اشاره رهبرانقلاب به همزمانی 22بهمن با چهلم سردار سلیمانی
رهبر انقلاب در دیدار با اقشار مختلف مردم: امسال سالگرد پیروزی انقلاب با ایام چهلم سردار رشید اسلام قاسم سلیمانی همزمان است و مردم انگیزه مضاعف دارند.
سالروز وفات حضرت ام البنین
سالروز وفات حضرت ام البنین
۱۳ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین به روز تکریم مادران و همسران شهدا نامگذاری شده است.
«فاطمه» ملقب به «امّالبنین»، دختر «حزام بن خالد بن ربیعه»، از بانوان نمونهی صدر اسلام است.سالروز وفات حضرت ام البنین
امالبنین (س) زنی باکمال، ادیب و باوقار بود و از روزی که به خانه امیرمؤمنان علی (ع) آمد هر روز بر درخشش و بزرگی او افزوده شد.
وی تا پیش از این ازدواج زنی بینشان، اما از خاندانی بزرگ بود، ولی تشرف او به همسری امام، از او چهرهای تابناک در تاریخ اسلام ساخت.
امالبنین (س) از امام علی(ع) صاحب چهار فرزند شد که عباس (ع) بزرگترین و درخشندهترین آنها به شمار میرفت.
فرزندان او در دامان مادری تربیت یافته بودند که آنان را خدمت گزار فرزندان فاطمه (س) میدانست و چون پروانه گرد حسنین و زینبین میگشت.
نوشته اند هنگام تولد عباس (ع)، امام علی (ع) نوزاد خود را در آغوش کشید و نوازش کرد، سپس اشک او جاری شد و دستان عباس (ع) را بوسید و او را در آغوش خود فشرد.
امّالبنین (س) با دیدن این منظره، از او پرسید: «چرا دستان او را میبوسید؟ آیا عیبی در آن هست؟» امام علی (ع) فرمود: «اگر خویشتندار باشی، خواهم گفت.
این دستها در پی یاری فرزندم حسین (ع) در کربلا قطع میشوند و …» اشک در چشمان این مادر حلقه زد، ولی فرو نچکید؛ زیرا عشق و علاقهی او نسبت به این خانواده به اندازهای بود که خود و فرزندانش را به دست فراموشی سپرده بود.
او به جای زاری، عزم خود را جزم کرد تا ثمرهی زندگی اش را برای فداکاری در آن روز بزرگ آماده سازد.
ثمرهی پیوند وی با امام علی (ع) چهار پسر بود: ابوالفضل العباس (ع)،عبداللّه که در ۲۵ سالگی به دست «هانی بن ثُبیث حضرمی» در کربلا به شهادت رسید، عثمان که در ۲۱ یا ۲۳ سالگی به دست «خولی بن یزید اصبحی» در کربلا به سختی مجروح و شهید شد و جعفر که او نیز در سن ۱۹ یا ۲۱ سالگی روز عاشورا، شهد شهادت نوشید.
همهی اعضای این خانواده، از مادر خویش آموخته بودند که چگونه در خط ولایت و امامت فرزندان فاطمه (س) جان خویش را بر کف اخلاص نهند و در این راه، شهد شیرین وصال بنوشند.
در هنگام شهادت مولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب (ع) فرزند بزرگ امّ البنین، عباس بن علی (ع) در حدود چهارده سال سن داشت و برادرانش از او کم سنتر بودند.
این زن فداکار و ایثارگر، جوانی و نیروی خویش را با تمام وجود، صرف تربیت و حفظ فرزندان مولای متقیان کرد و بسان مادری مهربان و دلسوز در خدمت آنها بود.
همه فرزندان امّ البنین به شایستهترین وجه تربیت شدند و در نهایت با کمال عشق و علاقه در راه اعتلای کلمه حق و در رکاب امام به حق، هستی خود را تقدیم کردند.
نقل میکنند که جمله معروف او هنگام شنیدن خبر شهادت ۴ فرزند خویش مقام صبر و تحمل این مادر را آشکار کرده و زینت بخش صفحات تاریخ کربلا شده است.
با آنکه بشیر خبر شهادت حضرت ابو الفضل علیه السلام ۳۴ ساله، عبد اللّه ۲۴ ساله، عثمان ۲۱ ساله و جعفر ۱۹ ساله را به مادرشان میدهد، وی صبر و بردباری میکند و فقط از حال امام خود میپرسد.
