سیزده قرن از اسلام عقب ترند
همه ی ارزش های معنوی از درون کانون گرم خانواده بیرون می آید
همه ي ارزشهاي معنوي را ميتوان از درون كانون گرم خانواده- كه محور آن، زن خانواده است؛ كدخداي اين مجموعه، آن مجسمه ي عاطفه است- بيرون كشيد و معنويات را در سطح جامعه گستراند.
25/3/1384
زن در جامعه متمدنِ غرب؛ رها و بی پناه
خواهران من! دنياي غرب، زن را به ابتذال كشاند. تا شصت،هفتاد سال قبل از اين، درتمام اروپا و كشورهاي غربي، زن فقط در سيطرهي مرد - يا مردِ خود و يا يك مرد ديگرمثل صاحب كارخانه و مزرعه - ميتوانست باشد و هيچ حقي از حقوق اصلي يك انسان در يك جامعهي متمدن را نداشت. حق رأي و حق مالكيت و حق معامله نداشت. بعد آمدند زن را به ميدان كار و زندگي و فعاليت اجتماعي كشاندند؛ اما در همان حال، تمام وسايل را براي لغزش زن فراهم كردند و او را در متن جامعه، رها و بيپناه گذاشتند.
26/10/1368
زن امروزِ دنیا الگو می خواهد
زن امروز دنيا الگو مي خواهد. اگر الگوي او زينب و فاطمه ي زهرا باشند، كارش عبارت است از فهم درست، هوشياري در درك موقعيتها و انتخاب بهترين كارها؛ و لو با فداكاري و ايستادن پاي همه چيز براي انجام تكليف بزرگي كه خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد.
22/8/1370
این آزادی است؟
بساط آن چيزي كه امروز به عنوان «آزادي زن» در دنيا و از سوي فرهنگ منحطّ غربي پهن شده است، بر پايه اين است كه زن را در معرض ديد مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسي ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسيله التذاذ مردان شوند. اين، آزادي زن است؟
25/9/1371
ظلم غرب به زن بی سابقه است
ظلمي كه در فرهنگ غربي به زن شده است و برداشت غلطي كه از زن در آثار فرهنگ و ادبيات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاريخ بي سابقه است. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شده است، اما اين ظلمِ عمومي و فراگير و همه جانبه، مخصوص دوران اخير و ناشي از تمدّن غرب است.
25/9/1371
ظلم همه جانبه
زن را به عنوان وسيله التذاذ مردان معرفي كردند و اسمش را «آزادي زن» گذاشتند! درحالي كه به واقع آزادي مردان هرزه براي تمتّع از زن و نه آزادي زن بود. نه فقط در عرصه كار و فعاليت صنعتي و امثال آن، بلكه در عرصه هنر و ادبيّات هم به زن ظلم كردند. شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقّاشيها، در انواع كارهاي هنري نگاه كنيد، ببينيد با چه ديدي به زن نگريسته ميشود؟ آيا جنبه هاي مثبت و ارزشهاي والايي كه در زن هست، مورد توجّه قرار ميگيرد؟ آيا آن عواطف رقيق، آن مهرباني و خوي مهرآميزي كه خداي متعال در زن به وديعه گذاشته است - خوي مادري، روحيه نگهداري از فرزند و تربيت فرزند - مورد توجّه است يا جنبه هاي شهواني و به تعبير آنها عشقي؟ (كه اين تعبير غلط و نادرستي است. اين شهوت است نه عشق!)
25/9/1371
شأن زن مسلمان بالاتر از این حرف هاست
شأنِ زن مسلمان بالاتر از اين حرفهاست كه اسير زر و زيور و جواهر آلات و از اين قبيل شود. نمي خواهيم بگوييم اينها حرام است؛ ميخواهيم بگوييم شأن زن مسلمان بالاتر از اين است كه در دوراني كه بسياري از مردم جامعه ما محتاج كمكند، كساني بروند پول بدهند طلا بخرند، زينت آلات بخرند، وسايل زندگي رنگارنگ بخرند و در انواع و اقسام روشها و منشهاي زندگي، اسراف كنند. اسراف، الگوي زن مسلمان نيست.
25/9/1371
تقسیم بندی مسائل در مورد زن
زن را از سه ديدگاه ميشود مورد ملاحظه قرار داد تا بينش اسلامي نسبت به او آشكار شود.
