پیام رهبر انقلاب در دیدار بمناسبت 13 آبان
بسمه تعالی
“رهبر انقلاب در دیدار بمناسبت 13 آبان :
هيچكس نبايد اين مجموعهى مذاكرهكنندگان ما را با مجموعهى شامل آمريكا - همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بعلاوهى يك - سازشكار بداند؛ اين غلط است؛ اينها مأموران دولت جمهورى اسلامى ايران هستند، اينها بچّههاى خودمان هستند، بچّههاى انقلابند؛ يك مأموريّتى را دارند انجام مي دهند. كار سختى هم هست [كه] بر عهدهى اينها است؛ دارند با تلاش فراوان آن كارى را كه بر عهدهى آنها است انجام ميدهند. بنابراين نبايد مأمورى را كه مشغول يك كارى است و مسئول يك فرايندى است مورد تضعيف يا توهين يا بعضى از تعبيراتى كه گاهى شنيده ميشود - كه اينها سازشكارند، و مانند اينها - قرار داد؛ نه، اين حرفها نيست. اين را هم توجّه داشته باشيد، اين مذاكرهاى كه امروز دارد انجام مي گيرد با شش كشور - كه آمريكا هم جزو اين شش كشور است - فقط در مورد مسائل هستهاى است و لاغير. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانى گفتم [كه] مذاكره در موضوعات خاص اشكالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبين نيستم به مذاكره، لكن ميخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذنالله ضررى نميكنيم.”
………..
اين توصيهى قبلى خودمان را باز هم تكرار مي كنيم: به دشمنى كه لبخند مي زند، اعتماد نكنيد؛ اين را ما به مسئولينمان، به بچّههاى خودمان، فرزندان خودمان - اينهايى كه در مسئلهى ديپلماسى مشغول كار هستند، بچّههاى مايند، جوانهاى خود مايند - [توصيه ميكنيم]؛ توصيهى ما به اينها اين است: مراقب باشيد لبخند فريبگرانه شما را دچار اشتباه نكند، دچار خطا نكند؛ ريزهكارىهاى كار دشمن را ببينيد.
امام روشنایی، هادی دلها خوش آمد
هادی! امامنا التقی المتقی، سلام
نور دهم! امام علیالنقی، سلام
خجسته میلاد بزرگ مشعلدار هدایت
حضرت امام هادى علیهالسلام
بر پویندگانِ راه حق مبارک باد
مولاى گرامى، دهمین خورشید آسمان امامت، امام ابوالحسن هادى علیه السلام بر ما منت نهاده و انعام فرموده است كه در گفتار شگرفت و ژرف خویش در زیارتى به نام زیارت جامعه سخن را در مرغزارى از معارف جان پرور الهى به جولان درآورده و از دریاى دانش خود، بارانى از درّ و گهر بر تارك دوستان راستین سلسله عزیز امامت نثار نموده، و در خور عقل ما، و نه سزاوار حقیقت امام، گوشه هایى از زیبایى هاى بوستان خدا را حكایت فرموده است.
برخى از علماى بزرگ این زیارت را بهترین زیارتهاى جامعه دانسته اند و بزرگمردانى چون شیخ صدوق در “من لا یحضره الفقیه”1 و در “عیون اخبار الرضا”2 و شیخ طوسى در “تهذیب الاحكام”3 و علامه مجلسى رحمة الله در “بحارالانوار”4 زیارت هاى جامعه را نقل كرده اند.
شیوایى كلام و والایى مضمون و دانش و معرفتى كه در آن موج مى زند خود گویاى اصالت این زیارت و معرف دانش ارجمند و الهى گوینده آن است. امید آنكه رهروان راه ائمه علیهم السلام از این گوهر فروزان گنجینه معارف شیعه غفلت ننمایند و در زیارت امامان بزرگوار چه در حرم آن عزیزان و چه از راه دور با این كلمات پرنور زیارت كنند.
————————————-
پی نوشت ها
1. من لا یحضره الفقیه ، ج 2، ص 370.
2. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 277.
3. تهذیب الاحكام ، ج 6، ص 95.
4. بحارالانوار، ج 102، ص 127 - 144.
تلخیصی از مقاله با موضوع شکر و کفران نعمت
تلخیصی از مقاله پیرامون موضوع “شکر و کفران نعمت”
گردآوری و تنظیم: سمیه حسین خانی گرایش تفسیر
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزيدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ سوره ابرهیم /7
و هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: “اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!”
بدون شک خدا در مقابل نعمت هایی که به ما داده است به شکر نیاز ندارد و اگر دستور شکرگزاری داده آن هم موجب نعمت دیگری برای ما و یک مکتب عالی تربیتی است.
“شکر نعمت، نعمتت افزون کند“
حقیقت شکر تنها زبانی یا گفتن “الحـــمد لله"” نیست بلکه 3 مرحله است:
1. شکر فکری: اینکه متوجه و ایمان داشته باشیم که چه کسی به ما نعمت می دهد.
2. شکر زبانی: (همان حمد و سپاس خدا)
3. شکر عملی: اینکه درست بیندیشیم که هر نعمتی برای چه هدفی به ما داده شده، تا آن را در مورد خودش صرف کنیم. در غیر اینصورت کفران نعمت کرده ایم.
فکر کنیم که راستی چرا خدا به شنوایی، بینایی، گویایی (تکلم) و … داده؟ آیا جز این است که عظمت او را در جهان ببینیم و راه زندگی را بشناسیم، حق را درک و از آن دفاع کنیم، با باطل بجنگیم. اگر نعمت های خدا را در مسیر درست مصرف کنیم شکر عملی انجام داده ایم. ولی اگر وسیله ای شد برای خود پرستی، غفلت، غرور، طغیان و دوری از خدا، این عین کفران است.
کسی که نعمت های خدا را درست مصرف می کند ثابت کرده که شایسته و سبب فیض الهی را دارد اینجاست که شکر نعمت نعمتت افزون کند.
شکر به دو قسم تقسیم میشود: 1. شکر تکوینی 2. شکر تشریعی. شکر تکوینی آن است که یک موجود از مواهبی که در اختیارش قرار دارد استفاده کند.
شکر تشریعی، آن است که انسان در مقام شکرگزاری برآید و با قلب و زبان از پروردگار خود سپاس گذاری کند. در واقع شکر تشریعی، مخصوص انسان است، ولی شکر تکوینی برای انسان و حیوان و نبات میباشد.
چند نکته مهم:
1. امام علی (ع) می فرمایند: هنگامیکه مقدمات نعمت های الهی به شما می رسد سعی کنید با شکر گزاری بقیه (نعمت ها) را به سوی خود جلب کنید. نه آنکه با کمی شکر آنرا از خود برانید.
2. تنها شکر گزاری از خدا کافی نیست باید از کسانی که وسیله آن موهبت بوده اند هم تشکر کنیم.
چون من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق …
3. افزایش نعمت برای شکر فقط برای نعمت مادی نیست همین که ما توفیق داشته باشیم و یادمان باشد که شکر نعمت های الهی را به جا بیاوریم یک نعمت بزرگ است. در تربیت نفس و دعوت به اطاعت فرمان الهی مؤثر است. در واقع شکر راهی برای شناخت هر چه بیشتر خداست.
4. شکر گزاری و تقدیر از افراد کوشا و کسانی که با علم و دانش و فداکاری خود باعث پیشبرد جامعه می شوند عامل مهم شکوفایی و پویایی جامعه است. اگر در جامعه روحیه تشکر و قدردانی از انسانهای خیرخواه، مبتکر و خلّاق از بین برود، گرایش به فعالیتهای مثبت و سازنده کمرنگ شده و دلسردی و خمودگی جای آن را خواهد گرفت.
گاهی غیبت خوب است
در ادامه موضوع: شنونده خوبی نباشید
گاهی غیبت خوب است
بدیهی است که آشکار کردن برخی ایرادات افراد در برخی موارد و مواضع حساس، جایز و حتی واجب است یا مومن برای خود حرمتی باقی نگذاشته که لازم باشد آن را حفظ کنیم! یا اینکه مصلحت مهمتری از پوشاندن عیبش آمده و این دو دسته را بعضی علما جزیی تر و روشن تر بیان کرده اند:
دادخواهی :
اگر انسان برای دادخواهی نزد کسی که می تواند حق او را بگیرد از دیگری که بر او ظلم نموده، تظلم و دادخواهی کند به گونه ای که مستلزم ذکر نام او باشد،اشکال ندارد. بنابراین اگر غیبت ظالم،باعث رفع ظلم شود(شنونده،قاضی یا شخصی باشد که بتواند مثلا با نصیحت ظالم رفع ظلم کند) اشکال ندارد. 1
غیبت فاسق:
غیبت کردن از کسی که فسقش آشکار باشد،اشکالی ندارد. مثل اینکه ظرف شراب را آشکارا در خیابان و بازار به دست گرفته ،بیاشامد ، یا اینکه کسی پرده حیا را انداخته ، در حضور مردم بی محابا به گناه اقدام می کند، مثلا کسی که ریش تراش است بگوییم ریش تراش است. امام صادق (ع) می فرماید:«هر گاه فاسق به فسق خود تظاهر نماید،احترامی ندارد و غیبت او جایز است.»2
بی اثر کردن شهادت غلط:
هنگامی که انسان ببیند شخص فاسقی در دادگاه بر امری شهادت می دهد یا روایتی نقل می کند،برای حفظ حقوق مسلمانان و احکام شرع باید هر چه درباره او می داند،بیان کند.
برای مشورت:
هرگاه مسلمانی با کسی در خصوص معامله ای یا شناخت شخص دیگری مشورت نمود و طرف مشورت ، عیبی از شخص می داند که اگر نگوید معامله صورت می گیرد و مسلمان به ضرر می افتد یا این که امری تحقق می یابد(مانند ازدواج) که مشورت کننده لطمه جبران ناپذیری می بیند،ذکر آن عیب مانعی ندارد.3
نهی منکر:
غیبت کردن به قصد نهی منکر ،با شرایط آن مانعی ندارد؛ به این معنا که هر گاه منکری را از مسلمانی ببیند و بداند اگز غیبتش را بکند،آن را ترک می کند،جایز نیست.البته اگر مفسده هتک آبروی مسلمان،بیشتر از مفسده منکری که مشغول آن است باشد، غیبت کردنش جایز نیست،هر چند یقین داشته باشد که به واسطه غیبت کردن ، آن گناه را ترک خواهد کرد.
رد جایگاه دروغین:
غیبت کسی که ادعایی به دروغ مطرح می کند.مانند رد کردن کسی که به دروغ ادعای نسبت فرزندی با دیگری می کند،زیرا مصلحت حفظ انساب و خانواده ،مقدم بر مفسده هتک ادعاکننده است.
حجت الاسلام قرائتی هم در این رابطه معتقدند: غیبت کردن مظلوم از ظالم برای استیضاح او جایز است و این مورد از مواردی است که خداوند اجازه غیبت را به انسان داده است. غیبت درباره فردی که دارای عقیده غلط است به معنای مرزبانی از افکار است و ایرادی ندارد. همچنین مشورت کردن با هدف تحقیق و تجسس درباره شریک آینده زندگی، رفتن نزد قاضی جهت گواهی دادن برای اعاده حیثیت کسی و غیبت درباره کسی جهت رد ادعای پوچ او از جمله مواردی است که غیبت کردن درباره آن جایز است.
—————————-
1- آیت الله سید عبدالحسین دستغیب ،گناهان کبیره
2- وسایل الشیعه
3- آیت الله سید عبدالحسین دستغیب ،همان.
مطلب بعدی:
چرا گوشت مرده خوردن؟
منبع: هفته نامه زن روز، نیلوفر حاج قاضی
بدانیم چه بخواهـیـــم و چه نخواهیـــــــم
“رفاه مادی به ما می گوید چه بخواهیم، حال آنکه دستیابی به سعادت و آرامش منوط به آن است که
بدانیم چه بخواهـیـــم و چه نخواهیـــــــم؟
باید میان خواستن ها و نخواستن ها به گونه ای تعادل برقرار کنیم که نتیجه آن دستیابی به سعادت راستین و آرامـــــش واقعی باشد.”
“وَ عَسی أن تَکُرَهوا شیاً وَ هو خَیُر لَکمُ وَ عَسَی أن تحِبٌوا شیئاً وَ هو شَر لَکم“
برداشت از کتاب درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام. محمد رضا زیبایی نژاد
تلخیص : اندیشه