از غدير چه مىدانيم؟
روز غدير.. نسيم عطرآگين نبوت و شميم روح افزاى رسالت و دستاورد همه پيامبران و رسالتهاى الهى است.
روز غدير.. سرآغاز سيرت هماره جوشان و راه قرآن گويا و كامل كننده دين حنيف و فرجام بخش نعمتهاى خداوندى و موهبتهاى قدسى است روز غدير.. همان روزى كه پيامبر پس از بازگشت از حجة الوداع (سال 10 هجرى) آخرين خطبه خود را در بدترين شرايط آب و هوايى و وزش بادهاى تند و سوزناك و كارشكنى منافقان و بازيگرى بيماردلان و سخنان نااميد كننده و شايعة پراكنى شايعه سازان و آشوبگرى اوباش خواند! پيامبر در ميان آنان برخاست تا اعلام كند على(علیه السلام) وصى او، جانشين او، نايب او و وزير اوست.
او داراى ولايت پيامبران و حكومت رسولان و رهبرى حق و حقيقت در ميان مردم است. آنچه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از آن برخوردار بوده على همان را برخوردار است و هر كه پيامبر بر او ولايت و سرپرستى داشت، على نيز سرپرست اوست. منزلت او بسان منزلت پيامبران است و رهبرى و ولايتش مطلق است. هيچ قيد و شرط و مانع و بازدارندهاى ندارد. خداوند متعال اين رويداد بزرگ جهانى را چنين معرفى كرده است:
« الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا»
امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را براى شما (به عنوان) دينى برگزيدم».
آرى روز غدير اين چنين است. روزى كه از آن به عنوان تكامل و بلوغ راه آسمانى و پيام و انديشه حق از زمان آدم ابوالبشر(علیه السلام) تا عصر حضرت ختمى مرتبت (صلی الله علیه وآله وسلم) ياد مىشود. از اين رو روز غدير نه تنها براى مسلمانان - كه همواره براى حق آغوش مىگشايند و بر اساس آن زندگى مىكنند - روز عيد و شادمانى شد، كه براى ديگر ملّتها نيز به يك روز شناخته شدهاى تبديل گشت (2) چرا كه غدير از جمله روزهاى خداوند متعال است روزى كه سير تاريخ و مسيل رويدادها را دگرگون كرد.
و راز آن در دو چيز است.
1- به اين اعتبار كه غدير سرآغازى براى خط وصايت و جانشينى و استمرارى براى رخداد پيامبرى بود تا حركت پيامبران جاودانه شود و امت اسلامى بعد از رحلت پيامبر گرد اين خط فراهم آيد.
2- و به اعتبار كسى كه امير و صاحب روز غدير است.
امير غدير:
او على(علیه السلام) امير مؤمنان بالاترين شخصيت اسلامى - پس از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) - نمونه و سيماى دوم اوست. اولين مسلمان و مؤمن و فداكار و نمازگزار و مجاهد و شكيبا و صبور و خويشتندار و…
على(علیه السلام).. سيماى حق و نشان راستى و سرلوحه ايمان و اعلام خداوند رحمان و دست پرورده محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)، همان كه در ميان مردم به عدالت داورى مىكرد و در قضاوت رعايت انصاف مىنمود على(علیه السلام).. مرد آسمان و زمين است، آن كه ناپيدا با پيامبران گذشته برانگيخته شد و آشكارا با پيامبر خاتم، مردى كه در ملكوت آسمان پيش از ناسوت زمين شناخته شده بود و براى آخرين آفرينندگان و واپسين روزگاران ذخيره گشته بود.
على(علیه السلام).. فاتح خيبر.. همان حيدر
على(علیه السلام).. درهم شكننده احزاب.. و بر كننده درب خيبر و كشنده شرك ورزان و پيمان شكنان و تجاوزگران و از دين برون شدگان.
على(علیه السلام).. بدر است.. و اُحد.. و حنين.. و ذات السلاسل..
على(علیه السلام).. همه اسلام است و اصل ايمان.
روايت شده است كه هنگامى كه امير مؤمنان(علیه السلام) به دژ يهوديان در جنگ خيبر رسيد، مردى يهودى از او پرسيد كيستى؟
- آن حضرت فرمود: على بن ابى طالب.
