شرح دعای ماه رجب-قسمت سوم
* و آمن سخطه عند كل شر: و در امان هستم از هر نوع شر و بدی ناشی از خشم و غضب او.
ما انسان ها در دنیا ممكن است در طول زندگی خود اغلب دچار شر و بدی دیگران شویم. یعنی از شر افراد در امان نیستیم. مثل دعواها
، سرقت ها، مردم آزاری ها، و اذیت ها و …
از سوی دیگر به قول معروف می گویند كه جواب های، هوی است. یعنی اگر به كسی بی احترامی كنیم، تهمت بزنیم، ناسزا بگوییم و تعرض كنیم، در مقابل، جوابی شبیه به آن و یا بدتر از آن را دریافت خواهیم كرد.
اما رابطه شر و بدی ما با خداوند این گونه نیست. چون اگر ما فرد بد و شرور و گناهكاری باشیم، خداوند از در بدی و شر بر ما وارد نمی شود و بر مقدار و شدت آن نمی افزاید. بلكه حساب اعمال زشت و سیئات ما به همان اندازه ای كه باید عقوبت شود ثبت و ضبط می گردد. در حالی كه اگر اعمال نیك و خوب انجام دهیم، ده برابر آن را جزا و پاداش می دهد ( من جاء بالحسنة فله عشر امثالها… .” ( انعام / 160)
و حتی بالاتر از این، گاهی لطف و كرم و سخاوت خداوند در مقابل عمل خیر و نیكوی ما طوری است و به اندازه ای است كه جزای آن خارج از حساب و شمارش است. “… و من عمل صالحاً… فاولئك یدخلون الجنة یرزقون فیها بغیر حساب."( مؤمن / 40) وای بر ما كه چقدر غافل و ناسپاسیم.
بنابراین، ما از ناحیه خداوند در امنیت و پناه هستیم و او شر و بدی به ما نمی رساند.
در اینجا این سوال پیش می آید كه پس چرا ما از جهنم می ترسیم و جهنم برای چیست؟
در پاسخ باید گفت: اگر جهنم و عقوبتی دردناك برای ما ترسیم شده است، در واقع انعكاس اعمال بد ماست، ما چطور وقتی دروغ می گوییم، شهادت نابجا می دهیم، قسم غیر واقعی می خوریم و خلاصه عمل زشتی مرتكب می شویم، پشیمان شدیم و خود را ملامت می كنیم و لذتی از كار خود نمی بریم و دائم وجدان ما بر ما فریاد می زند و روزگار برایمان تیره و تار می شود و در حقیقت برای خود جهنم درست می كنیم و به دام می افتیم و رسوا می شویم و آبروریزی می شود و… آنجا هم جهنم آیینه اعمال زشتی است كه مرتكب شده ایم.
از سوی دیگر، خداوند متعال، خالق ماست و خالق نیازی ندارد كه به مخلوق خود شر و بدی برساند. چون تمام حیات و داشته های مخلوق از اوست و مخلوق قدرت و توانایی مقابله با خالق را ندارد، چون از اول وجود خارجی نداشته است. پس تصور این كه اگر بلایی، مصیبتی، حادثه ای بر سر ما می آید، مقصر خداوند است یا خدا می خواسته عمداً به ما ضرری برساند (نستجیر بالله)، حرف و خیال باطلی است، و ما باید به حال و روز و اوضاع خود نگاه كنیم كه چه كرده ایم كه اینگونه نصیبمان شده است.
گفتا ز كه نالیم كه از ماست كه بر ماست
یا من یعطی الكثیر بالقلیل: ای آن كه در مقابل اعمال اندك و ناچیز ما، پاداش بسیار عطا می نمایی.
معمولاً در معاملات دنیوی چون نفع شخصی مطرح است لذا هر كس سعی می كند كه نفعش حداكثر باشد (بنا به خوی كمال جویی آدمی). اما خداوند از خزانه فضل و كرم خویش معامله را انجام می دهد و نه بر اساس نفع شخصی. پس در مقابل كم ما، زیادت عطا می كند چون از خزانه غیب او چیزی كسر نمی شود و در واقع صفت رحمان، كریم و … درباره خداوند یك جنبه اش این است كه هر چه او خرج كند كسر نمی آورد.
* یا من یعطی من سئله. یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه تحننا منه و رحمة: ای كسی كه به هر نیازمند و حاجت مندی عطا می كنی، ای كه عطا می كنی به كسی كه تو را نمی خواند و از تو چیزی نمی خواهد و تو را نمی شناسد كه صاحب مهر و عطوفت و رحمت هستی.مقام تكدی و گدایی آستان ربوبی، مقامی بس بزرگ است چون اگر انسان، گدای در خانه حق شد دیگر گدایی بنده ای مثل خود را نمی كند.
لذا آدمی اگر می خواهد گدایی و اعلام حاجت كند بهتر است كه نزد خود خدا برود و خوب هم گدایی كند تا نتیجه بگیرد. چون اگر یك بار یا دوبار پذیرفته نشدی، بالاخره تو را قبول می كنند.
صد بار اگر توبه شکستی باز آ این درگه ما درگه نومیدی نیست
و به قول معروف: گر گدا كاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟ پس اگر بتوان سائل آستان الهی شد و آدمی را به عنوان گدای در خانه پذیرفتند، خوشا به سعادت و به آن مقام.
” دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر كه كریم است و رحیم است و غفور است و ودود” (سعدی). مطلب دیگر آن كه خدا به آنهایی هم كه او را نمی خوانند و به فكر او نیستند، جود و كرم و عطا ارزانی می نماید، منتها آنچه كه به سائلان می دهد طبعاً ارزشمندتراست و در مقایسه با آنچه كه به تعبیری به خدانشناسان می دهد جلوه دیگری دارد. با این حال همه مشمول الطاف او هستند، همه بر سر سفره گسترده پر خیر و بركت او هستند.” ای كه از خزانه كرمت، گبر و ترسا وظیفه خور داری.”
* اعطنی بمسئلتی ایاك جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الاخره: عطا كن به من در مقابل خواهش و خواسته ام همه خیر دنیا و همه خیر آخرت را.