یک جمعه به کوی او گذر می افتد
یک جمعه به کوی او گذر می افتد
اوضاع شیاطین به خطر می افتد
موعود می آید و سپس صدها بت
با ضربه دستان تبر می افتد
یا صاحب الزمان ادرکنی
سیده ص. عظیمی نیا
خورشيـــد مــن برآی كه وقت دميدن است
دل را ز بی خودی سر از خود رميـدن است
جــان را هـواي از قفــس تن پـريــدن است
از بيم مـرگ نيست كـه سـرداده ام فغــــان
بانگ جرس زشـوق به منزل رسيدن اسـت
دستـم نمي رسـد كه دل از ســينه بركنـم
باری عـــلاج شــكر گريبـان دريــــدن اسـت
شامم سيه تر است زگيســوي سـركشـت
خورشيـــد مــن برآی كه وقت دميدن اسـت
ســـوی تـــو ای خلاصــــه گـلـزار زنـــدگـی
مـــرغ نـگــه در آرزوی پــركشيــــدن اســت
بگـــرفـت آب و رنــگ زفـــيـض حضـــور تــــو
هرگـل در اين چمن كه سـزاوار ديـدن اسـت
با اهـــل درد شرح غــــم خود نمـــي كنـــم
تقـــدير قصـــه دل مــــن ناشنــــيدن اسـت
آن را كه لـــب به جام هوس گشـت آشــــنا
روزي “امين” سزا لب حسرت گزيـــدن است
اشعار مقام معظم رهبری
تیک تاک انتظار ...
تیک تاک انتظار همه لحظات زندگی ام را پر کرده، انتظار او که نمی شناسیمش و برای شناختش قدمی بر نمی داریم. تا کی گفتیم منتظریم و دوستش داریم؟!
چه می کنیم برای این انتظار؟ ثانیه ها از پی هم می گذرند و طنین تیک تاک انتظار در همه جا می پیچد اما ما هنوز او را نشناخته ایم. مگر نه اینکه به گفته راهنمای بشریت “هر کس بمیرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؟! “
تیک تاک انتظار را دریابیم که فرصت اندک است … و ناگهان باید توشه ات را بر داری و راهی رفتن شوی.
به قلم: اندیشه گرایش “تفسیر”
ماه رمضان، بهار دعا براي امام زمان
برگرد که بانگ ربنّا پیچیده
آوازه ی عشقت همه جا پیچیده
در کوچه به کوچه ی سحر، وقت اذان
عطر تو درون لحظه ها پیچیده
سیده ص. عظیمی نیا