آن مرد گفت: قسم به آن چه كه بر موسى نازل شده است، شما عُلوّ و برترى يافتيد (3).
على(علیه السلام) عدالت محض است. اوست كه فرمود: «أأقنع من نفسي بأن يقال اميرالمؤمنين ولا اشاركهم فى مكاره الدهر او اكون اسوة لهم فى جشوبة العيش:(4) آيا به اين بسنده كنم كه مرا اميرمؤمنان بخوانند و با مردم در رنجهاى زمانه و سختىهاى زنى شريك نشوم؟».
همان على كه مىفرمايد: «واللَّه لو اعطيت الاقاليم السبعة وبما تحت افلاكها على أن أعصى اللَّه فى نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلت(5) .. به خدا سوگند اگر هفت اقليم و آنچه را در آنها است به من دهند با گرفتن پوست دنهاى جو از دهان مورچهاى خدا را معصيت كنم، هرگز چنين نخواهم كرد» اين است صاحب روز غدير.. همو كه عين عدالت، حقيقت فروتنى و واقعيت انصاف و برابرى به تمام معناست.
جاودانگى روز غدير
و راز اينكه ما روز غدير را جاودانه مىدانيم، همين است.. غدير، روز ارزشهاى والاى انسانى ومبانى استوارمند نبوى است. در آسمان هرگز به چيزى فراتر و مهمتر از ولايت اميرمؤمنان ندا ندادهاند، زيرا نداى به ولايت على(علیه السلام) نداى ايمان است: «عنوان صحيفة المؤمن على بن أبى طالب(علیه السلام)(6) دوستى على سرلوحه هر مؤمنى است».
و براى اينكه نداى به ولايت امير مؤمنان، نداى عدل است، كه فرمود: «والقوىّ عندى ضعيف حتى آخذ الحق منه ..(7) وتوانگر نزد من ضعيف است تا آنگاه كه حق ضعيف را از وى بستانم» و بدينسان على(علیه السلام) عدالت را در تاريخ جاودانه كرد.
ونيز فريادگر امانت دارى و صيانت نفس است.. پيامبر درگذشت در حالى كه بدهىهايى بر عهده داشت كه اميرمؤمنان آنها را پرداخت كرد. امير مؤمنان به شهادت رسيد و بدهىهايى داشت كه امام حسن (علیه السلام) آنها را پرداخت كرد روز غدير.. يا به تعبيرى رساتر، فرهنگ غدير.. يا خاستگاههاى روز غدير، همانا عدالت در زندگى، انصاف در برخوردها و پاكيزگى در رفتار و طهارت در زندگى، انصاف در برخوردها و پاكيزگى در رفتار و طهارت در كردار، و راستى و صداقت در شيوههاى زندگى است.. بلكه نداى ولاي اميرالمؤمنين على(علیه السلام) ندا به همه ارزشهاى والا و مفاهيم انسانى است..
گزيدهاى از رويداد غدير (8)
(يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ)
«اى پيامبر ابلاغ كن آنچه را كه خدايت فرمود» (مائده / 67).
اين آيه در بازگشت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از حجة الوداع و پس از آنكه حضرت در منا براى مسلمانان به ايراد سخن پرداخت، نازل شد. او خطاب به مسلمانان فرمودند:
آيا مىدانيد كه كدام روز حرمتش بيشتر است؟ مردم در پاسخ گفتند: امروز.
فرمود: كدام ماه حرمتش بيشتر است؟
- اين ماه.
كدام شهر حرمتش بيشتر است؟
- همين شهر (مكه)
- پس بدانيد كه حرمت خونتان و اموالتان و ناموستان بر همديگر همچون حرمت اين روز و اين ماه و اين شهر است و تا اين روزى كه پروردگارتان را ديدار كنيد، ادامه دارد..
آنگاه پس از خروج از مكه در منطقهاى به نام «غدير خم» كه در آن درختان تنومندى وجود داشت، در زير درخت بزرگى به خطبه ايستاد. پيامبر به امت فرمود: اى مردم آيا مىدانيد كه ولى و سرپرست شما كيست؟ گفتند: آرى (ولىّ و سرپرست ما) خداوند و پيامبر اوست.