امام باقر علیه السلام میفرماید: جناب امّ البنین علیهاالسلام بعد از واقعه عاشورا و دریافت خبر شهادت فرزندان رشیدش، و به ویژه خبر شهادت امام حسین علیه السلام همواره در مدینه، کنار قبرستان بقیع میآمد و برای آن رادمردان الهی با سوز و گداز خاصی عزاداری میکرد و یاد و نام آن گرامیان را زنده نگه میداشت.
در آنجا مردم مدینه حضور مییافتند و افزون بر حزن و اندوه در مصیبت حماسه سازان عاشورا، پیامها و سخنان آن بانوی با فضیلت را میشنیدند تا آنجا که مروان، از دشمنان اهل بیت علیهم السلام هم از اشعار و ندبههای جانسوز امّ البنین علیهاالسلام، متأثر میشد و گریه میکرد.
از ویژگیهای بسیار مهم اشعار امّ البنین، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است.
وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی و نوحه سرایی، توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسلهای آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدا سازد.
سرانجام، زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امّ البنین علیهاالسلام، حدود ۱۰ سال بعد از حادثه کربلا به پایان رسید.
آن بانوی بزرگوار، در سال ۶۹ هجری قمری دارفانی را وداع گفت و در قبرستان بقیع در کنار عمههای پیامبر (صفیه و عاتکه) و ۴ امام معصوم علیهم السلام و دیگر چهرههای درخشان شریعت محمدی صلی الله علیه و آله به خاک سپرده شد.
خطبههای 32 سال پیش رهبر انقلاب در 12 بهمن 58
خطبههای 32 سال پیش رهبر انقلاب در 12 بهمن 58/ ملت موظف است رئیس جمهور و زمامدار را نصیحت کند و سخن خوب را از او پنهان نکند.
نخستین سالگرد دهه پیروزی انقلاب، در حالی آغاز شد که امام خمینی(ره) در بیمارستان قلب بستری بودند. 12 بهمن 58، یک روز جمعه بود و خطبههای نماز جمعه پایتخت را روحانی جوانی خواند که پنج ماه بعد به عنوان نماینده تهران راهی نخستین مجلس شورای اسلامی شد.
به گزارش خبرآنلاین، در این مراسم ابتدا حجتالاسلام رستگاری پیرامون سالگرد ورود پیروزمندانه امام خمینی به ایران سخنان کوتاهی ایراد کرد و متنی را که در رابطه با پزشکان امام تنظیم شده بود قرائت نمود. در این پیام از اطبای معالج امام نیز تشکر به عمل آمد. سپس اعلام شد که جنازه 4 تن از شهدای پاسدار که در حوادث اخیر کردستان به درجه شهادت رسیده بودند به محوطه دانشگاه آورده شده تا پس از پایان نماز جمعه به وسیله نمازگزاران تشییع گردد.
روزنامه جمهوری اسلامی در شماره 201 خود در تاریخ شنبه 13 بهمن 58، شرح نمازجمعه آن روز را اینگونه نوشته است:
آنگاه حجتالاسلام سیدعلی خامنهای امامجمعه تهران خطبه نخستین نماز را با اشاره به دو مسئله جاری در هفته گذشته چنین آغاز کرد:
هفته دوشادمانی
در این جمعه ملت مسلمان هفتهای را با دوشادمانی بزرگ برگزار کرد با دو پیروزی و موفقیت؛ شادمانی اول بهبودی رو به تزاید امام امت است (در جمعه پیش غبار کدورت همه چهرهها را کدر کرده بود) و امروز مردم ایران از اینکه میدانند امام و رهبرشان رو به بهبودی کامل میرود از صمیم دل و با همه جان خوشحالند از خدای بزرگ عاجزانه مسئلت میکنیم که صحت و سلامت و عافیت را به امام و رهبر عزیز ما به طور کامل بازگرداند (آمین یکپارچه جمعیت) پیوند امام و امت در انقلاب و پیروزی و در سازندگی جامعه ما نقش آنچنان عظیمی و اساسی داشته و دارند که به گمان هرگونه رنجی و هرگونه غبار کدورتی برای امام در روح ملت در دل ملت دارای اثرات عمیقی خواهد بود. شادی دوم این است که ملت ما در هفتهای که گذشت موفقیت یافت تا یکی از گامهای بلند انقلابی خود را با سربلندی بردارد توانست به طور چشمگیر و قابل توجهی در انتخابات شرکت کند و بر توطئهها فایق آید دشمن لحظه به لحظه انقلاب و پیروزی ما را پیگیری کرده است در هر مقطعی از نقاط این پیروزی خواسته است نگذارد این ملت مزه پیروزی را بچشد و از آن لذت ببرد با ایجاد دودستگیها و اختلافها حتی با ایجاد درگیریها، در این تجربه بزرگ در انتخابات ریاست جمهوری برای نخستینبار در تاریخ ملت مستضعف، که دشمنان برای این روز فکرها کرده بودند و توطئهها چیده بودند نیز ملت توانست موفق و سربلند بشود و توانست رئیسجمهور خود را انتخاب بکند ملت توانستند با اکثریتی بزرگ و چشمگیر بر یک نفر توافق کنند این پیروزی بزرگی برای ملت است. پیداست که مردم ما علیرغم اختلاف سلیقهها و علیرغم ناهماهنگیهایی که ناشی از ناآشناییهاست.
