه خانواده سبب کمرنگ شدن حضور اجتماعی و انقلابی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) نشده است. ایشان پیش از رحلت نبی اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) در ماجرای مباهله حاضر شد. هنگام نبرد مسلمانان در مناطق جنگی حضور یافت و به عنوان پرستار به مجاهدان یاری رساند.(۳۰) حتی با وجود فرزندان خردسال نیز در نبرد خندق حاضر شد و یا در صحنهی فتح مکه با مسلمانان همراه گردید.(۳۱)پس از رحلت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) نیز ایشان با درک جایگاهی که نزد صحابه و دیگر مسلمانان دارد، حضور و تأثیر جدیتری در صحنههای اجتماعی و سیاسی داشت و در این راستا با اقدامات خود برای حمایت از حق امام علی(علیهالسّلام) در جاشینی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله)، نشان داد که از درکی عمیق و وصفناشدنی از اهداف اسلام و اطراف حق و باطل برخوردار است.(۳۲) جسارت و شهامت ایشان در دفاع از امر ولایت، که به شهادت ایشان در سنی غیر معمول انجامید، نشاندهندهی اهمیت و تأثیر حضور بههنگام و بیان رسای حضرت در آن شرایط سخت و صد البته ضرورت درسآموزی از این منش انقلابی برای پیروان ولایت در هر دوره است.
معرفی کتاب «دلتنگ نباش!»
شرح زندگانی مدافع حرم شهید روحالله قربانی
روز شنبه ۱۱ خردادماه ۹۸، خانم زینب مولایی نویسندهی کتاب «دلتنگ نباش!» - کتاب شرح زندگی شهید مدافع حرم روحالله قربانی - به همراه سرکار خانم زینب عبد فروتن، همسر شهید قربانی، با رهبر انقلاب دیداری کوتاه داشتند.
رهبر انقلاب در جریان این دیدار، از کتاب «دلتنگ نباش!» و قلم نگارنده، تقدیر و در ضمن گفتگو با همسر شهید از وی تجلیل کردند.
کتاب دلتنگ نباش چهاردهمین جلد از مجموعه مدافعان حرم در انتشارات روایت فتح است که چاپ نخست این کتاب در سال ۹۷ با قلم زینب مولایی روانه بازار کتاب شد.
سال گذشته که «دلتنگ نباش!» چاپ شد، این کتاب به دست رهبر انقلاب رسید و ایشان پس از مطالعه در ابتدای کتاب نوشتند:
«بسمه تعالی
سلام و رضوان خدا بر شهید عزیز روحالله قربانی. از همسر شهید باید تشکر شود بخاطر فرستادن این کتاب و از ایشان و خانم مولائی بخاطر تدوین این اثر. ۹۷/۹/۲۸»
کتاب دلتنگ نباش شرحی بر زندگی شهید مدافع حرم روح الله قربانی است که زینب مولایی تلاش کرده در دوازده فصل به بیان ویژگیهای شهید پرداخته و خاطراتی از همسر، خانواده، دوستان و همرزمان وی را در قالب مستند داستانی بیان کند.
در صفحات پایانی این کتاب با درج تصاویر روح الله قربانی سعی شده تا مخاطب را با گذری تصویری از کودکی تا شهادت وی بیشتر آشنا سازد.
شروع کتاب با فضاسازی از زیارت همسر روح الله در کنار ضریح حضرت ثامن الحجج (ع) شروع شده و در ادامه با بازگشت به سالیان قبل، به ورود روح الله قربانی در سال ۹۰ به دانشگاه امام حسین (ع) میپردازد و در ادامه داستان چگونگی ازدواج روح الله با همسرش و خاطرات گوناگونی تا زمان اعزام به سوریه در قد و قامت یک مدافع حرم و سپس شهادت روح الله بیان میشود.
اینکه همسر روح الله قربانی به دلیل بزرگ شدن در یک خانواده سپاهی و آشنایی با ماموریتها و دشواریهای این شغل دوست نداشت با یک پاسدار ازدواج کند تا زمان خواستگاری و دیدن روح الله و تبدیل شدن همه استرسها به یک آرامش در نثری روان و خواندنی نگارش گردیده است.
شهید روح الله قربانی متولد یکم خرداد ماه سال ۱۳۶۸ است که در ۱۳آبان ماه سال ۹۴ در شهر حلب سوریه به فیض شهادت نائل گشت و سرانجام در سال ۹۷ کتاب زندگی این شهید عزیز به همت انتشارات روایت فتح راهی بازار نشر گردید.
دومین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در حسینیه امام خمینی
دومین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) در حسینیهی امام خمینی(ره) با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، جمعی از مسئولان و هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم در حسینیهی امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین رفیعی خشم برای خدا و ارزشهای الهی را خشم مقدس خواند و گفت: سیرهی اهلبیت (علیهمالسلام) نشاندهنده این است که در مقابل «انکار حق»، «بدعتگذاری در دین»، «اهانت به مقدسات»، «منکرات اجتماعی» و «فساد و خیانت کارگزاران» سکوت جایز نیست، همچنانکه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در مقابل انکار و فراموش شدن حق ولایت سکوت نکرد.
حجتالاسلام رفیعی، ولایت فقیه و مواردی مانند وصیتنامهی امام راحل و شهیدان را شاخصهای قطعی برای شناخت حق دانست و گفت: البته دفاع از حق بدون هزینه نیست، همانطور که شهیدان بزرگوار انقلاب همچون شهید سلیمانی این هزینهها را به جان خریدند و با خشمی مقدس جلوی توطئهی دشمنان اسلام و ایران را گرفتند.
در این مراسم، آقای محمود کریمی نیز به ذکر مصیبت و نوحهسرایی پرداخت.