فرمود: آيا نمىدانيد كه من بر شما از خود شما سزاوارترم؟ گفتند: چرا مىدانيم. پيامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) گفت: خدايا گواه باش و اين جمله را كه سه بار تكرار كرد تا آنها را پايبندتر و متعهدتر كند و بر آنها تأكيد نمايد و توجه ايشان را به اهميت آنچه مىخواهد بگويد، جلب كند. آنگاه در حالى كه دست على بن ابى طالب(علیه السلام) را گرفته بود، فرمود: هان! آن كه من ولاى اويم، اين على(علیه السلام) مولاى اوست. خداوندا! ولىّ و مولا باش آن كه او را ولىّ و مولاى خود مىداند و دشمن دار آن كه با او دشمنى مىكند و يارى كن آن را كه ياريش مىكند و واگذار آن را كه او را وا مىگذارد و دوست بدار آن كه او را دوستش دارد. آنگاه فرمود: خدايا شاهد وگواه باش بر آنها كه من نيز گواهم.
در اين ميان، يكى از اصحاب برخاست و پرسيد: اى رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) اين سخن از سوى خداست يا از سوى رسول او؟
(و در حقيقت) اين پرسش برخاسته از تحجّر انديشه آنان و آلودگى ايمانشان به شك و ترديد و نيز برآمده از چركينى دلهايشان است كه از شرك ريشه دارد و در لابلاى باورشان سربرآورده است، چرا كه تا آن روز نمىتوانستند تصور كنند رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مردى آسمانى است و از سر هوا و هوس سخن نمىگويد و راستگوى امانت دار است.. پيامبر با آنكه از سرّ غيب به پستى آن مرد و سستى سؤالش آگاه بود، و دو رويى و دشمنى و حسادت او را در چهرهاش خوانده بود، به او فرمود: آرى، اين فرمان از خداوند و رسول اوست. او امير مؤمنان و سرور پرهيزكاران و رهبر سپيد رويان (قيامت) است.. عمر بن الخطاب پيش آمد و دست على بن ابى طالب را به بيعت گرفت و گفت: به به و آفرين بر تو اى پسر ابوطالب. مولاى من و تمام مسلمانان شدى، آنگاه جبرئيل با اين آيه نازل شد كه:
(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِْسْلامَ دِيناً)
امروز دينتان را برايتان كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دين اسلام را برايتان برگزيدم».
پيامبر فرمود: «الحمد للَّه على أكمال الدين و اتمام النعمة ورضى الرب برسالتى والولاية لعلى من بعدى:
خدا را سپاس، به خاطر كامل شدن دين و تمام شدن نعمت و خشنودى خدا از رسالت من و ولايت على پس از من».
سپس ـ بر اساس روايت امام صادق(علیه السلام) ـ پيامبر فرمود: روز غدير خم، برترين عيدهاى امت من است. و آن روزى است كه خداوند متعال مرا امر فرمود تا على بن ابى طالب را پرچم هدايت وراهبر امتم قرار دهد تا پس از من به وسيله او هدايت شوند(9) .
_____________________________________________
1 ـ غدير: در لغت به معناى آبگير است.
مجمع البحرين: 3/294 وتاج العروس: 3/441.
غدير خم: نام آبگيرى است كه كاروانها از آن به سوى مكه و مدينه و شام و… مىروند و در سرزمين حجاز واقع است.
2 ـ كتاب الغدير، علامه امينى (رحمه اللَّه): 1/503.
3 ـ زاد المعاد، ابن القيم الجوزيه، 2/149.
4 ـ ينابيع المودة: 1/440.
5 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 11/245.
6 ـ الصواعق المحرقة، (بيروت): 2/365.
7 ـ نهج البلاغه، شيخ محمد عبده (1: 89) خطبه 37.
8 ـ نگاه كنيد به تفسير قرطبى، 7/386 ذيل آيه «سأل سائل» و احمد بن حنبل رويداد غدير را در كتاب الفضائل، 2/569، 572، 585، 593، 596 و 599 چاپ عربستان سعودى آورده است.
9 ـ بحارالانوار: 37/108 باب 52 به بعد و مناقب خوارزمى، فصل 14، ص 80.
ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر گرامی باد
شفاعت گسترده
بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود تعبیر شده است. در این میان، دو تن از بانوان خاندان رسالت هم شفاعت گستردهای دارند؛ حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا علیهاالسلام همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است. به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا علیهاالسلام را شفاعت گنهکاران از امت محمد صلیاللهعلیهوآله قرار داد»، با کلک تقدیر نقش بسته بود. پس از حضرت زهرا علیهاالسلام از نظر گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به حضرت معصومه علیهاالسلام نمیرسد.
عصمت
مقام عصمت در چهارده معصوم علیهمالسلام منحصر نیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند. علت شهرت رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله، حضرت فاطمه علیهاالسلام و امامان علیهمالسلام، به چهارده معصوم آن است که آنها افزون بر مصونیت از گناهان صغیره و کبیره، از ترک اولی نیز که با عصمت منافات ندارد، پاک بودند. البته هیچ کس در مورد افرادی چون حضرت ابوالفضل علیهالسلام، حضرت علی اکبر علیهالسلام، حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت معصومه علیهاالسلام ادعا نکرده که آنها معصوم نبودهاند.
شواهد عصمت فاطمه معصومه علیهاالسلام
براساس روایتی که از امام رضا علیهالسلام نقل شده، امام خواهر خود را معصومه خطاب کرده است و میدانیم امام هرگز در مورد شخصی مبالغه نمیکند. بنابراین این تعبیر بر عصمت آن حضرت دلالت دارد. شفاعت گستردهای که همه شیعیان اهل بیت را در بر میگیرد؛ قداست شهر قم به احترام آن حضرت؛ صدور زیارت نامه آن حضرت از سوی معصوم؛ پیشگویی امام صادق علیهالسلام از تشریف فرمایی آن حضرت به قم؛ و تشییع این بانو به دست امام رضا علیهالسلام و امام جواد علیهالسلام، از دیگر شواهد عصمت و عظمت آن بانوی والا مقام به شمار میآید.
بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود تعبیر شده است. در این میان، دو تن از بانوان خاندان رسالت هم شفاعت گستردهای دارند؛ حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام.
مقام علمی حضرت معصومه علیهاالسلام
حضرت معصومه علیهاالسلام، در خاندانی رشد یافت که سرچشمه علم و تقوا و فضیلتهای اخلاقی بودند. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی امام رضا علیهالسلام عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و در اثر توجهات فراوان آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم علیهالسلام به مقام
والایی رسیدند. در میان فرزندان پیشوای هفتم، بعد از امام رضا علیهالسلام، حضرت معصومه علیهاالسلام از نظر علمی و اخلاقی والا مقامترین آنان است. این حقیقت، از اسامی، لقبها و توصیف هایی که پیشوایان معصوم از وی نمودهاند، آشکار میشود. با توجه به این حقیقت که میان تهذیب نفس و طی مدارج اخلاقی و عرفانی و رسیدن علوم اصیل الهی و حکمت ارتباط جدانشدنی وجود دارد، میتوان به رتبه و مقام علمی وصف ناشدنی حضرت معصومه علیهاالسلام پی برد و به این نکته رسید که ایشان نیز چون حضرت زینب علیهاالسلام عالمه غیر معلمه بوده است.
محدّثه
نقل سخنان معصومان علیهمالسلام، بیشترین خدمت را به حفظ روش شیوه زندگی و رفتار آنان انجام میدهد. بر همین اساس در کلام معصومان برای آنان که با نقل سخنانشان، گفتارشان را جاودانه میسازند، ارزش والایی مییابیم. تشویق به حفظ و ترویج حدیث و سخن معصومان، از زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله شروع شد. اهلبیت علیهمالسلام مسلمانان را به فراگیری و نشر احادیث ترغیب میکردند تا افکار و اندیشههای آنان در گستره وسیعتری پخش گردد. در میان اصحاب حدیث، به تعدادی از بانوان با فضیلت بر میخوریم که حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از آنان است که احادیثی را با سلسله اسنادش از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام روایت کرده است.
احادیث حضرت معصومه علیهاالسلام
حدیث غدیر: حضرت معصومه علیهاالسلام با چند واسطه از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل کرده که فرمود: «آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در روز غدیر خم که فرمود: من مولای هر که باشم، علی نیز مولای اوست».