در آن زمان که لازم باشد در لحظهای که احساس کند که برای او و انقلابش و تاریخش حیاتی است آن رشد را دارد که جمع عظیمی از خود را بر یک امر متحد کند پروردگار این پیروزی بزرگ را بر ما بر این امت عظیم بر انقلاب و بر رئیس جمهوری که منتخب مردم است مبارک و میمون بگردان (آمین) - پروردگارا رئیسجمهور را و ملتی را که باید به کمک او بشتابند و در کنار او راههای دشوار آینده را طی کنند در پیشبرد انقلاب اسلامی موفق و مؤید بگردان. مسئله بسیار مهم و حساس آن است که امروز ملت ما میتواند این را بفهمد و بپذیرد که رئیس جامعه را خودش انتخاب کرده است. میتواند این پیروزی بزرگ را احساس کند که کسی را دیگران بر او تحمیل نکردهاند. اوست که خواسته است که کسی را به عنوان رئیس و پیشرو بر این اجتماع و کار و مسئولیت خطیری بگمارد. در یک چنین وضعیتی که ملت میان خود و دستگاهی که قرار است بر او حکومت کند جدایی احساس نمیکند. هر یک از دو طرف یعنی آن رئیس و این مرئوسین بر عهده خود وظایفی دارند هر کدام بر گردن یکدیگر حقوقی دارند.
وظایف متقابل مردم و رئیسجمهور
امیرالمؤمنین این درس را به ما آموخته است که حق هیچگاه از یک طرف نیست، حق چیزی دو طرفه است میفرماید ای مردم من به گردن شما حقی دارم و شما هم به گردن من حقی دارید. زمامدار وظایفی در قبال مردم دارد و مردم وظایفی در قبال زمامدار دارند. زمامدار مسلمان وظایفش را در مقابل مردم انجام میدهد و امت مسلمان وظایفشان را در قبال زمامدار انجام میدهند آن وقت که ملت و دولت یکپارچه سوی هدفی که اسلام و قرآن آن را ترسیم کرده است، به پیش میتازند مردم در مقابل رئیس زمامدار خود موظفند که حیثیت او را حفظ کنند از او اطاعت کنند به دنبال سر او حرکت کنند او را در میدانها تنها نگذارند به دشمنان اجازه ندهند که نسبت به حیثیت و شخص و حوزه اقتدار او تجاوز و تعرض انجام دهند. وظیفه مردم آن است که اگر زمامدار از آنان کاری را خواست و در حوزه اجراییات از آنان انتظاری داشت و یا مسئولیتی را به کسانی، کسی، جمعی، محول کرد، از روی دل و جان بپذیرد. با او صمیمانه همکاری کنند سعی کنند اقتدار او را بر هم نزنند سعی کنند با او قهر نکنند با او در میدانها همپا و همگام و همراه حرکت کنند. او کسی است که اگر پیشاپیش مردم حرکت بکند و مردم یکپارچه از او اطاعت و تبعیت بکنند این ملت خواهد توانست با رشد آگاهانهای که دارد تمام دشواریها را بگذراند همچنین ملت موظف است رئیسجمهور و زمامدار را نصیحت کند و برای او خیرخواهی کنند لازم است راههای رشد را به او بنمایانند اگر او با آنها مشورت کرد نظر مشورتی و مصلحتآمیز را به او بگویند. سخن خوب را از او پنهان نکنند نظر نیک را در اختیار او بگذارند.
