حدیث روز/ شیعه واقعی در کلام حضرت فاطمه(س)
شیعه واقعی در کلام حضرت فاطمه(س)
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کلامی گهربار نشانه شیعیان واقعی اهل بیت را بیان فرمودهاند.
مشرق- شخصی به زنش گفت: پیش فاطمه زهرا علیهاالسلام برو و بپرس: آیا من از شیعیان اهل بیت هستم؟ ـ زن آمد و پرسید، حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ گفت: به همسرت بگو: اگر به آنچه ترا فرمان دادهایم عمل می کنی و از آنچه نهی کردهایم پرهیز نمودهای از شیعیان خواهی بود و در غیر این صورت از شیعیان نیستی.
متن حدیث:
قالَ رَجُلٌ لاِءمرَأتِهِ: إذهَبی إلی فاطِمَةَ علیهاالسلام فَاسْأَلیها أنّی مِن شیعَتِکُم؟ … فَقالَت علیهاالسلام: قُولی لهُ: اِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناکَ وَتَنْتَهی عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شیعَتِنا وَاِلاّ فَلا…
«گوشههایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها»
فصل سوم
همسر امیرالمؤمنین علیهالسلام
حضرت زهرا سلامالله علیها بهعنوان همسر
* مهریه و جهیزیه ساده
در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها، با علیبنابیطالب علیهالصّلاةوالسّلام، ازدواج میکند، آن مهریه و آن جهیزیهی اوست؛ که همه شاید میدانید که با چه سادگی و وضع فقیرانهای، دختر اول شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار میکند. زندگی فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها از همهی ابعاد، زندگیای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیهی آن بزرگوار چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر میشود که روزبهروز تشریفات و تجملگرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریهی دخترانمان را زیادتر نماییم؟!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
* الگوی تعامل زن و شوهر
مگر هر کسی میتواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آنگونه است که کوههای عظیم را در مقابل خود آب میکند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین، یک نشانهی بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف میزنند؛ چگونه زندگی میکنند؛ چگونه این زندگیِ الگو و نمونهی تاریخ را اداره میکنند و چگونه هرکدام نقشی به عهده میگیرند!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۷/۰۷/۱۹
* همسر رزمندهای که دائما در جبهه است …
یک وقت انسان فکر میکند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کردهاند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین علیهالسّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ میماند - این قدر جبهه وابستهی به اوست - از لحاظ زندگی هم وضع روبهراهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیدهایم… حقیقتاً زندگی فقیرانهی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم میکند.
ببینید انسان چقدر روحیه قوی میخواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به او دلگرمی دهد؛ بچهها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی زنده نماند.
بیانات در دیدار جمعی از جوانان ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
* زنی که شوهرش حتی یکبار از او نرنجید …
جهاد آن بزرگوار در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.
امیرالمؤمنین دربارهی فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یکبار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یکبار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آنگونه که اسلام میگوید.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
* ازدواج در جامعه ما باید مثل ازدواج فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) باشد
ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سختگیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانهی اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غیر لازمِ ازدواج سختگیری نکنند؛ جوانان که سختگیرییی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمهی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بینظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همهی تشریفات و زروزیورهای پوچ و بیمحتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و ادارهی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
«گوشههایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها»
فصل دوم: مدافع ولایت
حضرت زهرا سلامالله علیها بهعنوان عضوی از جامعه ولایی
* ایستادگی و موقعشناسی در سن جوانی
در قضیهی حضرت صدّیقهی طاهره سلاماللهعلیها، نکات خیلی مهمّی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق میکند، این است که همهی این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دستنیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بینظیر تاریخ بشر و سیّدهی زنان عالم، و ضمناً همهی آن صبرها و ایستادگیها و موقعشناسیها و کلمات پرباری که در این زمانها از ایشان صادر شده است - همهی این حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیهسرایی مطرح میکنیم و میگوییم که این بزرگوار سنّ کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبتخوانی و مرثیهسرایی میشود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوی درسها میدانیم و با این چشم نگاه میکنیم؛ آن وقت اهمیت ویژهای پیدا میکند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۶/۰۶/۲۶
* شبیهترین شخص به رسول خدا
دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، هرچه بگوییم، کم گفتهایم و حقیقتاً نمیدانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّهی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصهی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بیپایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر میمانیم. اگر به کتابهایی که دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها بهوسیلهی محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را میبینید که از زبان پیغمبر صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم در ستایش صدّیقهی طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل میکنند. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «والله ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیهتر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم.»