حضرت معصومه علیهاالسلام، هم نام فاطمه علیهاالسلام بود. نام گذاری حضرت معصومه علیهاالسلام به این نام، نشان میدهد که او از هر گونه انحراف و بدی دور است. او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمیشوند.
حدیث منزلت: فاطمه معصومه علیهاالسلام نقل کرده که پیامبر به علی علیهالسلام فرمود: «تو برای من همانند هارون برای موسی هستی».
مقام شهادت برای دوستان آل محمد علیهمالسلام: حضرت معصومه علیهاالسلام به نقل از فاطمه زهرا علیهاالسلام به نقل از پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «بدانید آنکه با محبت آل محمد بمیرد، شهید از دنیا رفته است».
عبادت کریمه اهلبیت علیهاالسلام
هدف از آفرینش آدمی، چیزی جز عبادت و بندگی خداوند متعال نیست. آنان که به این هدف پی بردند، در راه رسیدن به عالیترین مرتبه آن سر از پا نمیشناسند و بهترین ساعات زندگی خود را زمان عبادت و راز و نیاز با خدا میدانند. یکی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهلبیت، فاطمه معصومه علیهاالسلام است؛ او که عبادت و شب زنده داریِ هفده روزهاش در واپسین روزهای زندگی، گوشهای از عمری بندگی و فروتنی در برابر ذات پاک الهی است.
حضرت معصومه علیهاالسلام؛ تجلّی حضرت زهرا علیهاالسلام
حضرت معصومه علیهاالسلام، هم نام فاطمه علیهاالسلام بود. نام گذاری حضرت معصومه علیهاالسلام به این نام، نشان میدهد که او از هر گونه انحراف و بدی دور است. او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمیشوند و آن حضرت از نظر کمالات استثنایی است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فراوان در شأن حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش قربانش گردد»؛ امام کاظم علیهالسلام نیز زمانی که حضرت معصومه علیهاالسلام خردسال بود، سه بار فرمود: «پدرش به قربانش گردد». یکی دیگر از شباهتهای حضرت معصومه علیهاالسلام به حضرت زهرا علیهاالسلام این است که حضرت زهرا علیهاالسلام برای اثبات ولایت حضرت علی علیهالسلام، آن چنان دفاع کرد که جان خود را فدا نمود و در جوانی به شهادت رسید؛ حضرت معصومه علیهاالسلام نیز برای حمایت از ولایت برادرش امام رضا علیهالسلام، از مدینه به سمت خراسان حرکت کرد و در نیمه راه، در قم به شهادت رسید.
تنظیم: ح عسگری
ولادت حضرت رسول (ص) و امام جعفر صادق (ع) و هفته وحدت گرامی باد...
پیوند: http://zeynabiye.whc.ir/
سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افـطـار بـه مــی کرد بـــرم پیـــر خرابات
گفتـــم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
بــا بـــاده وضو گیــر که در مذهب رندان
در حــضــرت حـق این عملت بارور افتاد
عالمان ربانی، چلچراغهاى پر فروغى هستند كه در هرعصرى، در آسمان علم و عمل
مى درخشند، و با كسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت، بر زمینیان تجلى
مى كنند و آنان را به سوى منابع نور و بركت دودمان وحى، رهنمون مىسازند، و بر بال
عرفان ناب محمدى صلى الله علیه وآله نشانده، بر مشكات ملكوت، عروج مى دهند.
در میان دین باوران كفر ستیز، چهره محبوب قرن، فقیه تیزبین سیاست مدار، فیلسوف،
عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنیان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمینى
رضوان الله علیه، از موقعیتى والا و ویژه برخودار است، زیرا روزها و ساعتها و لحظه هاى
عمر او، با مراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت
بخشید. در این مبحث به سیره عملی امام میپردازیم تا ره توشه ای برای عاشقان
ماه رمضان باشد .
حضرت امام (ره) توجه ویژهاى نسبت به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقاتهاى
خودشان را در ماه رمضان تعطیل مىكردند و به دعا و تلاوت قرآن و… مى پرداختند.
و خودشان مى گفتند: «خود ماه مبارك رمضان، كارى است».
