سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا
سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) چگونه بود؟ چرا فاطمه(س)، زهرا ناميده شد؟
از ویژگی های مهم حضرت فاطمه (س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی (ع) در اجرای فرامین الهی بود. پیامبر(ص) از علی(ع) سوال کرد: همسرت را چگونه يافتى؟ و علی(ع) پاسخ گفت: نِعْمَ الْعَوْنُ على طاعَةِ اللَّهِ (بهترين يار و ياور براى اطاعت و بندگى خدا).
سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) چگونه بود؟
زندگی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است.
در زیارت مقدسه جامعه کبیره که از امام هادی(ع) نقل شده است می خوانیم:اَلسَّلامُ عَلى مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ (سلام بر جايگاههاى شناسايى خدا)؛ آنچه از این فراز بر می آید این است که بهترین راه و جایگاه برای شناخت خدا و راه رسیدن به خدا بررسی زندگی ائمه و معصومین (ع) است.
همینطور در فرازی دیگر از این زیارت امده است:مَنْ اَتیکُمْ نَجى وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک (هرکس به نزد شما آمد نجات يافت و هر كس نيامد هلاك شد).
و ثمره وصال انسان به آن بزرگواران را طيباً لِخَلْقِنا وَطَهارَةً لاِنْفُسِنا وَتَزْكِيَةً لَنا وَكَفّارَةً لِذُنُوبِنا (موجب پاكى اخلاق ما و پاك شدن خود ما و تزكيه ما و كفاره گناهان ما) بیان می کند.
در زیارت عاشورا که به اعتقاد شیعه از احادیث قدسی است می خوانیم:اللهُمَّ اجْعَلْ مَحْيايَ مَحْيا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتي مَماتَ مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد. که همان اشاره به خواست خداوند و دعای شیعه برای قرار گرفتن در مسیر سبک زندگی اهل بیت(ع) است.
از میان معصومین(ع) آن که زندگی پر برکتش بخصوص برای زنان مسلمان همچون خورشیدی نورافشانی می کند، وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا(س) است که آشنایی با سبک زندگی آن حضرت بسیار برای ما راهگشا خواهد بود.
در جامعه امروز که نظام سرمایه داری غرب با تهاجم فرهنگی خود سعی دارد الگویی مبتذل و غیرانسانی برای زنان و دختران مسلمان ارائه کند مسلما پرداخت به ابعاد گوناگون شخصیتی آن حضرت می تواند الگوی عملی مناسبی برای جامعه شیعی باشد.
در ذیل به بررسی برخی از گوشه های عبرت آموز زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) می پردازیم:
ولادت
نحوه ولادت حضرت فاطمه(س) بسیار جالب توجه است. آنچه که برای شیعیان آن حضرت باید مورد توجه قرار گیرد اهمیت مراقبت های لازم قبل از تولد فرزند است. لزوم طهارت روحی و جسمی برای تشکیل نطفه یک فرزند صالح از خصوصیات آشکاربه وجود آمدن یک انسان پاک سرشت والهی است.
آمده است برای تولد ایشان جبرئیل به پیامبر(ص) عرض کرد: اى محمد! خداوند على اعلى به تو سلام مى رساند و امر مى نمايد كه چهل روز از خديجه دورى كنى!
و آن حضرت 40 روز به خانه خديجه نرفت .پیامبر(ص) روزها را روزه گرفت و شبها را به عبادت حق تعالى مشغول بود و در اين مدت، در خانه فاطمه بنت اسد به سر مى برد و هر شب، هنگام افطار، به على (ع) امر مى فرمود در خانه را باز كنند تا هر كه مى خواهد داخل شود و از غذاى حضرت تناول كند.
پس از چهل روز، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند على اعلى سلام مى رساند و مى فرمايد: براى تحفه و كرامت من آماده باش! آنگاه ميكائيل طبقى از ميوه هاى بهشتى را فرود آورد .
در آن شب، پيامبر (ص) به على (ع) فرمود تا در منزل را ببندند؛ زيرا خوردن اين غذا بر غير نبى خاتم (ص) روا نبود . آنگاه پيامبر(ص) از آن غذا و آب تناول فرمودند و در آن شب، نطفه بهترين زنان جهان منعقد شد.
نحوه رفتار با والدین و احترام به پدر
فاطمه هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود . در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر(ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند، پیامبر(ص) را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر(ص) ایشان را «ام ابیها» (مادر پدرش) نامید.
فاطمه زهرا (س) در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمی کرد. در روایت است که: سه روز بود که پیامبر (ص) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت می گذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟ عرض کرد: نه بخدا سوگند! وقتی پیامبر(ص) بیرون رفت ، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه (س) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم . درحالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت . حسن و حسین علیها السلام را خدمت پیامبر (ص) فرستاد ، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر(ص) تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست ؟ فاطمه (س) جواب داد : از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد. پیامبر (ص) و همه اعضای خانواده علی(ع) و همسران پیامبر (ص) از آن غذا خوردند و برای همسایه ها هم فرستادند.
