معارف_مهدویت
معارف مهدویت
قسمت_دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر در مهارف الهیه، که اسلام به آن دعوت میکند دقت کنیم خواهیم دید که از سایر شریعت های آسمانی دقیقتر و کاملتر است و همچنین شرایط و قوانین عملی اسلام؛ متعالی ترین و دقیق ترین قوانین اند. در دقتّ این قوانین، همین بس که از کوچکترین حرکات و سکنات فردی و اجتماعی انسان گرفته تا بزرگترین آن را، در نظر گرفته و همه را تعیین نموده و برای هر یک حد مشخصی، قرار داده و در عین حال تمامی اعمال، بشر، را براساس توحید تنظیم نموده که او را به سوی سعادت حقیقی سوق دهد.
در این میان آنچه امتیازی خاص به این دین و بخصوص مذهب شیعه بخشیده است، موضوع عصمت و صیانت نبی مکرم صلی الله و علیه و آله و سلم از سهو و خطا و نیز عدم تحریف قرآن کریم، اعتقاد به استمرار نبوت از طریق امامت و در نهایت اعتقاد به مهدویت با دید خاص خویش می باشد.
مهدویت در منظر شیعه یعنی اعتقاد و حیات شخصی معین و مشخص که در سال ۲۵۵ هجری قمری متولد شده و تاکنون امامت این امت را ولو در غیبت کبری و سپس با ظهورش تا قیامت، عهده دار می باشد. و در آخرالزمان پس از بروز تحولاتی، با برپایی حکومت عدل جهانی، احکام و معارف قرآنی را در گستره ی زمین به حاکمیت مطلق خواهد رسانید و همه انسانها را به صراط مستقیمِ موصل به قرب الهی دعوت کرده و همه را در این مسیر رهنمون و دستگیر خواهد شد.
… ادامه دارد.
معارف مهدویت
معارف_مهدویت
قسمت_اول
بسم الله الرحمن الرحیم
بنا به اعتقاد یک مسلمان، شریعت های الهی همه یکی هستند و تناقض و تنافی در بین آنها نیست إلا اینکه از نظر اجمال و تفصیل و کمی و زیادی فروع، مختلفند.
چون سیر بشر از نقص به سوی کمال تدریجی و استعداد قبول معارف الهیه در هر عصری با عصر دیگر مختلف است وقتی این سیر به پایان رسید و بشر از نظر معرفت و علم به عالیترین موقعیت خود رسید، آن وقت است که رسالت نیز ختم شده و کتاب خاتم الانبیا و شریعت در میان بشر برای همیشه می ماند و دیگر بشر انتظار آمدن کتاب و شریعت دیگری را نمیبرد.
اگر امروز با اینکه خاتم پیغمبران صلی الله و علیه و آله و سلم مبعوث شده و برترین کتاب آسمانی را آورده، بشر به مرحلهای که میبایست از کمال برسد نرسیده برای این است که دین اسلام آنطور که باید در مجتمعات بشری گسترش نیافته.
و گرنه بشر می تواند با بسط دایره دین و بررسی حقایق معارف آن رو به کمال گذاشته و به تدریج مراحل علم و عمل را یکی پس از دیگری طی کند همچنانکه خود قرآن کریم این معنا را به بیانات مختلف و هرچه رساتر توصیه فرموده است.
…. ادامه دارد.
حدیثی از امیر المومنین (ع)
امیرالمؤمنین علی (ع)؛
هيچ كس با قرآن ننشست، مگر آن كه با افزايشى يا كاهشى از كنارش برخاست، افزايش در هدايت و يا كاستى از كورى دل و باطن.
غررالحکم حدیث ۹۶۸۰
انتظار
مسئله ى انتظار كه جزء لاينفك مسئله ى مهدويت است، از آن كليدواژ های اصلى فهم دين و حركت اساسى و عمومى و اجتماعى امت اسامى به سمت اهداف والاى اسلام است؛
انتظار يعنى ترقب، يعنى مترصد يك حقيقتى كه قطعى است، بودن؛ اين معناى انتظار است.
انتظار يعنى اين آينده حتمى و قطعى است؛ بخصوص انتظارِ يك موجود حىّ و حاضر؛
اين خيلى مسئله ى مهمى است. اينجور نيست كه بگويند كسى متولد خواهد شد، كسى به وجود خواهدآمد؛ نه، كسى است كه هست، وجود دارد، حضور دارد، در بين مردم است. در روايت دارد كه مردم، او را می بينند، همچنانى كه او مردم را می بيند، منتها نمي شناسند.
در بعضى از روايات تشبيه شده است به حضرت يوسف كه برادران او را می ديدند، بين آنها بود، در كنار آنها بود، روى فرش آنها راه ميرفت، ولى نمي شناختند.
يك چنين حقيقت بارز، واضح و برانگيزاننده اى؛ اين كمك می کند به معناى انتظار.
اين انتظار را بشريت نياز دارد، امت اسلامى به طريق اولی نياز دارد.
اين انتظار،تكليف بر دوش انسان مي گذارد.
وقتى انسان يقين دارد كه يك چنين آينده اى هست؛ همچنانى كه در آيات قرآن هست: «و لقد كتبنا فى الزّبور من بعد الذّكر انّ الارض يرثها عبادى الصّالحون. انّ فى هذا لبلاغا لقوم عابدين » - مردمانى كه اهل عبوديت خدا هستند، مي فهمند - بايد خود را آماده كنند، بايد منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمه اش آماده سازى خود هست.
از بیانات رهبر معظم انقلاب
ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مبارک
امام صادق علیه السلام:
إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِيهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.
برای خداوند حرمی است که آن، مکه است و برای رسول خدا حرمی است که آن، مدینه است و برای امیرمؤمنان حرمی است که آن، کوفه است و برای ما اهل بیت، حرمی است که شهر قم میباشد. به زودی بانویی از فرزندانم به نام فاطمه در آن دفن میگردد. کسی که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود.
(بحارالأنوار، ج۹۹، ص ۲۶۷، ح۵)