تا او بتواند درست عمل کند میدانها را درنوردد بتواند ملت را با شعورش و همکاریش، با وحدتش با اسلام و قرآنش به اوج قله تکامل از جهات معنوی و مادی و سیاسی برساند اگر در او اشکالی دیدند آن اشکال را حتماً تذکر بدهند. اگر در عملش تخلفی مشاهده کردند، دلسوزانه آن تخلف را به او بفهمانند او همانند پدر خانوادهای است که اعضای خانواده حق دارند به او اعتراض کنند اما حق ندارند به او تعرض کنند نمیبایست حیثیت و آبروی او را که در نزد جهانیان آبروی یک ملت است از بین ببرند به هر حال باید گرد محوری جمع شوند و او همان محور است او هم باید در مقابل مردم به وظایف خودش عمل کند وظیفه رئیس و زمامدار آن است که بداند اصالت با مردم است و او برای مردم است، او برای خود نیست برای آسایش و خواستههای خود نیست او برای خواستههای مردمیست که او را خواستهاند تا وکیل آنان باشد بداند شرف و حیثیت او بسته به شرف و حیثیت و اعتبار ملت است. بداند که باید رأی دلسوزانه و مشفقان و دوستدار اسلام و قرآن را همچون مشعلی فراده خود قرار بدهد مشورت کند مردم را بمانند پدری دلسوز دوست بدارد او موظف است که کجیها و نابسامانیهایی را که در زندگی اجتماعی است به بهترین وجهی با بهترین شیوههایی برطرف کند امیدوار باشد که در اینچنین صورتی مردم که از او صداقت دیدهاند به او کمک خواهند کرد. او باید خود را برادر مردم بداند او باید خود را وظیفهدار مردم بداند. مردم هم باید او را برادر بزرگ خود، پدر دلسوز و مهربان خود بدانند هر دو باید بدانند آنچه انجام گرفته است و آنچه انجام میگیرد در زیر سایه قانون اساسی است.
مردم و رئیسجمهور در برابر قانون اساسی مسئولند
قانون اساسی را با حرمت بنگرند قانون اساسی چیزی است که خط روش وحدت دولت و ملت را تأمین خواهد کرد، قانون اساسی هرچه را که به مردم داده است مسئولان باید به مردم بدهند. قانون اساسی هر وظیفهای را که سردوش مسئولان نهاده است باید آن وظیفه را با جان و دل با شوق و رغبت انجام دهند.
کلمه کلمه و حرف حرف قانون اساسی باید محترم بماند
مسئولین آن ملتی به سعادت موفقیت خواهند رسید که قانون اساسیاش را آن قانونی که برای مردم حکم دست خط ایدئولوژی و اندیشه آنها را دارد حرمت نهند و از آن تخلف و سرپیچی نکنند ملت هم باید قانون اساسیاش را بداند برادران و خواهران من در سرتاسر کشور، آنهایی این سخن را میشنوند بدانند «که هر فردی از آحاد مردم در اسلام چوپان جامعه است» در اسلام مسئله چوپان گوسفند مطرح نیست همه مسئول و متعهدند همه موظفند و امام فرمودند بنگرید نمایندگان درست و صادق را انتخاب بکنید نمایندگان شما بار دیگر در مجلس شورای ملی گرد خواهند آمد و آنها خطوط اصلی را ترسیم خواهند کرد و دستگاه اجرایی دولت که انشاءالله از بهترین و زبدهترین مردمان تشکیل خواهند شد زیر نظارت مقام رئیسجمهور آن خطمشیها و روشها را احراز خواهند کرد.
امام جمعه تهران در پایان خطبه اول از کسانی که در قانون اساسی مطالعه و تحقیق کردهاند درخواست نمود تا برای تفهیم آن به دیگران سعی و جدیت نمایند و توصیه نمود تا عموم مردم جزوات چاپشده قانون اساسی را گرفته و مطالعه نمایند.
خاطره بزرگ دوران شکوهمند انقلاب
امروز برابر است با یک خاطره بزرگ تاریخی در دوران شکوهمند انقلاب ما یعنی روز ورود امام به کشور پس از دوران طولانی تبعید. در سال گذشته مانند امروز تهران و شهرستانها و گوشه و کنار این کشور صحنه شور و هیجانی عظیم از سوی مردم بود. اما امت که روحی در کالبد بیجان این ملت محسوب میشود به پیکر اصلی خود باز میگشت (این خون گرم که از سالها پیش در رگ و ریشه این پیکر عظیم دوانده شده بود و او را به حرکت و تلاش وا داشته بود) این خاطره برای ما ارزشمند است. نه فقط به خاطر احترام از امام که برای ما بسی عزیز و بزرگ است و نه فقط به خاطر یادآوری یک حادثه یا جشن و عید بلکه به خاطر اصلی اساسیتر، حرکت امام در جامعه ما از سالها پیش یک جریان فکری و سیاسی و اجتماعی بود.