زهرا(س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود ، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر(ص) نمی شد. نقل است از حضرت فاطمه (س) که فرمود: وقتی بر پیامبر (ص) آیه نازل شد (که پیامبر(ص) را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر (ص) مرا گرفت ، بطوری که نتوانستم به او “یا ابة” بگویم و یا رسول الله به او می گفتم. حضرت از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند نازل شده است. تو “یا ابة” بگو. چون برای قلب من محبوبتر و برای پروردگار رضایتبخشتر است.
ازدواج
ازجمله نکات مهم زندگی حضرت فاطمه(س) ازدواج آن حضرت بود. ایشان خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبه های بالایی قرار داشتند اما رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول مینمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و گفت:ای محمد! خدا بر تو سلام میرساند و میفرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است.
و فاطمه(س) و پیامبر(ص) و اگر بهتر بگوییم خداوند تبارک و تعالی، علی(ع) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود انتخاب کردند.
مسأله، مسأله زندگي، مهر و عطوفت، آرامش و تربيت، ايمان و تقوا بود. مسأله، مسأله حفظ دين و سلامت فکر و روح بود. قرار بود از محفل ساده و بي تکلف و بي رياي علي(ع) و فاطمه(س) هر لحظه نوري به عرش بلند شود و عرش را نوراني کند که خدا خود خواسته بود و اذن داده بود. آري! «في بيوت اذن الله ان يرفع و يذکر فيها اسمه». قرار بود ماحصل این ازدواج حسن(ع) و حسین(ع) و زينب(س) وام کلثوم(س) باشند که هرکدام چون نوری در آسمان ولایت بدرخشند و راه زندگی ارادتمندانشان را به سوی خداوند روشن کنند.
فايده اي که آن ازدواج داشت چيزي نبود که با زر و سيم بتوان آن را قيمت گذاشت که هرچه فايده کمتر است معنويت بيشتر به ثمن بخث فروخته مي شود و هرچه تجلي معنويت بيشتر باشد مال کم ارزش تر خواهد بود. قرار بود ازدواج علي(ع) و فاطمه(س) الگويي شود براي شیعیانشان تا ابد.
در روایات متعددی نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. از اینجا مشخص می شود منظور پیامبر(ص) در کفویت زوجین، ایمان دوطرف است.
درآن زمان دارايي علي(ع) منحصر به شمشير و زرهي بود براي جهاد در راه خدا و شتري براي کار در باغستانهاي مدينه. او به دستور پيامبر(ص) زره را کابين فاطمه(س) قرار داد که به حدود 400 درهم به فروش رسيد و پول آن صرف فراهم آوردن مقدمات زندگيش شد.
پيامبر(ص) مقدار اندکي از پول را به بلال داد تا با آن عطر بخرد و بقيه پول را به چند تن از صحابه داد تا جهيزيه را از بازار فراهم کنند.
جهيزيه ساده و اندکي فراهم و نزد پيامبر(ص) آوردند. ساده و بي تکلف مي نمود. پيامبر(ص) چون سادگي بيش از حد اشياء را نگريست دست به دعا بلند کرده و فرمود: خدا به اهل بيت برکت دهد. و البته خدانيز چنين کرد چرا که «انما يريدالله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» در حق هيچ کسي به جز اين خاندان نازل نشد! آري خدا خواست که اهل بيت پاک و مطهر قرار گيرند، به دور از هرگونه رجس و نازيبايي و ناپاکي. و خدا خواست که تا روزگار هست و هست، هرجا کرامتي ديده شود دوستدارانش به ياد حسن(ع) بيفتند و هر جا قيامي در راه خدا بر عليه ظلم ستم کيشي روي دهد با پرچم حسين(ع) افراشته شود و الگوي هر زن مسلماني زينب(س) باشد.
همسرداری
همسرداری حضرت فاطمه(س) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آن قدر مهم است که حضرت علی (ع) می فرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
فاطمه (س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیر مؤمنان علی(ع) بود. روایت است هنگامی که علی (ع) به فاطمه (س) مینگریست، غم و اندوهش برطرف میشد.
رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا (س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت زهرا (س) فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.
فاطمه (س) هیچ گاه حتی اموری را که احتمال می داد علی (ع) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمی نمود؛ تا آنجا که از علی(ع) در رابطه با فاطمه(س) نقل شده است: بخدا سوگند که او را به خشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.
از ویژگی های مهم حضرت فاطمه (س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی (ع) در اجرای فرامین ا لهی بود. پیامبر(ص) از علی(ع) سوال کرد: همسرت را چگونه يافتى؟ و علی(ع) پاسخ گفت: نِعْمَ الْعَوْنُ على طاعَةِ اللَّهِ (بهترين يار و ياور براى اطاعت و بندگى خدا).
آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد میکرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» میخواند و گاهی با یاد قرابت نسبی (یا ابن عم) وی را ندا میداد. در حدیث شریف کساء آمده است که حضرت فاطمه(س) می فرماید: ابوالحسن على بن ابيطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام اى ابا الحسن و اى امير مؤ منان. این گونه نقل نام و خطاب احترام آمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.
از دیگر نکات متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است هنگامی که مصدوم کردن حضرت زهرا(س) از امیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البيت بيتك و الحره امتك(خانه متعلق به شماست و من هم به منزله كنيز و خدمتگزار در خانه شماهستم).
