اصول دینی تحکیم خانواده
اصول دینی تحکیم خانواده
اصل كار و تلاش براي تأمين زندگي واجب است و عبادت محسوب ميشود و تنبلي و بيحوصلگي را بايد كنار گذاشت. نفقه خانواده و راه تأمين آن حلال باشد، يعني با ساختار رياضي انسان و خوشبختي انسان سازگاري داشته باشد كه خداوند بر اساس نوع وجود انسان حلال و حرام كرده است.
اگر بخواهیم سعادت دنیا و آخرت را داشته باشیم باید سه جنبه را مراعات كنیم؛ 1. مادی، 2. عاطفی، 3. معنوی.
1 ـ اصل كار و تلاش برای تأمین زندگی واجب است و عبادت محسوب میشود و تنبلی و بیحوصلگی را باید كنار گذاشت.
2 ـ نفقه خانواده و راه تأمین آن حلال باشد، یعنی با ساختار ریاضی انسان و خوشبختی انسان سازگاری داشته باشد كه خداوند بر اساس نوع وجود انسان حلال و حرام كرده است.
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: حلال یعنی مفید، حرام یعنی مضر.
پس باید شغل حلال باشد. بعضی كارها درآمدش حرام است. گاهی اوقات كار حلال است ولی با بیدقتی، حرام میشود. (ندادن خمس و زكات) گاهی شغل پاك و پسندیده است اما كارهایی از طرف ما صورت میگیرد كه مجموعه درآمد را شبههناك میكند. ما موظف هستیم كه درآمدمان شبههناك نباشد. طلب حلال بر هر زن و مردی واجب است، خداوند دوست دارد بندهاش را در راه طلب حلال. خسته ببیند.
بعضی از كارهای حرام؛ گاهی اوقات حرام كردن مال به شغل مربوط است. گاهی اوقات به یك سلسله كارها ربط دارد؛ مانند:
1. تقلب در كار، مثل دوخت لباس ایرانی كه مارك خارجی میزنند. 2. جنس دست دوم را بهعنوان نو بفروشند. 3. مواد غذایی آلوده، تاریخ مصرف گذشته.4.قاچاق کالا
نبی اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ترك یك لقمه حرام از دو هزار ركعت نماز مستحبی محبوبتر است. یعنی پرهیز از لقمه حرام از دو هزار ركعت نماز برای انسان پیش خدا محبوبتر است. پس ببیند خوردنش چقدر ضرر دارد.
اگر شما از كمترین پول حرام بگذرید، پیش خدا ارزشش بیشتر است. حالا ببینید استفاده از آن چقدر سقوط دارد.
حرام آثار تخریبی زیادی دارد. لقمه حرام مثل ویروس آدم را تخریب میكند. حرام مثل سرطان است وقتی بیاید تمام ساختار وجودی آدم را چه در نظام فردی و چه در نظام خانوادگی و اجتماعی خراب میكند؛ مثل بمب می ماند كه همه چیز را از بین میبرد. خداوند كه عالم را خلق كرده، گزارش میدهد كه یك سلسله آفت وجود دارد در بیرون كه زندگی آدم را كاملاً فلج و همچنین آخرت و دنیای انسان را هم خراب میكند. لقمه حرام مثل سم است وقتی كسی آلوده به حرام شود از آن انتظار هر كاری میرود. لقمه حرام انسان را از یك بداخلاقی كوچك تا كشتن معصوم جلو میبرد و لقمه حرام آثار نامحدودی دارد. در زبان عامیانه خودمان كسی كه خیلی كار خلاف میكند، میگویند حرام لقمه است. خداوند میفرماید: وقتی لقمه حرام میآید در زندگی آثار مخربی دارد. گاهی پدر و مادرها میگویند ما تمام اصول را رعایت كردیم ولی چرا زن یا شوهر یا بچه اینطوری شده است. چون عامل تخریب را در خانه داریم. بهدلیل اینكه لقمه حرام آثار خود را دارد. برگردید ببینید كجا كار را خراب كردهاید.