خط امام
آنچه امروز در زبانها به نام خط امام و راه امام شناخته میشود از سالها پیش از آغاز شروع این مبارزات در جامعه ما به وجود آمد سالها قبل، آن زمان که این ملت هنوز حتی فکر آن را نمیکرد که نظام پلید شاهنشاهی سایه سنگینش را روزی از این مملکت برچیند امام امت، پیشوای خط امام، ترسیم کننده راه این بعثت جدید، در جامعه ما در حضور هزاران نفر از کسانی که مشتاقانه سخن او را میشنیدند (صحبت از زمان نظام شاهنشاهی زمان حکومت طاغوتی و خودکامه است) این خط از آن روز شروع شد و خط امام از سال 1341 در میان تودههای مردم، در میان اندیشمندان، در میان روشنفکران، در میان همه قشرهایی که سری با انقلاب و نهضت جنبش داشتند تدریجاً جای خود را باز و بازتر کرده و به حوادثی انجامید و بالاخره آن روزی که توانست همه ملت را یکپارچه در خود بگنجاند با یک حرکت و با یک تکان نظام پلید شاهنشاهی و دژ قوی و مستحکم استعمار را از این منطقه برکند، آنچه از استعمار باقی مانده است، پایهای ندارد آنچه در گوشه و کنار این منطقه مشاهده میشود بنیان مستحکمی برای امپریالیزم و استعمار به حساب نمیآید میخ اصلی و استوانه اصلی در ایران بود و این استوانه اصلی به همت شما مردم و با پیروی از اسلام و با پیروی از رهنمودهای امام این امت برکنده و دور افکنده شد آنچه امروز برای ما مهم است یادآوری خاطرهای است که برای ملت اسلام حکم یک جریان فکری و سیاسی را دارد آن جریان فکری و سیاسی را ما باید در جامعه خود حفظ کنیم، آحاد ملت و مسئولان امور آن کسانی که زمام امور مملکت به دست آنهاست یا به دست آنها در آینده خواهد بود انشاءالله باید همه این خط را حفظ کنیم این ضامن تداوم انقلاب ما خواهد بود. خط امام یعنی چه؟ یعنی جهتگیریهایی سیاسی و فکری و اجتماعی امام در جنبهها و جناحهای مختلف، من این موضعگیریها را به طور خلاصه و فهرست وار برای شما که متشکل از تودههای عظیم مردم هستید تشریح میکنم.
خط امام طرفداری از ملتها و مبارزه با ابرقدرتهاست
خط امام در سیاست خارجی عبارتست از طرفداری از ملتها و مقابله با ابرقدرتها. خط امام در سیاست خارجی نه شرقی و نه غربی است، امام به سود هیچ قدرتی با ابرقدرت دیگری نمیجنگد امام با هر قدرت فائقهای که بخواهد ملتها را به اسارت و به زنجیر بکشد مبارزه و مقابله میکند. آن ابرقدرتی که پا را از گلیم خود فراتر میگذارد و رویاروی ملتها قرار میگیرد، نوبت اول را برای کوبیده شدن حائز میشود اما این به آن معنا نیست که ابرقدرتهای دیگر فکر کنند که در کنار ما قرار گرفتهاند، همه قدرتهای فائقه در همین صف و در همین حکمند این به معنای آن نیست که ما میخواهیم با همه دولتهای عالم بجنگیم. آن کسانی که با ما نمیجنگند و سر خصومت با ما ندارند آن دولتهایی که انقلاب ما را میتوانند تحمل کنند ما با آنها دشمنی نداریم. امام پیام محبت آمیزش را به همه این قدرتها به طور عام و کامل داده است یعنی این حقیقت را بارها بیان کرده است که نمیخواهد با همه قدرتها مقابل باشد، آنهایی مقابل امام و خط امامند که سر ناسازگاری با انقلاب ما دارند. پس قدرتهای بزرگ عالم بدانند تا وقتی در مقابل این انقلاب در مقابل جهتگیریها و هدف گیریهای این انقلاب قرار دارند با هر شکلی ولو در پوستهای از ریا و نفاق هم قرار بگیرند خط امام (یعنی خط انقلاب اصیل اسلامی) با آنها میجنگد و نیز موضعگیری امام در سیاست خارجی حمایت از همه جنبشهایی است که علیه ظلم و بیداد در سراسر جهان مجاهدت و فداکاری میکنند امام از جنبشهای اسلامی و