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
* اول دیگران بعد خودمان!
امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام میگوید: شبی - شب جمعهای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیهالصّلاةوالسّلام، میگوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیهی والاست.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
* دفاع عالمانه از ولایت
ایشان در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبهای که فاطمهی زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبهای است که به گفتهی علامهی مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اینقدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغه است. فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها میرود در مسجد مدینه، در مقابل مردم میایستد و ارتجالاً حرف میزند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبدهترین و گزیدهترین معانی صحبت کرده است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
زیارت امام حسین (علیه السلام) باعثِ آمرزش گناهان
حضرت امام صادق (علیه السلام) درباره ی زیارت امام حسین (علیه السلام) روایتی دارند: «من زار الحسین (علیه السلام) عارفا بحقه یاتم به، (یقتدی به)، غفرالله له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر = اگر کسی به زیارت امام حسین برود، در حالی که عارف به حق امام حسین باشد، و او را امام خودش قرار بدهد و به او اقتدا بکند (باز قید اطاعت را اینجا آورده) خداوند تمام گناهان او را می آمرزد»[1].
امام کاظم (علیه السلام) در مورد زیارت امام حسین (علیهالسلام) میفرماید: «ادنی ما یثاب به زائرالحسین (علیهالسلام) بشط الفرات اذا عرف بحقه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر = كمترین پاداشی كه در شط فرات به زائر حسین بن علی(علیه السلام) میدهند، آن است كه گناهان گذشته و حال او آمرزیده شود، مشروط به آن كه به حق آن حضرت و حرمت و ولایت او عارف بوده و شناخت داشته باشد».[2]
پس کمترین چیزی که به زائر امام حسین می دهند، به این شرط می دهند که کنار شط فرات برود و امام حسین را زیارت کند، در حالی که حق امام حسین را بشناسد، یعنی «عرفان حق» داشته باشد. حرمت امام حسین را رعایت کند و ولایتش را پذیرفته باشد. «عرفان حق»، «عرفان حرمت» و «ولایت امام حسین» را بپذیرد. اگر این طور باشد، کمترین چیزی که خدا به او می دهد، این است که تمام گناهان این شخص را می آمرزد.
در روایت بعدی می فرماید: «اگر کسی نیت کند که برود زیارت امامی که اطاعتش واجب است و یک درهم در راه زیارت خرج کند، خداوند 70 هزار حسنه به او می دهد».
منبع:
پایگاه فرهنگی مباحث استاد مهدی شجاعی
[1] - کامل الزیارات، باب 54، ص 150، ح 6.
[2] - كامل الزیارات، ص149و 150.
وفات مادرِ ادب؛ حضرت ام البنین (سلام الله علیها) تسلیت باد.
حضرت امّ البنین سلام الله علیها، الگوی سبک زندگی ولایی
فاطمه بنت حزام، مکنّی به امّ البنین سلام الله علیهانمونه ای از زنان انسان پرور و برجسته به شمار می آید؛ او زنی شایسته، همسری آگاه و مادری آموزگار و نمونه بود. ایشان با معرفتی كه به مقام اهل بیت علیهم السلام داشت، فرزندانی را در دامان خود پرورش داد كه به مفاهیمی همچون ایثار، وفا و فداكاری معنا بخشیدند. به گونه ای كه نام حضرت عباس علیه السلام را بدون نام مادرش ام البنین سلام الله علیهانمی توان در ذهن تصویر كرد. آری، نام ام البنین سلام الله علیها، خلاصه ادب، گذشت، فداكاری، غیرت، محبت و ولایت پذیری و در یك كلام «عشق» است.