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا (س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
تربیت و رفتار با فرزندان
سیره رفتار فاطمه(س) با فرزندان خود نیز سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. ایشان به فرزندان احترام می گذاشتند و آنها را با احترام خطاب می کردند و همیشه سعی در آموزش و تربیت دینی و اخلاقی آنها داشتند.
در حدیث شریف کساء حضرت فاطمه(س) در پاسخ سلام فرزند خود امام حسن(ع) می فرماید: سلام برتو اى نور ديده ام و ميوه دلم. و در پاسخ سلام امام حسین(ع) می فرماید: سلام بر تو اى فرزند من و اى نور ديده ام و ميوه دلم.
حضرت زهرا (س) فرزندان خود را همیشه برای یادگیری و تعلیم و تزکیه آماده می کرد؛ به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) می فرمود: «به مسجد برو ، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن».
و در عین حال شادی و خوشحالی را در بیت خود تسری می داد و این تا حدی بود که از بازی با کودکان که نقش بسزایی در تربیت آنها دارد اجتناب نمی نمود. نقل شده است که فاطمه(س) فرزندش حسن(ع) را روی دست می گرفت و بالا می انداخت و حرکت می داد و می فرمود: اشبه أباک یاحسن، واخلع عن الحق الرّسن، واعبد الهاً ذامنن، ولاتوال ذا الاحسن. (ای حسن ، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن، و خداوندی را که صاحب نعمت هاست پرستش کن و با افراد تیره دل دوست مباش).
ایشان همیشه رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار می داد. سلمان می گوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.
همچنین از نکات بارز حضرت زهرا(س) در تربیت فرزندان سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود. مسلما وقتی والدین الگوی عملی کودکان برای عبادت پروردگار باشند، در آینده و بزرگسالی آنها نیز به تعصی از والدین این راه را پیش خواهند برد.
در همین زمینه امام حسن (ع) می فرماید: مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.
آن حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا می خواند. حضرت در روز بچه ها را می خواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند. ایشان نمی گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود : محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.
از نکات دیگر تربیتی ایشان عدالت در توجه به کودکان بود. آمده است روزی امام حسن(ع) نزد پیامبر(ص) آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا(ص) برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن(ع) داد. فاطمه زهرا (س)، به پیامبر(ص) گفت: گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر(ص) فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوبند ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم.
همچنین روزی حسنین(ع) در حضور پیامبر (ص) کشتی گرفتند. در این میان فاطمه(س) شنید که پدر بزرگوارش، امام حسن را به پیروزی بر امام حسین ترغیب می کند. حضرت زهرا(س) از این نوع رفتار پیامبر(ص) اظهار تعجب کرد. پیامبر فرمود: دوستم جبرئیل ، حسین را تشویق می کند و من حسن را تشویق می نمایم.
تعلیم مسائل دینی
حضرت فاطمه زهرا(س) در آموختن مسائل دین به دیگران از اشتیاق زایدالوصفی بهره مند بود. روزی زنی نزد او آمد وگفت: مادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرد و مرا فرستاده تا از شما مسئله ای را بپرسم. حضرت زهرا(س) سؤال او را پاسخ فرمود؛ زن برای بار دوم وسوم مسئله ای پرسید و پاسخ شنید. این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار ، سؤال وی راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمی اندازم. فاطمه(س) فرمود: باز هم بیا و سوالهایت را بپرس ، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمی شوم. زیرا از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت های گرانبها عطا می گردد و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نموده اند.
ساده زیستی و پرهیز از تجمل
ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و… همانگونه که در فوق شرح داده شد از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.
عبادت
امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: در دنيا كسى عابدتر از مادرم فاطمه(س) نبود؛ آن قدر به عبادت مى ايستاد تا پاهايش ورم مى كرد.
همینطور ابن عمره از پدرش نقل مى كند كه گفت: از امام صادق(ع) پرسيدم: چرا فاطمه(س) زهرا ناميده شد؟
فرمود: براى آن كه وقتى فاطمه زهرا(س) در محراب عبادت مى ايستاد، نورش براى اهل آسمان مى درخشيد، همان طورى كه نور ستارگان براى اهل زمين مى درخشد.
پیامبر(ص) درباره حضرت فاطمه(س)می فرمود:ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراء چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ می سازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه ای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت می ایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می کند: بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف می لرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.
در حدیث دیگری به سلمان می فرماید: ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضاء و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پر کرده که یک سره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همه چیز فارغ ساخته است.
حجاب و عفاف
حضرت زهرا(س) الگوى يك بانوى اسلامى است. او حتی خود را بر نامحرم نابینا می پوشاند.
على (ع) می فرماید: نزد پيامبر بوديم و او در منبر بود ٬پرسيد: به من خبر دهيد و بگوئيد چه چيز براى زن از همه چيز بهتر است؟ هر كس سخنى گفت و به نتيجه اى منجر نشد. مردم درمانده و متفرق شدند. من به نزد فاطمه آمدم و سؤال پيامبر را تكرار كردم. فاطمه فرمود: بهترين چيز براى زن اين است كه او مردى را نبينند و مردى هم او را نبيند.