از جنبشهای مستضعفان حمایت میکند ملت ما هم باید حمایت کند دولت ما هم باید حمایت کند که سیاستهای آینده خارجی ما هم باید حمایت کنند امام در سیاست خود همواره به ملتها تکیه دارد اصل را با مستضعفان میداند، در داخل کشور هر حکمی و هر قانونی که در خدمت مستضعفان باشد مطابق خط امام است، امام اسلام را حامی مستضعفان میداند بارها و بارها فرموده است که در انقلابها (در آن تظاهرات پرشکوه و البته خطرناک) ببینید از کدام قشرها و طبقات مردم جان دادهاند و خون دادهاند، از طبقات مستضعف، امام میداند که بار این انقلاب را طبقات مستضعف ملت بر دوش داشتهاند و این انقلاب در جهت آنهاست. این به معنای آن نیست که ما فرمولهای اقتصادی و اجتماعی خود را از کسانی، از مکتبهایی و از دولتهایی خواهیم گرفت که آنها هم (به زبان) دم از مستضعفان میزنند ما خطمان خط اسلام است خط فکری اسلامی است و اسلام طرفدار مستضعفان است (و نرید ان تمن علی الذین استضعفوا…) وارث زمین، وارث ملک، وارث قدرت مستعضعفان هستند و امام طرفدار مستضعفان است.
امام طرفدار آزادیهای سیاسی است
امام در داخل مردم طرفدار آزادیهای سیاسی و اجتماعی است. امام موافق نیست که کسانی به جان کسان دیگری صدمه وارد کنند و به خاطر اینکه مایل نیستند آنها را آزاد ببینند، به حیثیت آنها صدمه بزنند. آنچه در جامعه ما در گوشه و کنار گاهی اتفاق میافتد کسانی جمع میشوند تا حرفی بزنند، کسان دیگری به جان آنها میافتند. این در خط درست انقلاب، قرار نمیگیرد و با آزادیهای اساسی و سیاسی منافات دارد.
همه مؤمنان به این انقلاب باید بدانند فضای جامعه اسلامی فضای بازی است. فضایی است که صاحبان اندیشههای مختلف میتوانند سخن و عقیده خود را ابراز کنند. در مقابل حجت و دلیل قاطع هیچ اندیشهای نمیتواند تاب مقاومت بیاورد. به جنگ افکار رفتن فقط با بیان فکر و اندیشه ممکن است ولاغیر. اینکه کسانی بخواهند به شیوههایی متوسل بشوند، به کسانی حمله کنند، آنها را مورد آسیب قرار بدهند، یقیناً بر طبق روال و رویه اسلامی نیست. این مقدمات بل بشو و آنارشیسم اجتماعی است و این مقدمات اختناق و استبداد است. اما از سوی دیگر آن کسانی و گروههایی و افرادی که احساس میکنند سخن آنها در جامعه ممکن است مورد عکسالعملها و مقاومتها قرار بگیرد باید بدانند که زمینه تشنج را زدودن وظیفه بزرگ آنهاست.
اظهار عقیده حق همه ملت است
همه گروهها و احزاب و دستجات و افراد باید بدانند فقط خود آنها نیستند که حق حیات و حق گفتن و اظهار عقیده کردن دارند. این حق متعلق به همه عموم ملت است و همه میتوانند از آن استفاده کنند خط امام خط آزادیهای اساسی در جامعه است خط امام خط پایبندی به اندیشه و فلسفه و تفکر اسلامی است. اندیشههای دوگانه، دورگه، اندیشههای از غرب یا شرق گرفته شده ولو لباس اسلام را به خود آویخته باشد و داخل در خط امام نیست. امام اسلام و کتب و سنت را که به تشخیص متخصصان و آگاهان رسیده باشد مشعل و پیشوای این امت اسلامی میشناسد و ما باید این خط را ارج بنهیم و بدانیم که پیروزی انقلاب به این است که تکتک افراد با این خط آشنا بشوند. این امت که ما را به تکامل انسانی و الهی میرساند. توجه به معنویت که اخلاق و قرآن، توجه به دعا و آشنایی با خدا، دمها را با ذکر خدا و یاد خدا نرم کردن، حقهها و کینهتوزیها و دشمنیها را به برکت یاد خدا از دلها راندن، اینها خط و راه اصلی انقلاب است و اینها چیزهایی است که دل را برای تقوای واقعی آماده میسازد و از جامعه ما جمع متقین به وجود میآورد.