يكي نقش زن به عنوان انساني در راه تكامل معنوي و نفساني است كه در اين ديدگاه، زن و مرد با يكديگر هيچ تفاوتي ندارند. در تاريخ، زنان بزرگ و برجستهاي حضور داشتهاند؛ همچنان كه مردان بزرگ و برجستهاي بودهاند…
ديدگاه دوم، در زمينهي فعاليت هاي اجتماعي، سياسي، علمي و اقتصادي است. از نظر اسلام، ميدان فعّاليت و تلاش علمي و اقتصادي و سياسي براي زنان، كاملاً باز است. اگر كسي با استناد به بينش اسلامي بخواهد زن را از كار علمي محروم كند، از تلاش اقتصادي باز دارد، يا از تلاش سياسي و اجتماعي بينصيب سازد، به خلاف حكم خدا عمل كرده است. زنان به قدري كه توان جسمي و نيازها و ضرورتهايشان اجازه ميدهد، ميتوانند در فعّاليت ها شركت كنند. آنها هر چه ميتوانند، تلاش اقتصادي و سياسي و اجتماعي كنند. شرع مقدّس، مانع نيست. البته چون از لحاظ جسماني زن ظريفتر از مرد است، لذا ضرورتهايي دارد. تحميلِ كار سنگين بر زن، ظلم به زن است. اسلام اين را توصيه نميكند؛ چنان كه منع هم نميكند…
ديدگاه سوم، نگاه به زن، به عنوان يك عضو در خانواده است كه اين از همه مهمتر به نظر ميرسد. عزيزان من! در اسلام به مرد اجازه داده نشده است كه به زن زور بگويد و امري را بر او تحميل كند. براي مرد در خانواده، حقوق محدودي قرار داده شده است كه از روي كمال مصلحت و حكمت است. اين حقوق، براي هر كس گفته و تشريح شود، مورد تصديق قرار خواهد گرفت. همچنين، براي زن نيز در خانواده، حقوقي معيّن شده است كه آن هم از روي مصلحت است.
28/6/1375
شما زنان هستید که…
شماهستيدكه فرزندان صالح ميپروريد وهمسران خود را براي ورود به ميدانهاي مثبت،تشجيع ميكنيد. بسياري اززنان،شوهرانِ خودشان رابهشتي ميكنند وآنهارا ازمشكلات دنيا وآخرت نجات ميدهند. كاروتلاش زن وآگاهي وموضعگيري او،چنين ارزشي دارد.
28/6/1375
در این کار رازهایی است!
قرآن كريم،وقتي ميخواهد نمونهاي براي انسانهاي باايمان ذكركند،آنرا ازميان مردان ذكرنميكند؛ازميان زنان ذكرميكند: «وضرب اللَّه مثلاً للذين امنوا امراة فرعون». خداي متعال دراينجا،دوزن رابه عنوان دونمونه ازانسانهاي برجسته ومؤمن - نه اززنان برجسته - ذكرميكند. يعني درصحنهي انسانيت وتكامل معنوي،خداي متعال وقتي ميخواهد نمونهي ممتازي بيان كند،سخن ازپيامبران ومردان بزرگ وشخصيتهاي علمي وديني نميكند؛ بلكه سخن ازدوزن به ميان ميآورد كه يكي ازآن دوزن،زن فرعون است. «أذقالت رب ابن لي عندك بيتاً في الجنة»؛ زني درمقام مبارزه باقدرت طاغوتي شوهرش،زني با استقلال كامل كه زيربارشوهرمتجاوزوقدرتمند وفرعون صفت وفرعون نام خود نميرود. عظمت اين زن،اينجاست كه شوهرنميتواند راه گمراهي رابراوتحميل كند؛ اگرچه آن شوهر، شخصي درحدّ فرعون با آن قدرت وبا آن شخصيت باشد.
ميليونها مرد،زيردست فرعون ومحكوم ارادهي اويند؛ اما همسرخود اين مرد،درخانه محكوم ارادهي اونيست؛آزاداست،به خدا ايمان مي آورد،راه فرعون راترك ميگويد وراه خدا وراه حق را انتخاب ميكند. لذا به عنوان يك موجود و يك انسان برجسته،نه فقط ازميان زنان،بلكه ازميان همهي بني نوع بشرانتخاب ميشود.
زنِ ديگر،مريم مادرعيسي ودخترِعمران است. «مريم ابنةعمران». مريم، زني جوان است كه درمقابل تهمت ونگاه سوءظن آلودهي همهي مردم شهرومنطقهي خود، مثل كوه ميايستد وكلمةاللَّه وروح راكه خداي متعال باقدرت كاملهي خود دردامان پاك اوگذاشته است، برروي دست ميگيرد ومثل نورافكني فرزند خود را بردنياي تاريك آن زمان ميافكند. اين دو زن، دنيا رانورباران ميكنند. اين،نشان دهندهي آن است كه درميدان عظيم ومحشروسيعي كه همهي انسانها،ازاوّلين وآخرين جمع شدهاند؛وقتي خداي متعال ميخواهد دوانسان را ازمجموع همه يانسانها انتخاب كند وبه عنوان مثل ونمونه،آنهارامعرفي كند،دوزن را انتخاب ميكند؛ نه دو مرد را ونه يك مرد ويك زن را. دراينكار،رازهايي است.