بی تردید، در عصر حاضر كه غرب با بیان الگوهای نامناسب و مبتذل می كوشد فرهنگ منحط خود را گسترش دهد، و زنان و مادران ما را تحت تأثیر خود قرار دهد، مسئولیت ما در معرفی الگوهایی سازنده همچون ام البنین سلام الله علیها دوچندان می شود. در این نوشتار فضایل و منش آن بانوی پاک بیان شده است.
بر گِرد شمع فروزان عصمت
ام البنین سلام الله علیها از وقتی پا به خانه امام علی علیه السلام گذاشت، همواره خود را در خدمت فرزندان فاطمه سلام الله علیها می دید و عشق و محبت خود را نثار آنان می كرد؛ محبتی بی ریا و خالصانه كه تمام وجود او را در بر گرفته بود. او همواره فرزندان فاطمه سلام الله علیها را از جان خویش گرامی تر و عزیزتر می دانست و به آنان خالصانه احترام می گذاشت. از این رو، نزد اهل بیت علیهم السلام كه سرچشمه های كرامت و فضیلت اند، مقامی بلند و ستودنی دارد و آن حضرات همواره حق مادری ایشان را به جا آورده و پاس خدمت هایش را نگه داشته اند.
هر چند در تاریخ از اهل بیت علیهم السلام درباره او سخنی به طور مستقیم ثبت نشده، ولی آن چه به صورت غیرمستقیم رسیده است، بر ارجمندی و بلندی مقام او نزد اهل بیت علیهم السلام دلالت دارد.
چنانکه عالم فرهیخته، زین الدین عاملی معروف به شهید ثانی (وفات: 965 ه . ق) نیز می نویسد:
ام البنین سلام الله علیها از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دل بستگی خالص و بی اندازه داشت و خود را وقف خدمت به آنان كرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قایل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتند. در روزهای عید، به احترام او به محضرش می رفتند و به ایشان ادای احترام می كردند.
و علامه سید عبدالرزاق موسوی مقرّم (وفات: 1391 ه . ق) می نویسد:
ام البنین سلام الله علیها از بانوان با فضیلت بود. وی حق اهل بیت علیهم السلام را خوب می شناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و ایشان نیز در میان آن بزرگواران، جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت.
مادر وفادارانِ بی مثال
اگر بخواهیم ویژگی برجسته حضرت ام البنین سلام الله علیها را یاد كنیم، باید آن را در وفاداری وی به اسلام و خاندان عترت جست. ایشان هم چنان كه در زندگانی امام علی علیه السلام و فرزندانش، كمال وفا را در حق آنان نگاه داشت، پس از شهادت امیرالمومنین علیه السلام نیز بر این وفاداری باقی ماند. بدین جهت، پس از شهادت جان سوز علی علیه السلام با هیچ مرد دیگری ازدواج نكرد.
دست بر سینه ی ادب
ام البنین سلام الله علیها كه از دامان خاندانی ادب پرور برخاسته بود، در محضر اسوه ادب ـ امام علی علیه السلام ـ آن را بارور ساخت و الهی گردانید. او در پیشگاه خدا ادب بندگی را نگاه می داشت و نسبت به مردم فروتن بود؛ ولی بزرگترین نمود ادب او، در برابر امام علی و فاطمه و فرزندان معصوم آنان علیهم السلام است. هنگامی كه به خانه امام علی علیه السلام قدم نهاد، خود را نه به عنوان جانشین حضرت فاطمه سلام الله علیها ، بلكه به عنوان خادم فرزندان آن حضرت می دانست. با آنان به ادب رفتار می كرد و آن ها را گرامی می داشت. حضرت عباس علیه السلام از این سرچشمه ادب، تربیت آموخت كه برادرش امام حسین علیه السلام را همیشه “یا سیدی یا اباعبداللّه” خطاب می كرد و همواره ادب را در گفتار و رفتار خود نسبت به فرزندان زهرا سلام الله علیها نگاه می داشت.
