بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:
- اول: وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد از امام رضا(ع) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیهی دل است (وسائل الشیعه 1/367 ابواب وضو باب1 حدیث 9)
- دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که دربارهی نماز وارد شده تأمّل نماید.
- سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع میکند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت (مجالس صدوق و ثواب الاعمال عن ابن ابییعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق7 اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)
- چهارم: وقتی روبه قبله مینماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.
- پنجم: به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند
- ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز میشود، تا آن لحظه ای که از نماز خارج می شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر مینماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و میگوید: ای نمازگزار اگر میدانستی چه کسی به تو نظر مینماید و با چه کسی مناجات میکنی هرگز از او رو بر نمیگرداندی و ابداً از جای خود بر نمیخواستی (کافی عن ابیجعفر7 قال: «قال رسولالله (ص) اذا قام العبد المؤمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف … و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)
- هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانهی آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفتهاند. (عنه (ص) … و اظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء و الملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء…» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)
- هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زدن.
منبع: وب سایت آیت الله وحید خراسانی
رمضان ماه مهمانی خدا
در رمضان، مؤمنان با «یا ایّها الّذین آمنوا کُتب علیکم الصّیام» به مهمانی خداوند دعوت شده اند، و این مهمانی ویژگی هایی دارد:
1. میزبان، خداوند و مهمانان را شخصاً دعوت کرده است.
2. وسیله ی پذیرایی، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دوری از دوزخ است.
3. زمان پذیرایی، ماه رمضان است که به گفته ی روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.
4. چگونگی پذیرایی، شب قدر به گونه ای است که در آن نیاز یک سال مهمانان تأمین می شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن می گردد.
5. غذای این ماه، غذای روح است که برای رشد معنوی لازم است، نه غذای جسم. لطف غذای این مهمانی، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه ی آن در ماه رمضان، همچون تلاوت تمام قرآن در ماه های دیگر است.
این مهمانی، هیچ گونه همخوانی و شباهتی با مهمانی های دنیوی ندارد.
خداوندِ عالِم و غنی و خالق و باقی و عزیز و جلیل، میزبان انسان های جاهل و فقیر و فانی و مخلوق و ذلیل می شود و می گوید: «من دعایتان را مستجاب می کنم و برای هر نفسی که در ماه رمضان می کشید، پاداش تسبیحی عطا می کنم».
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
گاهی که خیلی دلم می گیرد، مأمنی امن تر از آغوش همیشه بازِ آل طه پیدا نمی کنم.
به انسان های روزگار که اعتباری نیست، به هیچ کدامشان.
مگر نه اینکه به اقوالمان مُهر سلامت نمی زنیم، به افعالمان نیز؟
مگر نه اینکه الان حالمان خوش است و آنی بعد، ناخوش؟
مگر نه اینکه دروغمان جایگزین راستمان شده و ظاهرمان جایگزین باطنمان؟
مگر نه اینکه دل همه مان گرفته و به رو هم نمی آوریم و “الکی” خوشیم؟
و مگر نه اینکه…
اعتباری هستیم دیگر!
پس کیست ما را در این برزخ و ناکجاآباد اعتباری دنیامان یاری دهد و قدری زخم های نو و کهنه مان را مرهمی شود و نوش دارویی؟
و من
اینجا
چه اندازه
دلم
برای خودم
تنگ
می شود …
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم …
به قلم : ف.اسلامی
مشهدالرضا علیه السلام
- رفته بودیم مشهد. امام رضا (ع) حالش خوبِ خوب بود مثل همیشه.
باز ما بودیم که غم داشتیم و همه را یکجا بردیم ریختیم در دل امام. باز ما بودیم که قلبهایمان یا شاید قسمتی از قلبهایمان، خاکستری شده بود و منتظر بودیم برویم تا امام رنگی بر آن بزند. باز ما بودیم که دیوارهای تنگ دنیا را بهانه می کردیم برای اشتباهاتمان و می خواستیم امام واسطه شود برای چشم پوشی اهل آسمان. و این امام بود که کرور کرور آراممان می کرد و دست عزیزش را بر شانه هامان می زد که: بروید دخترکانم، خوب باشید تا آنجا که می توانید، باقی اش با من. و امام بود که «بگو چه کنم» های ما را جواب می داد و ما می شنیدیم و نمی شنیدیم.
- رفتیم ایوان مقصوره. ایوانی در حرم امام رضا(ع) که وقتی کسی از حرم حرف می زند یا وقتی خودم هوای آن صحن و سرا به سرم می خورد، بلافاصله آنجا می آید در نظرم. ایوانی است منقّش به طرح و نقش های اسلیمی اصیل که آدم دلش می خواهد فقط بنشیند و دیوارها و سقف و سه کنجی ها و رواقک هایش را نگاه کند. اگر اشتباه نکنم این ایوان در ضلع غربی صحن گوهرشاد قرار گرفته و روبرویش نمایی بی نظیر از گنبد طلاست. هوس می کنی ساعت ها جلوی گنبد بایستی، حتی حرف هم نزنی، دردِدل هم نکنی، چیزی هم نخواهی و فقط چشم بدوزی به قشنگی اش. اصلاً صفایش در همین است که نگاه کنی و نگاه کنی و برسی به کم نظیرترین تجربه ی لذیذ زندگی.
- امام رضایم، کنج حرمت را گوشه ی امن قلبهایمان کردی. دست مریزاد.
ولی… ولی آمدم قرارم دهی، بی قرارم کردی.
امام رضایم، می گویند وقتی زائرت می خواهد وداعت کند، دستت را بر سرش می کشی و راضی اش می کنی که برود. راضی ام کردی، باز اما نارضا شدم، بی رضا شدم!
امام رضایم، دلهایمان گرفته، تنگ شده، کوچک شده، داریم بزرگ می شویم و کوچک می مانیم. معصومیت هایمان از دست رفته و می رود، کاری کن. تو کاری کن …
به قلم: ف.اسلامی
ملائک چطور می خواهند حساب کنند ثواب چادری های رمضان تابستان را
تو می توانی روسری نصفه نیمه ات را ، هی برداری و دوباره بذاری
می توانی گاهی باد بزنش کنی
می توانی مانتوی سفید کوتاه نازک بپوشی تا گرمت نشود
می توانی شلواری بپوشی که دمپایش تا صندل ات 20 سانتیمتر فاصله داشته باشد
می توانی جوراب هم نپوشی ، لاک هم لابد خنک کننده است
بستنی هم لیس بزن روی نیمکت پارک
بوی ادکلنت هم می تواند تا ده متر پشت سرت تعقیبت کند
فرض کن این ها بلد نیستند مثل تو باشند ، فرض کن این ها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما
فرض کن گرمشان نمی شود ، فرض کن تو روشنفکری و این ها اُمل
آخر تو چه می دانی چادر ترنم عطر یاس است در فضای غبار آلود دنیا ؟
آخر تو چه می دانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر می نشاند ؟
تو می توانی خوش باشی به عرق نکردن در دنیا
خنکای بهشت گوارایتان ، بانوان چادری
من نمیدانم
ملائک چطور می خواهند حساب کنند ثواب چادری های رمضان مرداد را …. لبخند ملائک باید دیدنی باشد …