مشارکت در مسائل سیاسی و اجتماعی
حضرت فاطمه(س) حتی الامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب می کرد اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه خود شانه خالی کند.
ابن ابی الحدید از واقدی نقل می کند که پس از جنگ احد فاطمه (س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خونهای چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد.
همچنین می نویسد :زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا(س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری می کردند.
همچنین علی (ع) نقل می کند:ما بهمراه پیامبر (ص) در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه (س) با تکه نانی نزد پیامبر (ص) آمد و آن را به خدمت او برد . پیامبر (ص) فرمود : این چیست فاطمه عرض کرد: از نانی است که برای دو فرزندم پختم ، این تکه آن را برای شما آوردم. پیامبر (ص) فرمود: دخترم ! این اولین غذایی است که بعد از سه روز وارد دهان پدرت می شود.
دفاع از حریم ولایت
از مهمترین و بارزترین قله های زندگی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) دفاع ایشان از حریم ولایت امیرمومنان علی (ع) و خطبه فدکیه آن حضرت است. که سرانجام آن حضرت در راه دفاع از ولایت مجروح شده، نوزادش محسن(ع) را سقط کرده و به شهادت رسید.
منبع : پرسمان دانشجویی
از غدير چه مىدانيم؟
روز غدير.. نسيم عطرآگين نبوت و شميم روح افزاى رسالت و دستاورد همه پيامبران و رسالتهاى الهى است.
روز غدير.. سرآغاز سيرت هماره جوشان و راه قرآن گويا و كامل كننده دين حنيف و فرجام بخش نعمتهاى خداوندى و موهبتهاى قدسى است روز غدير.. همان روزى كه پيامبر پس از بازگشت از حجة الوداع (سال 10 هجرى) آخرين خطبه خود را در بدترين شرايط آب و هوايى و وزش بادهاى تند و سوزناك و كارشكنى منافقان و بازيگرى بيماردلان و سخنان نااميد كننده و شايعة پراكنى شايعه سازان و آشوبگرى اوباش خواند! پيامبر در ميان آنان برخاست تا اعلام كند على(علیه السلام) وصى او، جانشين او، نايب او و وزير اوست.
او داراى ولايت پيامبران و حكومت رسولان و رهبرى حق و حقيقت در ميان مردم است. آنچه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از آن برخوردار بوده على همان را برخوردار است و هر كه پيامبر بر او ولايت و سرپرستى داشت، على نيز سرپرست اوست. منزلت او بسان منزلت پيامبران است و رهبرى و ولايتش مطلق است. هيچ قيد و شرط و مانع و بازدارندهاى ندارد. خداوند متعال اين رويداد بزرگ جهانى را چنين معرفى كرده است:
« الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا»
امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را براى شما (به عنوان) دينى برگزيدم».
آرى روز غدير اين چنين است. روزى كه از آن به عنوان تكامل و بلوغ راه آسمانى و پيام و انديشه حق از زمان آدم ابوالبشر(علیه السلام) تا عصر حضرت ختمى مرتبت (صلی الله علیه وآله وسلم) ياد مىشود. از اين رو روز غدير نه تنها براى مسلمانان - كه همواره براى حق آغوش مىگشايند و بر اساس آن زندگى مىكنند - روز عيد و شادمانى شد، كه براى ديگر ملّتها نيز به يك روز شناخته شدهاى تبديل گشت (2) چرا كه غدير از جمله روزهاى خداوند متعال است روزى كه سير تاريخ و مسيل رويدادها را دگرگون كرد.
و راز آن در دو چيز است.
1- به اين اعتبار كه غدير سرآغازى براى خط وصايت و جانشينى و استمرارى براى رخداد پيامبرى بود تا حركت پيامبران جاودانه شود و امت اسلامى بعد از رحلت پيامبر گرد اين خط فراهم آيد.
2- و به اعتبار كسى كه امير و صاحب روز غدير است.
امير غدير:
او على(علیه السلام) امير مؤمنان بالاترين شخصيت اسلامى - پس از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) - نمونه و سيماى دوم اوست. اولين مسلمان و مؤمن و فداكار و نمازگزار و مجاهد و شكيبا و صبور و خويشتندار و…
على(علیه السلام).. سيماى حق و نشان راستى و سرلوحه ايمان و اعلام خداوند رحمان و دست پرورده محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)، همان كه در ميان مردم به عدالت داورى مىكرد و در قضاوت رعايت انصاف مىنمود على(علیه السلام).. مرد آسمان و زمين است، آن كه ناپيدا با پيامبران گذشته برانگيخته شد و آشكارا با پيامبر خاتم، مردى كه در ملكوت آسمان پيش از ناسوت زمين شناخته شده بود و براى آخرين آفرينندگان و واپسين روزگاران ذخيره گشته بود.
على(علیه السلام).. فاتح خيبر.. همان حيدر
على(علیه السلام).. درهم شكننده احزاب.. و بر كننده درب خيبر و كشنده شرك ورزان و پيمان شكنان و تجاوزگران و از دين برون شدگان.
على(علیه السلام).. بدر است.. و اُحد.. و حنين.. و ذات السلاسل..
على(علیه السلام).. همه اسلام است و اصل ايمان.
روايت شده است كه هنگامى كه امير مؤمنان(علیه السلام) به دژ يهوديان در جنگ خيبر رسيد، مردى يهودى از او پرسيد كيستى؟
- آن حضرت فرمود: على بن ابى طالب.
آن مرد گفت: قسم به آن چه كه بر موسى نازل شده است، شما عُلوّ و برترى يافتيد (3).
على(علیه السلام) عدالت محض است. اوست كه فرمود: «أأقنع من نفسي بأن يقال اميرالمؤمنين ولا اشاركهم فى مكاره الدهر او اكون اسوة لهم فى جشوبة العيش:(4) آيا به اين بسنده كنم كه مرا اميرمؤمنان بخوانند و با مردم در رنجهاى زمانه و سختىهاى زنى شريك نشوم؟».
همان على كه مىفرمايد: «واللَّه لو اعطيت الاقاليم السبعة وبما تحت افلاكها على أن أعصى اللَّه فى نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلت(5) .. به خدا سوگند اگر هفت اقليم و آنچه را در آنها است به من دهند با گرفتن پوست دنهاى جو از دهان مورچهاى خدا را معصيت كنم، هرگز چنين نخواهم كرد» اين است صاحب روز غدير.. همو كه عين عدالت، حقيقت فروتنى و واقعيت انصاف و برابرى به تمام معناست.
جاودانگى روز غدير
و راز اينكه ما روز غدير را جاودانه مىدانيم، همين است.. غدير، روز ارزشهاى والاى انسانى ومبانى استوارمند نبوى است. در آسمان هرگز به چيزى فراتر و مهمتر از ولايت اميرمؤمنان ندا ندادهاند، زيرا نداى به ولايت على(علیه السلام) نداى ايمان است: «عنوان صحيفة المؤمن على بن أبى طالب(علیه السلام)(6) دوستى على سرلوحه هر مؤمنى است».
و براى اينكه نداى به ولايت امير مؤمنان، نداى عدل است، كه فرمود: «والقوىّ عندى ضعيف حتى آخذ الحق منه ..(7) وتوانگر نزد من ضعيف است تا آنگاه كه حق ضعيف را از وى بستانم» و بدينسان على(علیه السلام) عدالت را در تاريخ جاودانه كرد.
ونيز فريادگر امانت دارى و صيانت نفس است.. پيامبر درگذشت در حالى كه بدهىهايى بر عهده داشت كه اميرمؤمنان آنها را پرداخت كرد. امير مؤمنان به شهادت رسيد و بدهىهايى داشت كه امام حسن (علیه السلام) آنها را پرداخت كرد روز غدير.. يا به تعبيرى رساتر، فرهنگ غدير.. يا خاستگاههاى روز غدير، همانا عدالت در زندگى، انصاف در برخوردها و پاكيزگى در رفتار و طهارت در زندگى، انصاف در برخوردها و پاكيزگى در رفتار و طهارت در كردار، و راستى و صداقت در شيوههاى زندگى است.. بلكه نداى ولاي اميرالمؤمنين على(علیه السلام) ندا به همه ارزشهاى والا و مفاهيم انسانى است..
گزيدهاى از رويداد غدير (8)
(يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ)
«اى پيامبر ابلاغ كن آنچه را كه خدايت فرمود» (مائده / 67).
اين آيه در بازگشت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از حجة الوداع و پس از آنكه حضرت در منا براى مسلمانان به ايراد سخن پرداخت، نازل شد. او خطاب به مسلمانان فرمودند:
آيا مىدانيد كه كدام روز حرمتش بيشتر است؟ مردم در پاسخ گفتند: امروز.
فرمود: كدام ماه حرمتش بيشتر است؟
- اين ماه.
كدام شهر حرمتش بيشتر است؟
- همين شهر (مكه)
- پس بدانيد كه حرمت خونتان و اموالتان و ناموستان بر همديگر همچون حرمت اين روز و اين ماه و اين شهر است و تا اين روزى كه پروردگارتان را ديدار كنيد، ادامه دارد..
آنگاه پس از خروج از مكه در منطقهاى به نام «غدير خم» كه در آن درختان تنومندى وجود داشت، در زير درخت بزرگى به خطبه ايستاد. پيامبر به امت فرمود: اى مردم آيا مىدانيد كه ولى و سرپرست شما كيست؟ گفتند: آرى (ولىّ و سرپرست ما) خداوند و پيامبر اوست.
فرمود: آيا نمىدانيد كه من بر شما از خود شما سزاوارترم؟ گفتند: چرا مىدانيم. پيامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) گفت: خدايا گواه باش و اين جمله را كه سه بار تكرار كرد تا آنها را پايبندتر و متعهدتر كند و بر آنها تأكيد نمايد و توجه ايشان را به اهميت آنچه مىخواهد بگويد، جلب كند. آنگاه در حالى كه دست على بن ابى طالب(علیه السلام) را گرفته بود، فرمود: هان! آن كه من ولاى اويم، اين على(علیه السلام) مولاى اوست. خداوندا! ولىّ و مولا باش آن كه او را ولىّ و مولاى خود مىداند و دشمن دار آن كه با او دشمنى مىكند و يارى كن آن را كه ياريش مىكند و واگذار آن را كه او را وا مىگذارد و دوست بدار آن كه او را دوستش دارد. آنگاه فرمود: خدايا شاهد وگواه باش بر آنها كه من نيز گواهم.
در اين ميان، يكى از اصحاب برخاست و پرسيد: اى رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) اين سخن از سوى خداست يا از سوى رسول او؟
(و در حقيقت) اين پرسش برخاسته از تحجّر انديشه آنان و آلودگى ايمانشان به شك و ترديد و نيز برآمده از چركينى دلهايشان است كه از شرك ريشه دارد و در لابلاى باورشان سربرآورده است، چرا كه تا آن روز نمىتوانستند تصور كنند رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مردى آسمانى است و از سر هوا و هوس سخن نمىگويد و راستگوى امانت دار است.. پيامبر با آنكه از سرّ غيب به پستى آن مرد و سستى سؤالش آگاه بود، و دو رويى و دشمنى و حسادت او را در چهرهاش خوانده بود، به او فرمود: آرى، اين فرمان از خداوند و رسول اوست. او امير مؤمنان و سرور پرهيزكاران و رهبر سپيد رويان (قيامت) است.. عمر بن الخطاب پيش آمد و دست على بن ابى طالب را به بيعت گرفت و گفت: به به و آفرين بر تو اى پسر ابوطالب. مولاى من و تمام مسلمانان شدى، آنگاه جبرئيل با اين آيه نازل شد كه:
(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِْسْلامَ دِيناً)
امروز دينتان را برايتان كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دين اسلام را برايتان برگزيدم».
پيامبر فرمود: «الحمد للَّه على أكمال الدين و اتمام النعمة ورضى الرب برسالتى والولاية لعلى من بعدى:
خدا را سپاس، به خاطر كامل شدن دين و تمام شدن نعمت و خشنودى خدا از رسالت من و ولايت على پس از من».
سپس ـ بر اساس روايت امام صادق(علیه السلام) ـ پيامبر فرمود: روز غدير خم، برترين عيدهاى امت من است. و آن روزى است كه خداوند متعال مرا امر فرمود تا على بن ابى طالب را پرچم هدايت وراهبر امتم قرار دهد تا پس از من به وسيله او هدايت شوند(9) .
_____________________________________________
1 ـ غدير: در لغت به معناى آبگير است.
مجمع البحرين: 3/294 وتاج العروس: 3/441.
غدير خم: نام آبگيرى است كه كاروانها از آن به سوى مكه و مدينه و شام و… مىروند و در سرزمين حجاز واقع است.
2 ـ كتاب الغدير، علامه امينى (رحمه اللَّه): 1/503.
3 ـ زاد المعاد، ابن القيم الجوزيه، 2/149.
4 ـ ينابيع المودة: 1/440.
5 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 11/245.
6 ـ الصواعق المحرقة، (بيروت): 2/365.
7 ـ نهج البلاغه، شيخ محمد عبده (1: 89) خطبه 37.
8 ـ نگاه كنيد به تفسير قرطبى، 7/386 ذيل آيه «سأل سائل» و احمد بن حنبل رويداد غدير را در كتاب الفضائل، 2/569، 572، 585، 593، 596 و 599 چاپ عربستان سعودى آورده است.
9 ـ بحارالانوار: 37/108 باب 52 به بعد و مناقب خوارزمى، فصل 14، ص 80.
ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر گرامی باد
شفاعت گسترده
بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود تعبیر شده است. در این میان، دو تن از بانوان خاندان رسالت هم شفاعت گستردهای دارند؛ حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا علیهاالسلام همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است. به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا علیهاالسلام را شفاعت گنهکاران از امت محمد صلیاللهعلیهوآله قرار داد»، با کلک تقدیر نقش بسته بود. پس از حضرت زهرا علیهاالسلام از نظر گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به حضرت معصومه علیهاالسلام نمیرسد.
عصمت
مقام عصمت در چهارده معصوم علیهمالسلام منحصر نیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند. علت شهرت رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله، حضرت فاطمه علیهاالسلام و امامان علیهمالسلام، به چهارده معصوم آن است که آنها افزون بر مصونیت از گناهان صغیره و کبیره، از ترک اولی نیز که با عصمت منافات ندارد، پاک بودند. البته هیچ کس در مورد افرادی چون حضرت ابوالفضل علیهالسلام، حضرت علی اکبر علیهالسلام، حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت معصومه علیهاالسلام ادعا نکرده که آنها معصوم نبودهاند.
شواهد عصمت فاطمه معصومه علیهاالسلام
براساس روایتی که از امام رضا علیهالسلام نقل شده، امام خواهر خود را معصومه خطاب کرده است و میدانیم امام هرگز در مورد شخصی مبالغه نمیکند. بنابراین این تعبیر بر عصمت آن حضرت دلالت دارد. شفاعت گستردهای که همه شیعیان اهل بیت را در بر میگیرد؛ قداست شهر قم به احترام آن حضرت؛ صدور زیارت نامه آن حضرت از سوی معصوم؛ پیشگویی امام صادق علیهالسلام از تشریف فرمایی آن حضرت به قم؛ و تشییع این بانو به دست امام رضا علیهالسلام و امام جواد علیهالسلام، از دیگر شواهد عصمت و عظمت آن بانوی والا مقام به شمار میآید.
بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود تعبیر شده است. در این میان، دو تن از بانوان خاندان رسالت هم شفاعت گستردهای دارند؛ حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام.
مقام علمی حضرت معصومه علیهاالسلام
حضرت معصومه علیهاالسلام، در خاندانی رشد یافت که سرچشمه علم و تقوا و فضیلتهای اخلاقی بودند. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی امام رضا علیهالسلام عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و در اثر توجهات فراوان آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم علیهالسلام به مقام
والایی رسیدند. در میان فرزندان پیشوای هفتم، بعد از امام رضا علیهالسلام، حضرت معصومه علیهاالسلام از نظر علمی و اخلاقی والا مقامترین آنان است. این حقیقت، از اسامی، لقبها و توصیف هایی که پیشوایان معصوم از وی نمودهاند، آشکار میشود. با توجه به این حقیقت که میان تهذیب نفس و طی مدارج اخلاقی و عرفانی و رسیدن علوم اصیل الهی و حکمت ارتباط جدانشدنی وجود دارد، میتوان به رتبه و مقام علمی وصف ناشدنی حضرت معصومه علیهاالسلام پی برد و به این نکته رسید که ایشان نیز چون حضرت زینب علیهاالسلام عالمه غیر معلمه بوده است.
محدّثه
نقل سخنان معصومان علیهمالسلام، بیشترین خدمت را به حفظ روش شیوه زندگی و رفتار آنان انجام میدهد. بر همین اساس در کلام معصومان برای آنان که با نقل سخنانشان، گفتارشان را جاودانه میسازند، ارزش والایی مییابیم. تشویق به حفظ و ترویج حدیث و سخن معصومان، از زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله شروع شد. اهلبیت علیهمالسلام مسلمانان را به فراگیری و نشر احادیث ترغیب میکردند تا افکار و اندیشههای آنان در گستره وسیعتری پخش گردد. در میان اصحاب حدیث، به تعدادی از بانوان با فضیلت بر میخوریم که حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از آنان است که احادیثی را با سلسله اسنادش از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام روایت کرده است.
احادیث حضرت معصومه علیهاالسلام
حدیث غدیر: حضرت معصومه علیهاالسلام با چند واسطه از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل کرده که فرمود: «آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در روز غدیر خم که فرمود: من مولای هر که باشم، علی نیز مولای اوست».
حضرت معصومه علیهاالسلام، هم نام فاطمه علیهاالسلام بود. نام گذاری حضرت معصومه علیهاالسلام به این نام، نشان میدهد که او از هر گونه انحراف و بدی دور است. او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمیشوند.
حدیث منزلت: فاطمه معصومه علیهاالسلام نقل کرده که پیامبر به علی علیهالسلام فرمود: «تو برای من همانند هارون برای موسی هستی».
مقام شهادت برای دوستان آل محمد علیهمالسلام: حضرت معصومه علیهاالسلام به نقل از فاطمه زهرا علیهاالسلام به نقل از پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «بدانید آنکه با محبت آل محمد بمیرد، شهید از دنیا رفته است».
عبادت کریمه اهلبیت علیهاالسلام
هدف از آفرینش آدمی، چیزی جز عبادت و بندگی خداوند متعال نیست. آنان که به این هدف پی بردند، در راه رسیدن به عالیترین مرتبه آن سر از پا نمیشناسند و بهترین ساعات زندگی خود را زمان عبادت و راز و نیاز با خدا میدانند. یکی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهلبیت، فاطمه معصومه علیهاالسلام است؛ او که عبادت و شب زنده داریِ هفده روزهاش در واپسین روزهای زندگی، گوشهای از عمری بندگی و فروتنی در برابر ذات پاک الهی است.
حضرت معصومه علیهاالسلام؛ تجلّی حضرت زهرا علیهاالسلام
حضرت معصومه علیهاالسلام، هم نام فاطمه علیهاالسلام بود. نام گذاری حضرت معصومه علیهاالسلام به این نام، نشان میدهد که او از هر گونه انحراف و بدی دور است. او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمیشوند و آن حضرت از نظر کمالات استثنایی است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فراوان در شأن حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش قربانش گردد»؛ امام کاظم علیهالسلام نیز زمانی که حضرت معصومه علیهاالسلام خردسال بود، سه بار فرمود: «پدرش به قربانش گردد». یکی دیگر از شباهتهای حضرت معصومه علیهاالسلام به حضرت زهرا علیهاالسلام این است که حضرت زهرا علیهاالسلام برای اثبات ولایت حضرت علی علیهالسلام، آن چنان دفاع کرد که جان خود را فدا نمود و در جوانی به شهادت رسید؛ حضرت معصومه علیهاالسلام نیز برای حمایت از ولایت برادرش امام رضا علیهالسلام، از مدینه به سمت خراسان حرکت کرد و در نیمه راه، در قم به شهادت رسید.
تنظیم: ح عسگری
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
فاطمه اكتفا به نامش نكنيد
نشناخته توصيف مقامش نكنيد
هر كس که در او محبت زهرا نيست
علامه اگر هست سلامش نكنيد
****************
من با که گويم اين که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تيره غربت نهان شده
بانوي بي نشان که به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
****************
دیگر آن خندهی زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
قطرهی اشک علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست
شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
خصوصیات جامعه امام زمان (عج)
امام زمان(عج)، جامعه اش را بر این چند پایه بنا میکند:
اول بر نابود کردن و قلع و قمع کردن ریشه های ظلم و طغیان؛ یعنی، در جامعهای که در زمان ولی عصر
- صلوات الله علیه - ساخته میشود، باید ظلم و جور نباشد؛ نه این که فقط در ایران نباشد، یا در جوامع مسلمان
نشین نباشد، در همه دنیا نباشد. نه ظلم اقتصادی و نه ظلم سیاسی و نه ظلم فرهنگی و نه هیچ گونه ستمی در
آن جامعه دیگر وجود نخواهد داشت. باید استثمار و اختلاف طبقاتی و تبعیض و نابرابری و زورگویی و گردن
کلفتی و قلدری از عالم ریشه کن بشود.
دوم: خصوصیت جامعه ایده آلی که امام زمان (صلوات الله علیه) آن را میسازد، بالا رفتن سطح اندیشه انسان
است؛ هم اندیشه علمی انسان و هم اندیشه اسلامی انسان؛ یعنی، در دوران ولی عصر(عج) شما باید نشانی
از جهل و بی سوادی و فقر فکری و فرهنگی در عالم پیدا نکنید. آن جا مردم میتوانند دین را به درستی
بشناسند و این همچنانی که همه میدانید، یکی از هدفهای بزرگ پیامبران بود که امیرالمؤمنین
(صلوات الله و سلامه علیه) این را در خطبه نهج البلاغه شریف بیان کرده است: (و یثیروا لهم دفائن العقول.)
در روایات ما وارد شده است که وقتی ولی عصر(عج) ظهور میکند، زنی در خانه مینشیند و قرآن را باز میکند
و از متن قرآن، حقایق دین را استخراج میکند و میفهمد؛ یعنی چه؟ یعنی آنقدر سطح فرهنگ اسلامی و دینی،
بالا میرود که همه افراد انسان و همه افراد جامعه و زنانی که در میدان اجتماع هم بر فرض شرکت نمی کنند و
در خانه می نشینند؛ آنها هم میتوانند فقیه باشند، دین شناس باشند. میتوانند قرآن را باز کنند و خودشان حقایق دین
را از قرآن بفهمند و شما ببینید که در جامعهای که همه مردان و زنان در سطوح مختلف، قدرت فهم دین و
استنباط از کتاب الهی را دارند، این جامعه چقدر نورانی است و هیچ نقطهای از ظلمت در این جامعه دیگر
نیست. این همه اختلاف رویه، دیگر در آن جامعه معنایی ندارد.
خصوصیت سومی که جامعه امام زمان(عج)، جامعه مهدوی دارا هست، این است که در آن روز، همه
نیروهای طبیعت و همه نیروهای انسانی، استخراج میشود. چیزی در بطن زمین نمیماند که بشر از آن
استفاده نکند. این همه نیروهای معطل طبیعی، این همه زمینهایی که میتواند انسان را تغذیه کند؛ این همه
قوای کشف نشده (مانند نیروهایی که قرنها در تاریخ بود؛ مثلا نیروی اتم، نیروی برق و الکتریسیته، قرنها
بر عمر جهان میگذشت و این نیروها در بطن طبیعت بود؛ اما بشر آنها را نمیشناخت، بعد یک روزی به
تدریج استخراج شد) همه نیروهای بی شماری که از این قبیل در بطن طبیعت هست، در زمان امام زمان
(عج) استخراج میشود.
جمله دیگر و خصوصیت دیگر این است که محور در دوران امام زمان(عج)، محور «فضیلت و اخلاق»
است. هر کس دارای فضیلت اخلاقی بیشتر است، او مقدمتر و جلوتر است.
حالا همین چهار خصوصیت: «جامعه ای که در آن نشانی از ظلم و طغیان و عدوان و ستم نیست»؛
«جامعه ای که در آن اندیشه دینی و اندیشه علمی انسانها در سطح بالا است»، «جامعه ای که در آن همه برکات
و همه نعم و همه نیکیها و زیباییهای عالم بروز میکند و در اختیار انسان قرار میگیرد» و بالاخره «جامعه ای
که در آن تقوا و فضیلت و گذشت و ایثار و برادری و مهربانی و یک رنگی اصل و محور است»، یک چنین
جامعهای را شما در نظر بگیرید. این همان جامعهای است که مهدی موعود ما و امام زمان ما و محبوب تاریخی
دیرین ما - که هم اکنون در زیر همین آسمان و بر روی همین زمین زندگی میکند و در میان انسانها هست -
به وجود خواهد آورد و تامین خواهد کرد.