یكى از یاران امام، در این باره گفته است : در این ماه، ایشان شعر نمىخواندند و
نمى سرودند و گوش به شعر هم نمىدانند. خلاصه، دگرگونى خاصى متناسب با این
ماه در زندگى خود ایجاد مىكردند، به گونهاى كه این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن
مجید و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مى كردند.
ایشان، به هنگام سحر وافطار، بسیار كم مى خوردند، به گونهاى كه خادمشان فكر
مى كردند كه امام، چیزى نخورده است!
حضرت امام رحمة الله علیه درباره رمضان چنین مى سرایند:
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد
عشق و طرب و باده، به وقت سحر افتاد
افطـار بــه مى كـــرد بــرم پیر خرابات
گفتــم كـه تـو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
بـا بــده، وضو گیـر كه در مـذهب رندان
در حضــرت حـــق ایــن عملت بارور افتاد
عبادت و تهجد
از جمله برنامههاى ویژه حضرت امام (ره) در ماه مبارك رمضان، عبادت و تهجد بود.
امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهى مىدانستند. و به صراحت بیان مى كردند
كه در وادى عشق، نباید به عبادت به چشم وسیلهاى براى رسیدن به بهشت نگاه كرد.
اكثر آشنایان امام نقل مىكنند كه ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه های
ایشان بود. بعضى از نزدیكان ایشان مىگفتند كه وقتى در ظلمت و تاریكى نیمه شب،
آهسته وارد اتاق امام مىشدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مىكردم و مىدیدم كه با
خضوع و خشوعى خاص، نماز مىخواندند و قیام و ركوع و سجود را بجا مىآوردند كه حقا
وصف ناپذیر بود. با خودم فكر مىكردم كه شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است.
یكى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مىگوید: پنجاه سال است كه نماز شب امام،
ترك نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى
بر روى تخت بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.
امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترك نمىكردند. نقل شده است كه
امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شدید، ماه مبارك رمضان را روزه مىگرفت و با این كه
در سنین پیرى بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل
به جاى نمى آوردند، افطار نمىكردند! و شبها تا صبح، نماز و دعا مىخواندند و بعد از نماز
صبح، مقدارى استراحت مى كردند و صبح زود، براى كارهایشان آماده مى شدند.
خانم زهرا مصطفوى مىگوید: راز و نیاز امام و گریهها و ناله هاى نیمه شب ایشان، چنان
شدید بود كه انسان را بى اختیار، به گریه مى انداخت.
اكثر آشنایان امام نقل مىكنند كه ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه های
ایشان بود. بعضى از نزدیكان ایشان مى گفتند كه وقتى در ظلمت و تاریكى نیمه شب،
آهسته وارد اتاق امام مى شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مى كردم و مى دیدم كه با
خضوع و خشوعى خاص، نماز مى خواندند و قیام و ركوع و سجود را بجا مى آوردند كه حقا
وصف ناپذیر بود. با خودم فكر مىكردم كه شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است
یكى از اساتید قم نقل مى كرد: شبى میهمان حاج آقا مصطفى بودم. ایشان، خانه
جداگانه اى نداشتند و در منزل امام زندگى مى كردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و
صداى آه و ناله اى شنیدم، نگران شدم كه مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى
را بیدار كردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت:
«صداى امام است كه مشغول تهجد و عبادت است».
در ماه مبارك رمضان، این شب زنده دارى و تهجد، وضعیت دیگرى داشت. یكى از
محافظان بیت مى گوید در یكى از شبهاى ماه مبارك رمضان، نیمه شب، براى انجام
كارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر كنم. حین عبور، متوجه شدم كه امام، زار
زار گریه مى كردند! هق هق گریه امام كه در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار
داد كه چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خویش راز و نیاز مى كند.
آخرین ماه مبارك رمضان دوران حیات امام، به گفته ساكنان بیت، از ماه مبارك رمضانهاى
دیگر متفاوت بود!
به این صورت كه امام همیشه، براى خشك كردن اشك چشمشان دستمالى را همراه
داشتند، ولى در آن ماه مبارك رمضان، حولهاى را نیز همراه برمىداشتند تا به هنگام
نمازهاى نیمه شبشان، از آن استفاده كنند!