20/12/1375
تربیت انسان سالم بر عهده زنان
يكي از وظايف مهم زن، عبارت از اين است كه فرزند را با عواطف، با تربيت صحيح، با دل دادن و رعايت و دقّت، آن چنان بار بياورد كه اين موجود انساني - چه دختر و چه پسر - وقتي كه بزرگ شد، از لحاظ روحي، يك انسان سالم، بدون عقده، بدون گرفتاري، بدون احساس ذلّت و بدون بدبختيها و فلاكتها و بلايايي كه امروز نسلهاي جوان و نوجوان غربي در اروپا و امريكا به آن گرفتارند، بار آمده باشد.
20/12/1375
مهم ترین کار زن از نظر من!
مادران در دوران انقلاب و در جنگ تحميلي، فرزندان خود را به سربازان جانباز و شجاع در راه اسلام و مسلمين تبديل كردند، و همسران در دوران انقلاب و دوران جنگ تحميلي، شوهران خود را به انسانهاي مقاوم و مستحكم مبدّل ساختند. اين است نقش و تأثير زن بر روي فرزند و شوهر. اين، نقشي است كه زن ميتواند در داخل خانواده ايفا كند و جزو بزرگترين نقشهاست و به نظر من از همهي كارهاي زن مهمتر، همين كار است. از همهي كارهاي زن مهمتر، تربيت فرزندان و تقويت روحي شوهران براي ورود در ميدانهاي بزرگ است، و خدا را شكر ميكنيم كه زن ايراني و مسلمان، در اين ميدان هم بيشترين هنر را نشان داده است.
20/12/1375
سیزده قرن از اسلام عقب ترند
اروپايي كه امروز ادّعا ميكند زن در آنجا آزاد است، تا نيم قرن پيش به زن اجازه نميداد كه در مال شخصي خودش تصرّف كند! يعني مثلاً يك زن اروپايي يا امريكايي، تا پنجاه، شصت سال قبل از اين، اگر ميليونها ثروت داشت، خودش حق نداشت كه از اين ثروت، به ميل و ارادهي خودش استفاده كند؛ بايد در اختيار شوهر يا پدر و يا برادرش ميگذاشت و آنها هم به ميل خودشان از ثروت آن خانم - يا براي او و يا براي خودشان - استفاده ميكردند! در اسلام، اين طور نيست. در اسلام، زن مالك ثروت خود است. شوهرش راضي باشد، يا راضي نباشد؛ پدرش راضي باشد، يا راضي نباشد - فرقي نميكند - او ميتواند ثروت و مال و اندوختهي خود را مصرف كند و ربطي به كس ديگري ندارد. نظر اسلام، اين است. در حمايت از استقلال اقتصادي زنان، دنيا سيزده قرن است كه از اسلام عقب است. اسلام اين را سيزده قرن قبل گفته است؛ ولي در اروپا تازه چهل، پنجاه سال و در بعضي از كشورها كمتر از اين مدّت است كه تازه شروع كردهاند به زن اجازه دهند كه در مال و ملك خود، دخل و تصرّف كند!
20/12/1375
خداوند به این راضی نیست
از جمله وظايفي كه برعهدهي زنان در داخل خانه و خانواده است، مسألهي تربيت فرزند است. زناني كه به خاطر فعّاليتهاي خارج از خانواده، از آوردن فرزند استنكاف ميكنند، برخلاف طبيعت بشري و زنانهي خود اقدام ميكنند. خداوند به اين راضي نيست. كساني كه فرزند و تربيت فرزند و شيردادن به بچه و در آغوش مهر و عطوفت بزرگ كردن فرزند را براي كارهايي كه خيلي متوقّفِ به وجود آنها هم نيست، رها ميكنند، دچار اشتباه شدهاند. بهترين روش تربيت فرزند انسان، اين است كه در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبّت او پرورش پيدا كند. زناني كه فرزند خود را از چنين موهبت الهي محروم ميكنند، اشتباه ميكنند؛ هم به ضرر فرزندشان، هم به ضرر خودشان و هم به ضرر جامعه اقدام كردهاند. اسلام، اين را اجازه نميدهد.
نتیجه عدم اهمیت به خانواده و تربیت
عزيزان من! شما ببينيد زنان غربي، به خاطر اينكه به خانواده اهميت ندادند، به تربيت فرزند اهميت ندادند، امروز كار جوامع غربي به جايي رسيده است كه ميليونها نوجوان تبهكار و فاسد در كشورهاي اروپايي و امريكايي، در زير سايهي آن تمدّن مادّي، آن كاخهاي سربرافراشته، آن پايگاههاي اتمي، آن آسمان خراشهاي صد و چند طبقه، آن پيشرفتهاي علمي و تكنولوژيك، در سن ده سالگي، دوازده سالگي مشغول تبهكاريند؛ دزدند، قاتلند، قاچاقچيند، معتادند، سيگار ميكشند، حشيش ميكشند! اين، به خاطر چيست؟ به خاطر آن است كه زن غربي، قدر خانواده را ندانست.
20/12/1375
وقتی خانواده از هم پاشید…
در گذشته، وضع زنان غربي اينطور نبود. از سي، چهل، پنجاه سال قبل، وضع زنان غربي - بخصوص در امريكا و بعضي از كشورهاي اروپايي - روزبهروز بدتر شد. آن روزي كه زنان غربي اين راه غلط را شروع نمودند، فكر نميكردند كه سي سال ديگر، چهل سال ديگر، پنجاه سال ديگر، كشور و جامعهي آنها، دچار چنين وضعي شود كه نوجوان دوازده ساله، هفتتير ببندد، يا چاقوي ضامندار در جيب خود بگذارد و به هنگام شب يا روز، در گوشه و كنار خيابانهاي نيويورك يا لندن يا بقيهي شهرهاي غربي، اگر توانست كسي را بكُشد، بدون هيچ ملاحظهاي بكشد! وضعشان به اينجا رسيده است. وقتي خانواده از هم پاشيد، وضعيت اين گونه ميشود.
20/12/1375
علت اهمیت اسلام به نقش زن
علّت اين كه اسلام اينقدربه نقش زن درداخل خانواده اهميت ميدهد،همين است كه زن اگربه خانواده پايبند شد،علاقه نشان داد،به تربيت فرزند اهميت داد،به بچههاي خود رسيد،آنهارا شيرداد،آنهارادرآغوش خود بزرگ كرد،براي آنها آذوقههاي فرهنگي - قصص،احكام،حكايت هاي قرآني ،ماجراهاي آموزنده - فراهم كرد ودرهرفرصتي به فرزندان خود مثل غذاي جسماني چشانيد،نسلها درآن جامعه،بالنده ورشيد خواهند شد. اين،هنرزن است ومنافاتي هم بادرس خواندن ودرس گفتن و كاركردن و ورود درسياست وامثال اينها ندارد.
20/12/1375
بزرگترین جنایت در حق زن
زن را وادار ميكردند كه به وسيلهي جلوهگري و جلب چشمها به سمت خود، براي خويش يك شخصيت كاذب درست كند. اين، براي زن انحطاط بود و پيشرفت نبود. آيا جنايتي بزرگتر ازاين نسبت به زن وجود دارد كه بيايند سر او را با آرايش و مُد و جلوهگري و لباس وطلا و زيورآلات بند كنند و از او به عنوان يك ابزار و وسيله، در راه مقاصد گوناگون استفاده كنند و نگذارند در ميدان سياست و اخلاق و تربيت وارد بشود؟ 26/10/1368
زن را اینگونه نگاه کنید تا آزادی و حقوقش را بشناسید!
كساني كه در دنياي جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربي ادّعا ميكنند طرفدار حقوق بشرند، در حقيقت ستمگران به زن هستند.
زن را به چشم يك انسان والا نگاه كنيد، تامعلوم شود كه تكامل و حق او و آزادي او چيست. زن را به عنوان موجودي كه ميتواند مايه اي براي صلاح جامعه با پرورش انسان هاي والا شود نگاه كنيد، تا معلوم شود كه حقّ زن چيست و آزادي او چگونه است. زن را به چشم آن عنصر اصلي تشكيل خانواده در نظربگيريد؛ كه خانواده اگرچه از مرد و زن تشكيل ميشود و هر دو در تشكيل خانواده وموجوديت آن مؤثّرند، اما آسايش فضاي خانواده، آرامش و سكونتي كه در فضاي خانه است،به بركت زن و طبيعت زنانه است. با اين چشم به زن نگاه كنند تا معلوم شود كه اوچگونه كمال پيدا ميكند و حقوقش در چيست. 25/9/1371