حجتالاسلام خامنهای در رابطه با شهدای جدید کامیاران گفت: نکتهای را نباید فراموش کرد و آن زحمات و فداکاریهای این پاسداران جانباز است و باید از این شهدا یاد کرد. از برادرانی که برای ادامه این انقلاب اسلحه به دست گرفتند و جان را به میدان دشمنان خدا بردند و جان را در راه خدا دادند. جنازه این شهیدان خدا در جمع ماست و تجلیل از این شهدا وظیفه همه ماست.
ایشان از همه مردم خواستند که برای شادی روح این شهیدان فاتحه بخوانند.
خطیب جمعه در پایان ضمن ارج نهادن شهادت پاسداران در درگیری جدید کامیاران از زحمات آنان قدردانی کرد و از مردم خواست که برای شهادت این پاسداران فاتحه بخوانند.
دومین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در حسینیه امام خمینی
دومین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) در حسینیهی امام خمینی(ره) با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، جمعی از مسئولان و هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم در حسینیهی امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین رفیعی خشم برای خدا و ارزشهای الهی را خشم مقدس خواند و گفت: سیرهی اهلبیت (علیهمالسلام) نشاندهنده این است که در مقابل «انکار حق»، «بدعتگذاری در دین»، «اهانت به مقدسات»، «منکرات اجتماعی» و «فساد و خیانت کارگزاران» سکوت جایز نیست، همچنانکه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در مقابل انکار و فراموش شدن حق ولایت سکوت نکرد.
حجتالاسلام رفیعی، ولایت فقیه و مواردی مانند وصیتنامهی امام راحل و شهیدان را شاخصهای قطعی برای شناخت حق دانست و گفت: البته دفاع از حق بدون هزینه نیست، همانطور که شهیدان بزرگوار انقلاب همچون شهید سلیمانی این هزینهها را به جان خریدند و با خشمی مقدس جلوی توطئهی دشمنان اسلام و ایران را گرفتند.
در این مراسم، آقای محمود کریمی نیز به ذکر مصیبت و نوحهسرایی پرداخت.
«گوشههایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها»
فصل دوم: مدافع ولایت
حضرت زهرا سلامالله علیها بهعنوان عضوی از جامعه ولایی
* ایستادگی و موقعشناسی در سن جوانی
در قضیهی حضرت صدّیقهی طاهره سلاماللهعلیها، نکات خیلی مهمّی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق میکند، این است که همهی این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دستنیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بینظیر تاریخ بشر و سیّدهی زنان عالم، و ضمناً همهی آن صبرها و ایستادگیها و موقعشناسیها و کلمات پرباری که در این زمانها از ایشان صادر شده است - همهی این حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیهسرایی مطرح میکنیم و میگوییم که این بزرگوار سنّ کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبتخوانی و مرثیهسرایی میشود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوی درسها میدانیم و با این چشم نگاه میکنیم؛ آن وقت اهمیت ویژهای پیدا میکند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۶/۰۶/۲۶
* شبیهترین شخص به رسول خدا
دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، هرچه بگوییم، کم گفتهایم و حقیقتاً نمیدانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّهی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصهی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بیپایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر میمانیم. اگر به کتابهایی که دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها بهوسیلهی محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را میبینید که از زبان پیغمبر صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم در ستایش صدّیقهی طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل میکنند. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «والله ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیهتر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم.»
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
* اول دیگران بعد خودمان!
امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام میگوید: شبی - شب جمعهای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیهالصّلاةوالسّلام، میگوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیهی والاست.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
* دفاع عالمانه از ولایت
ایشان در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبهای که فاطمهی زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبهای است که به گفتهی علامهی مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اینقدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغه است. فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها میرود در مسجد مدینه، در مقابل مردم میایستد و ارتجالاً حرف میزند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبدهترین و گزیدهترین معانی صحبت کرده است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