گنجشک و 48 شهید مظلوم
14 مرداد 1392
بسم رب الشهداء و الصدیقین
شهیدعلیرضا خاکپور از سرداران شهید “لشکر پنج نصر خراسان"
از خطه گلستان، روستای پیرواش، متولد سال ۱۳۴۵، از خانواده ای روستائی
از خطه گلستان، روستای پیرواش، متولد سال ۱۳۴۵، از خانواده ای روستائی
و کشاورز، متاهل، وقتی"سمانه” تنها دخترش، “هشت ماهه” بود؛
علیرضا در ششم اسفند سال ۱۳۶۵درعملیات “کربلای پنج” مظلومانه شهید شد.
شهیدعلیرضا خاکپور؛ در دفترچه خاطراتش آورده است:
منطقه ای چند بار بین ما و عراقی ها، توی شلمچه دست به دست شد.
نشسته بودم جلوی سنگر که گنجشکی آمد، چند متری ام روی تل خاکی نشست،
برُّ و بر نگاهم می کرد. به یکی از بچه ها که کنارم نشسته بود،
گفتم: این گنجشک گرسنه است.
="font-family: tahoma, arial, helvetica, sans-serif;">بلند شدم چند دانه نان خشک شده را بردم یک متری اش، ریختم و برگشتم نخورد.
یکی از بچه ها سنگی به طرفش پرتاب کرد که، گنجشکک من،
برو خمپاره می خوری ها، پرید. چرخی زد و دوباره برگشت، همان نقطه نشست.
یکی دیگر از بچه ها سنگی دیگر برداشت، به طرفش پرتاب کرد.
پرید و رفت، چند لحظه بعد، باز دوباره برگشت. همان نقطه نشست
پریدم داخل سنگر، گفتم: بچه ها سر نیزه،
یکی بیلچه آورد، یکی با سر نیزه، زدیم به زمین، چند لحظه بعد،
پوتین خون گرفته ای، پیدا شد، بیشتر کندیم …….
برو خمپاره می خوری ها، پرید. چرخی زد و دوباره برگشت، همان نقطه نشست.
یکی دیگر از بچه ها سنگی دیگر برداشت، به طرفش پرتاب کرد.
پرید و رفت، چند لحظه بعد، باز دوباره برگشت. همان نقطه نشست
پریدم داخل سنگر، گفتم: بچه ها سر نیزه،
یکی بیلچه آورد، یکی با سر نیزه، زدیم به زمین، چند لحظه بعد،
پوتین خون گرفته ای، پیدا شد، بیشتر کندیم …….
دشمن نامرد، چهل و هشت شهید مظلوم بسیجی را یکجا روی هم دفن کرده بود.