شاید این رمضان آخرین رمضان عمر تو باشد
همه ما خبر حوادث را میشنویم و آنها را میبینیم ولی فکر میکنیم این حوادث برای غیر ماست، و اطمینان داریم که حادثهای برایمان رخ نخواهد داد، تا اینکه ناگهان حادثهای اتفاق میافتد، مرگ نیز همین طور است. تا زمانی که زنده است احساس نمیکند که مرگ در برابر اوست، ولی حادثه ناگهانی قابل پیشبینی نیست، اگر انسان میتوانست حوادث غیرمنتظره را پیشبینی کند دیگر غیرمنتظره و ناگهان نبودند. این طور نیست؟ اتفاقات ناگهانی به خاطر آن است که منتظر آنها نیستیم. بنابراین، هیچ یک از ما اطمینان نداریم که فرصت باقی است.
اسلام از ما میخواهد که یک لحظه از زندگی را نیز از دست ندهیم. در یک حدیث شگفتآور نبوی آمده است: «لو أن امرءاً مؤمنا قامت قیامته و بیده غرسة لغرسها قبل أن یموت؛ اگر مرگ مؤمنی فرا رسد و در دست او نهالی باشد، پیش از آنکه بمیرد آن را میکارد.»
یعنی اگر انسان مؤمن در مزرعهاش مشغول کشاورزی باشد و مرگ او برسد، در حال مرگ نیز نهال را رها نمیکند و به کناری نمیاندازد تا جان بدهد، بلکه در همان حال درخت را در زمین میکارد و سپس میمیرد. منظور این حدیث چیست؟ میخواهد بگوید: حتی همین لحظه کوتاه باقیمانده از زندگی را نیز از دست نده و در راه خیر از آن استفاده کند، و آن نهال را بکار، هرچند در آن حالت نامناسب باشی. از ما میخواهد که همه لحظههای زندگی را غنیمت بدانیم تا زندگی انسان سراسر خیر و برکت و رحمت و کارآمدی باشد.
این چه زندگی است که انسان در آن سودی برای دیگران نداشته باشد؟ انسانی که به دیگران سودی نرساند مرده است، وجود ندارد؛ همچون سنگ است. چه تفاوتی میان او و سنگ وجود دارد؟ سنگ وجود دارد و انسانی که خیر او به دیگرا ن نمیرسد نیز زنده است، ولی دوام و بقاء و صلابت سنگ بیشتر است. مرگ و زندگی چنین انسانی چه تفاوتی دارد؟ هیچ تفاوتی ندارد. حیات انسان با مقدار خیری که از او سر میزند و با مقدار عطا و کارآیی که دارد و با خدماتی که به دیگران ارائه میدهد سنجیده می شود. زندگی این است و جز این هیچ نیست.
ادامه دارد …