در عوالم هستی علاوه بر نظام های دیگر دو نظام به نامهای: نظام خلق و نظام ملكوت وجود دارد. هیچ شیئی وجود ندارد كه باطن نداشته باشد. گاهی اوقات پزشكان شخص را جواب میكنند، توسل میكند و معالجه میشود چون به غیر این نظام ظاهری ما نظام معنوی هم داریم و آن عمل میكند. پس همه چیز مسائل ظاهری نیست و این تأثیرگذار است. لقمه حرام با ظاهر و باطن آدم كار دارد. اخلاق و عواطف را به هم میریزد. لقمه حرام یقین را از آدم میگیرد. پس اگر ما خوشبختی را بخواهیم باید به این موضوع خوب فكر كنیم و روی آن كار كنیم، به مردم آگاهی دهیم و راه حرام را ببندیم. اگر یك نفر به حرام مبتلا شود روی همه تأثیر میگذارد.
نبی اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: عبادت با غذای حرام و لقمه حرام مثل ساختمانسازی روی شن است. هر كار مثبتی شما انجام دهید، لقمه حرام آن را از بین میبرد.
در فرمایش دیگری از امام صادق (علیه السلام) آمده: كسی كه مال حرامی به دستش بیاید نه حج، نه عمره، نه صله رحم از او پذیرفته نخواهد بود. حتی مسائل زناشویی و نطفه را از بین میبرد. وقتی نطفه با لقمه حرام بسته میشود و رشد میكند، خوب عمل نمیآید حتی روی خود آدم هم تأثیر میگذارد. هیچ حریمی را نمیشناسد. چون لقمه حرام بیاید همه چیز را خراب میكند.
تلاش علمی، برای رسیدن به معشوق
وقتی که می فرمایند: «جد فی السیر الیه= تلاش می کند برای حرکت به سمت او»، یعنی عشق، تلاش علمی لازم دارد. پس دینداری بدون یاد گرفتن مسائل فقهی نمی شود. باید رساله بخوانیم. باید زبان عربی آموخت. خدا با زبان عربی با تو حرف زده است. زبان این عشق بازی عربی است. زبان عربی زبان عشق و عقل است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «تَعَلَّمُوا اَلْعَرَبِیَّةَ فَإِنَّهَا كَلاَمُ اَللَّهِ اَلَّذِی تَكَلَّمَ بِهِ خَلْقَهُ 1 = زبان عربى را یاد بگیرید؛ زیرا كه آن كلامی است كه خدا با بندگان خود بدان سخن گفته». تلاش به سمت خدا در درون باید اتفاق بیفتد. اولین مرحله، سیر نظری است بعد، عملی. دوره ی نظری تلاش و استقامت می خواهد؛ حرف گوش کردن، نوشته، مطالعه و مباحثه می خواهد؛ یادداشت برداری می خواهد.
پس سیر نظری، تلاش جدی برای رسیدن به خداست و این که خدایا دوستت دارم و باید تو را بشناسم. برای خداشناسی وقت می گذارم. من می خواهم حرکت کنم، باید خودم را بشناسم، این موجودی که قرار است حرکت کند تا شبیه خدا شود، چه کسی است؟ روی معرفت نفس، امام شناسی وقت می گذارم. قرآن را واسطه قرار دادی، من باید مطمئن شوم که این قرآن کتاب تو است. سوالاتم را در مورد قرآن برطرف می کنم. از کجا بدانم که قرآن حق است، از کجا بدانم که معجزه است؟ این سوالها را برای خودم باید حل کنم تا قلبم آرامش پیدا کند. کفرآمیزترین سوالاتم را مطرح می کنم تا همه سوالها حل شود تا در وادی عشق بیافتم، برای همین است که خداوند فرمود:
«إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ2 = از میان بندگان خدا، تنها دانایانند كه از او مى ترسند». . کسانی که عاشق حقیقی خداوند هستند و حقیقی و واقعی از خداوند می ترسند، مطالعه کرده اند و به اطمینان رسیده اند. خوابشان از عبادت ما هم بهتر است؛ چون با یقین است و بعد از این سیر نظری، لازم است روی سیر علمی سرمایه گذاری کنیم.
1=الخصال , ج 1 , ص 258.
2=سوره فاطر/28.
منبع:پایگاه فرهنگی منتظران منجی