ذوب در خورشید ولایت
عشق و محبت به ولایت با جان او آمیخته بود. او امام علی علیه السلام را نه تنها به عنوان همسر، بلكه به عنوان برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و حجت خدا در میان مردم می دید و همین سان به فرزندان معصوم او می نگریست.
هنگام وداع با پسرانش وقتی كه همراه حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام به سوی مكّه و كربلا حركت می كردند، با روی باز از آنان استقبال كرد. پاسداری از وجود امام حسین علیه السلام را به آنان سفارش فرمود و فداكاری در راه آن حضرت را به آنان گوشزد كرد.
به راستی، برای او آسان بود كه داغ جان سوز چهار فرزندش را ببیند، ولی امام حسین علیه السلام به سلامت باشد؛ پسرانش در راه امام قطعه قطعه گردند، ولی فرزند پیامبر خدا بماند. از این رو، وقتی بشیر خبر شهادت شهیدان كربلا را آورد، ایشان نخست نه از فرزندانش، بلكه از امام حسین علیه السلام پرسید و سراغ آن حضرت را گرفت و گفت: «فرزندانم فدای حسین علیه السلام باد» این چیزی نیست جز ولایت پذیری و محبت و ایمان؛ یعنی ذوب شدن در ولایت.
بانوی شجاعت و شهامت
دلیری و شجاعت صفتی است كه وجودش در مردان، به آنان برتری و بزرگی می بخشد. اگر این صفت در وجود زنی نهفته باشد كه خود دارای كمال علمی و ادبی نیز هست، از او شخصیتی سرآمد و ممتاز می سازد. ام البنین سلام الله علیها از خانواده ای برخاسته بود كه معدن شجاعت و سرچشمه رشادت و غیرت به شمار می آمدند. به همین دلیل، وقتی علی علیه السلام از عقیل در مورد همسری كه فرزندی شجاع بپرورد، راهنمایی خواست، او را به ام البنین سلام الله علیها كه خاندانش همه از شجاعان و پهلوانان عرب بودند، راهنمایی كرد.
سخنوری یکتا
در میان قبیله كلاب كه خود از شاعران و سخنوران بزرگ بودند، ام البنین علیهاالسلام مقامی برجسته و ستوده دارد. علامه نقوی در این باره می نویسد:
ام البنین علیهاالسلام از زنان فاضلی بود كه به حق اهل بیت علیهم السلام شناخت كامل داشت. همچنین ایشان به شیوایی و رسایی سخن می گفت.
عمر رضا كحّاله او را شاعری خوش بیان معرفی می كند. و علامه سید محسن امین نیز چنین می نویسد:
او از این سخنوری و شاعری سود می برد و مردم را به دور خود در بقیع گرد می آورد و با هم نوحه سرایی می كردند.
به سوی ابدیت
سرانجام، زنی كه عمری را در راه عشق به ولایت اهل بیت علیهم السلام گذراند، جام زندگانی جاویدان نوشید و از غم دنیا آسوده شد؛ بانویی كه زندگانی اش سراسر مهر و عاطفه و مبارزه بود؛ بانویی كه همسر شهید، مادر شهید و یكی از پیام رسانان خونین عاشورا بود و همه چیز خود را در راه خدا، خالصانه تقدیم كرد. وی را در قبرستان بقیع و در كنار آرامگاه امام مجتبی علیه السلام، و فاطمه بنت اسد، به خاك سپردند.
منابع:
ستاره درخشان مدینه؛ حضرت ام البنین علیهاالسلام، علی ربانیخلخالی.
مادر فضیلت ها، على آقاجانى قناد.
مركز پژوهش هاى اسلامى صدا و سیما.
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان.