«گوشههایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها»
فصل اول:
حضرت زهرا سلامالله علیها در نقش بندگی خدا
* درس زندگی حضرت زهرا برای ما
عزیزان من، جوانان عزیز! امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند. درس زندگی صدّیقهی طاهره، فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایهافکن بوده است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهمالسلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
* اساس زندگی مؤمنانه صداقت در بندگی است
میخواهم عرض کنم که ارزش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمهی زهرا(سلاماللَّهعلیها) نبود، او صدیقهی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند.
این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقهی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست.
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمهی زهرا نتیجهاش باید این باشد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۴/۰۵/۰۵
* حضرت زهرا سلاماللهعلیها اسوه عبادت و حقطلبی
ما باید راه فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمیگوییم که «حتّی تورّم قدماها« اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم. مگر نمیگوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همهی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمیگوییم که یکتنه در مقابل جامعهی بزرگ زمان خود ایستاد؟
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
* ایثار و از خودگذشتگی در زندگی
مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سورهی دهر دربارهی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه»(حشر: ۹) ما هم باید همین کارها را بکنیم.
این نمیشود که ما دم از محبت فاطمهی زهرا(سلاماللهعلیها) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین(علیهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(علیهالسّلام) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز!
ما میگوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم! این روایاتی که در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی شیعه بایستی آنطوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
"چگونه هنگام ملاقات با خدا چهرهای نورانی داشته باشیم؟"
حدیث امام محمد باقر (ع) درباره چگونگی داشتن چهره نورانی هنگام ملاقات با خداوند
اهمیت حدیث در میان مسلمانان از آن روست که از منابع اصلی استنباط احکام در فقه و عقاید در علم کلام محسوب میشود. همچنین احادیث از منابع اولیه پژوهشهای تاریخی است.
به دلیل آشنایی بیشتر و تلمذ در پیشگاه پروردگار الهی و ائمه معصومین، هر روز یک حدیث از معصومین (ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت منتشر میشود.
امام محمد باقر علیه السلام:
مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا اسْتِعْفافاً عَنِ النّاسِ، وَ سَعْیاً عَلى أهْلِهِ، وَ تَعَطُّفاً عَلى جارِهِ، لَقَى اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ.
هرکس دنیا را به خاطر بی نیازی از مردم، آسایش و رفاه خانوادهاش و کمک و رسیدگى به همسایه اش طلب کند، روز قیامت در حالتى محشور مى گردد و به ملاقات خداوند متعال نایل مىشود که صورتش همچون ماه شب چهارده، نورانى است.
وسائل الشّیعة: ج ۱۷، ص ۲۱، ح ۵
میلاد خجسته منجی عالم بشریت بر منتظران آن حضرت مبارک باد.
وقت گذاشتن و عهد با امام زمان ع ؛ عهد با خداست
استاد شجاعی می گوید: معصوم، تجلی تمام نمای خداوند در زمین است و پذیرش ولایت معصوم و وقت گذاشتن برای او که از جانب خداوند به مقام امامت رسیده، در حقیقت وقت گذاشتن و میثاق با خدا و عهدی الهی است.
حالا این سؤال را از خودمان میپرسیم که از این پس، چقدر حاضریم برای امام زمانمان وقت گذاشته و او را یاری کنیم؟ یا برای وفاداری به چنین عهدی چقدر تلاش خواهیم کرد؟ نوع حیات ابدی ما، بستگی به حضور امام زمان در درونمان دارد. این که امام زمان در زندگی و در تصمیمگیری هایمان چقدر تأثیر گذار بوده است؟ هر چه رفاقتمان با او بیشتر باشد و خودمان را نسبت به رعایت این عهد مسئول تر بدانیم، در دنیا و آخرت شادتر زندگی خواهیم کرد.
وقت گذاشتن برای امام زمان، مستحب نیست؛ بلکه اوجب واجبات است. هیچ یک از مشغله های ما برای عدم توجه به امام زمان پذیرفته نیست، چرا که خداوند بر این عهد الهی بسیار تأکید نموده است. اگر کسی در قیامت بتواند از گذر وفاداری به این عهد، جان سالم به در برد، احتمال نجاتش بسیار است.
در روایات بسیاری آمده که اگر کسی امام زمانش را نشناسد و از دنیا برود، در حالت کفر مرده است و این روایت مشهور است که می فرماید: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة= هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است»
همه ما نسبت به پدر و مادر، اطرافیان و هموطنانمان قیودی داریم که خود را ملزم به رعایت آنها می دانیم. اما آیا حتی برای یکبار امام زمانمان را جزء قیودی که خدا از ما اخذ کرده به شمار آورده ایم؟ آیا رعایت حق ولایتش برای لحظه ای از ذهنمان گذشته است؟
«ان العهد کان عنه مسئولا= از عهد الهی سوال میکنند». در قرآن و روایات، «امامت» عهدی الهی شمرده شده است و انسانها نمیتوانند از آن بی توجه عبور کنند. بیاعتنایی به تنهایی، آوارگی و غربت امام زمان، یقینا ما را در پیشگاه خدا مسئول و مورد بازخواست و در نهایت به عذاب اخروی دچار خواهد نمود.
امام باقر (ع) می فرماید: در آیه «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف سوء» مضطر، وجود مقدّس امام زمان است.
……یادمان باشد که مرگ در چند قدمی ماست و مهدی تنهاتر و غریبتر از همیشه در انتظار یاری ما… باید ببینیم که دست کدام یک از ما محکمتر و استوارتر، دستان پسر فاطمه را خواهد فشرد؟ این تمام سعادت دنیا و ابدیت ما است. اگر نفسهای مهدی در رگ های زندگی ما به جریان افتاده و روحی آسمانی در کالبد تاریک خانه هایمان دمیده شود، زندگی ما شیرین ترین سبک زندگی خواهد شد.
بارالها دستان بی رمق و آلوده ما را به دستان عرشی آخرین باقیمانده ات در زمین برسان و ما را آماده یاری او و وفادار به عهدمان بگردان.
برگرفته از سلسله مباحث خانواده آسمانی استاد محمد شجاعی
فضیلت صلوات در ماه شعبان
ورد عن النبی (صلی اللهعلیهوآلهوسلم) إنّه قال:
«لِما خَلَقَ اللهُ العَرشَ خَلَقَ سَبعِین ألفَ مَلك وَ قالَ لَهُم طوفوا بعرشی النور وَ سَبِّحُونِی وَ احمِلُوا عَرشِی فَطافُوا وَ سَبِّحُوا وَ ارادوا أن یَحمِلوا العَرشَ فَما قَدِروا فَقَال لَهُم اللهُ طوفوا بِعَرشِی النُّور وَ صَلُّوا عَلَی نُور جَلالِی مُحَمّد حَبیِبی وَ احمِلوا عَرشِی فَطافُوا وَ حملوه وَ قالُوا رَبَّنا أمرتَنا بِتَسبِیحِكَ وَ تَقدِیسِكَ وَ أمرتَنا أن نُصلّی عَلَی نُور جَلالِكَ مُحمّد فَننقص مِن تَسبیحِكَ فَقالَ لَهُم اللهُ یا مَلائِكَتی إذا أنتُم صَلَّیتُم عَلَی حَبیِبی مُحَمّد فَقَد سَبِّحتِمُونِی وَ قَدستمُونی وَ هَلَلتمُونی»
از پیامبر (صلی اللهعلیه و آله و سلم) وارد شده كه فرمود: هنگامی كه خداوند عرش را خلق كرد، هفتاد هزار فرشته را آفرید و به آنها گفت عرش نورانی مرا طواف كنید و مرا تسبیح كنید و عرش مرا حمل كنید. پس طواف كردند و تسبیح كردند و اراده كردند تا عرش را حمل كنند ولی قدرت نیافتند.
پس خداوند به آنها گفت: عرش نورانی مرا طواف كنید و صلوات فرستید بر نور جلال من، محمد، حبیبم و حمل كنید عرش مرا. پس طواف كردند و حمل كردند آن را و گفتند ای ربّ ما! امر كردی ما را بهتسبیحت و تقدیست و امر كردی ما را كه صلوات فرستیم بر نور جلالت محمد، پس ناقص گذاشتیم تسبیحت را. پس خداوند به آنها گفت: ای فرشتگان من آنگاه كه شما صلوات فرستادید بر حبیبم محمد همانا كه بهطور قطع تسبیح كردید مرا و تقدیس كردید مرا و تهلیل كردید مرا.
امیدوارم بعد از خواندن این حدیث، معنا و مفهوم صلوات رنگ درخشان تری در نظر ما بگیرد و کمی بهتر متوجه شویم منظور مرحوم آیت الله بهجت را وقتی می فرمود:
گشتیم و گشتیم و ذکری بالاتر از صلوات پیدا نکردیم.
پی نوشت:
طبرسی، مستدرک الوسائل، ج5، ص341.
فرا رسیدن اعیاد شعبانیه بر محبان مبارک باد.
میلاد با سعادت سلطان عشق حضرت سید الشهدا، امام حسین(ع) و امیر عشق حضرت عباس بن علی(ع) و پورعشق حضرت سیدالساجدین بر تمام محبان مبارک باد.