چادر مهربانےست...
07 اسفند 1391
داشتـم سجاده آماده می کردم برای نماز، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم
گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی؟
بر گشتم سمت صدا، دخترک دراز کشیده بود گوشه ی نماز خانه، پرسیدم با منی؟
گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره… بیشتر »
2 نظر