منبع: برداشتهایى از سیره امام خمینى( ره)، ج 3
ماه مبارک رمضان در منظر پیامبر اکرم و اهلبیت(ع)
پیامبر خدا صلی اللّه علیه وآله: رمضان، بدین سبب رمضان نامیده شده است که گناهان را می سوزاند.
کنزل العمال23688
نگویید: رمضان؛ چون رمضان یکی از نام های خدای متعال است، بلکه بگویید: ماه رمضان.
کنز العمال23743
اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو می کند که سراسر سال، رمضان باشد.
بحارالانوار ج96ص346
در هنگام فرا رسیدن ماه رمضان، پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله سه بار فرمود: سبحان اللّه به پیشواز عجب
ماهی می روید؟ و عجب ماهی به شما روی می آورد؟ بحارالانوار ج96ص347
رسول خدا صلی اللّه علیه وآله سه روز مانده از ماه شعبان، به بلال دستور می داد در میان مردم جار بزند.
پس مردم را جمع می کرد و بر منبر می رفت و حمد و ثنای خدا می گفت و می فرمود: ای مردم همانا این
ماه به شما روی آورده و آن سرور همه ماه هاست. در آن شبی وجود دارد که از هزار ماه بهتر است. در این
ماه درهای دوزخ بسته و درهای بهشت گشوده می شود. هر که این ماه را در یابد و آمرزیده نشود خداوند او
را از رحمت خود دور گرداند. بحارالانوار ج44 ص1
امام علی علیه السلام: روزی رسول خدا صلی اللّه علیه وآله برای ما خطبه ای ایراد کرد و فرمود: ای مردم
همانا ماه با برکت و رحمت و آمرزش به شما روی آورده است. این ماه نزد خدا بهترین ماه است و روزهایش
بهترین روزها و شبهایش بهترین شب ها و ساعت هایش بهترین ساعات. در این ماه شما به میهمانی خدا
دعوت شده اید و در زمره بهره مندان از کرامت خداوند قرار گرفته اید. در این ماه نفس های شما تسبیح
خداست و خواب شما عبادت است و اعمال شما پذیرفته و دعایتان به اجابت می رسد …، من برخاستم و
عرض کردم: ای رسول خد بهترین عمل در این ماه چیست؟ پیامبر فرمود: ای ابالحسن بهترین عمل در
این ماه خویشتن داری از حرام های خدای عزوجل است. امالی صدوق
امام محمد باقر علیه السلام: رسول خدا صلی اللّه علیه وآله در آخرین جمعه ماه شعبان برای مردم خطبه ای
ایراد کرد. ابتدا حمد و ثنای الهی گفت و سپس فرمود: ای مردم همانا ماهی بر سر شما سایه افکنده که در
آن شبی هست بهتر از هزار ماه. آن ماه رمضان است که خداوند روزه خود را در آن واجب کرده و یک
شب نماز نافله در این ماه را برابر با هفتاد شب نافله در دیگر ماه ها قرار داده است.
امالی صدوق
از سفارش های امام صادق علیه السلام به فرزندانش در هنگام حلول ماه رمضان: جان های خود را به تلاش
و کوشش وا دارید؛ زیرا در این ماه روزی ها قسمت و اجل ها نوشته می شود و در آن، نام های میهمانان خدا
که بر او وارد می شوند، نوشته می گردد. در این ماه شبی هست که عمل عبادت در آن از عمل هزار شب
بهتر است. بحارالانوار ج96ص375
امام سجاد علیه السلام در هنگام حلول ماه رمضان، چنین دعا می کرد: ستایش خدایی را که دین خود را به ما
ارزانی داشت و ما را به آیین خویش اسلام اختصاص داد و در راه های احسان و نیکی خود در آورد، تا با نعمت
و احسان او، آن راه ها را به سوی خشنودیش بپیماییم؛ ستایشی که آن را از ما بپذیرد و به وسیله آن از ما خشنود
گردد. و ستایش خدایی را که ماه خود، رمضان، ماه روزه و ماه اسلام و ماه پاکیزگی و ماه تصفیه و ماه قیام
به عبادت و شب زنده داری را یکی از این راه ها قرار داد.
صحیفه سجادیه دعای44