چکیده پایان نامه سطح 3 با موضوع "بصیرت در قرآن و حدیث"
پایان نامه سرکار خانم زهرا مدرسی با موضوع “بصیرت در قرآن و حدیث” توسط هیات داوران مورد ارزیابی قرار گرفته و با کسب رتبه 20 به عنوان تحقیق برتر شناخته شده است.
استاد راهنما: دکتر محمد حسن برهانی فر
استاد مشاور:حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد فلاحی
چکیده
بصیرت به معنای آگاهی، هوشیاری و جامع نگری است. بصیرت با واژه هایی چون کیاست، فطانت، رویت در فارسی و نور، فرقان، یقظه و عقل در عربی نزدیکی معنایی دارد. از واژه های هم خانواده بصیرت در قرآن، کلمات بصیر، مبصر، مستبصر، تبصرة، بصائر و ابصار را می توان نام برد. بصیر یکی از صفات الهی به معنای وجودی که ظاهر و نهان اشیاء را می بیند در آیات و روایات فراوانی به آن اشاره شده است . آموزه های دینی مسلمانان را به تحصیل بصیرت تشویق کرده، مؤمن را بینا، کافر را کور، دعوت پیامبر و پیروانش را از روی بصیرت خوانده و کتابهای آسمانی را بصائر نامیده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و با هدف پاسخگویی به چیستی بصیرت و بیان مفهوم، جایگاه، عوامل، آثار و موانع آن براساس آیات و روایات گردآوری شده است. ائمه اطهار -علیهم السلام - در سخنان خود بصیرت در امور را از خداوند مسئلت کرده و کوری، شک، گمراهی دردنیا و آخرت، جهل، دوستی دنیا، محرومیت از حق، کوتاه نگری، را از زیان های بی بصیرتی برشمرده اند. از موارد بصیرت، بصیرت در دین و بصیرت در دنیا می باشد. بصیرت، شاخص معرفتی و درون دینی است که علاوه برقرآن و روایات درگفتار بزرگانی، همچون امام خمینی، آیت الله خامنهای وشهید مطهری نیز آمده است. بینایی دل درجاتی دارد، پیامبر اکرم و امامان معصوم -علیهم السلام - از مراتب بالای بصیرت بهره مند هستند و با توجه به این که بصیرت از جنس افاضه و استفاضه است و ظرفیت افراد مختلف بوده، هر که وجودش پاکتر، تعقل و تقوای و پند پذیریش بیشتر باشد بصیرتش نیز بالاتر خواهدبود پس بصیرت قوه ی کسب باورصادق است. شکوفایی این قوه هم به مجاهدتهای علمی مانند اندیشیدن، خردمندی، عبرت آموختن و هم به مجاهدتهای عملی مانند پرهیزکاری، یاد خدا، اخلاص و زهد نیاز دارد. تلاش همراه با بهره گیری از رهنمودهای الهی در زمینه تقویت ادراکات باطنی، موجب افزایش بصیرت گشته و آثاری چون دانایی، ایمان، بردباری، آخرت گرایی و دیدن ملکوت برای اهل بصیرت و حق محوری، دشمنشنـاسی و قدرتمنـدی برای جامعه به ارمغان می آورد. اصـلیترین آفت دیدهی بصیرت پیروی از هوای نفس و غفلت بوده فتنههای اجتماعی و ولایت طاغوت نیز مانع رشد و شکوفایی بصیرت افراد میگردد.
کلید واژگان: بصیرت، دیدهی دل، بینش و آگاهی، کور دلی
فوران حس زیبایی دوستی
چندی پس از رسیدن کارت دعوت به یک مراسم، حس زیبایی دوستی خانم ها تحریک شده، به دستگاه عصبی تلنگری زده و بعد از آن، مغز پاسخی به صورت اصوات موزون به اعصاب زبان فرستاده که اینگونه بازتاب می یابد:
“من چی بپوشم؟“
ابتدا به نظر می رسد که پاسخی ساده برای این پرسش به ظاهر سطحی می توان یافت.
اما خدا نکند که در عمقش فرو روی زیرا بلاشک زنده، آن هم بدون یک دست لباس جدید بیرون نخواهی آمد. ابتدا شاید منشا را تنها تقاضایی برای همفکری برای داشتن پوششی مناسب یک مراسم ببینیم. تا حدی صحیح است.
به نظر می رسد که این سوال تاریخی، از ابتدایی ترین سطح یکی از سه نیاز اولیه هر انسان نشأت گرفته باشد.
اما یک نیاز ساده و این همه پر و بال؟
پله بعدی حس زیبایی دوستی ست. این هم عاقلانه است. یک لباس زیبا، برازنده یک بانو!
کلمه زیبا، یکی دیگر از حواس بانوان را برمی انگیزد و آن هم حسی جز برتری جویی نیست. و چون آن بانو در یک جمع حاضر می شود، جمله کمی تغییر می یابد: “زیباترین لباس!”
برتری جویی حسی است که در همه وجود دارد و ایرادی هم به آن نیست. ولی چرا با لباس؟ چرا با زینت؟ (کلمه زینت در اینجا، شامل لباس و جواهر تا بینی عمل کرده و زینتی می شود!).
چه می شود که این زیباترین بودن گاهی خلأهای علمی و فرهنگی را نیز پر می کند و خانم زیبا جای خالی آنها را در زندگیش حس نمی کند؟ چه چیز این حس را تا جایی تحریک می کند که گاهی بانویی را به مرز جنون می کشاند؟
خلاصه ترین پاسخ به این پرسش اساسی در دو کلمه می گنجد: “عقاید غلط!”
عقایدی از تار برتری مرد و پود جنس دوم دانستن زن.
عقایدی به عمق تاریخی دیدگاهی که زن را فقط اندامی می بیند که می تواند نمایش دهنده لباس های فاخر و مایه مباهات همسر باشد.
عقیده ای که زن را دیگر “ضعیفه” نمی خواند اما “عفیفه” هم نمی داند!
عقایدی به قدمت دست آویز قرار دادن زنان برای ربودن قدرت و ثروت و مکنت که امروزه مدرنیته اش شده است استخدام منشی های جذب کننده خریدار(!!!) برای اجرای قانون مشتری مداری.
و آنقدر اینگونه به زن نگریسته شد که او خود هم باور کرد که تنها ثروتش جنسیت و تنها هدفش زیباترین بودن است…
در این میان چه ناجوانمردانه؛ وقار، متانت، اقتدار و عفت زن زیر سُم نگاه جنسیت نگرانه ی خودخواهان سودجو پایمال شد؛ و اینگونه شد که این سوال تاریخی شکل گرفته و ساعات زیادی از عمر هر بانویی را صرف خود می کند که چه بپوشد و چگونه خود را بیاراید تا بهترین باشد…
نقل از وبلاگ هم پیمانان
اول خودت!
سال اول ادبستان که بودیم، نماینده ی بهداشت کلاسمون بودم.
یادم هست که یک بار که داشتم سر صف صبحگاهی ناخن ها رو نگاه می کردم، دو تا از بچه های سال های بالاتر منو کشیدند کنار و خیلی دوستانه تذکری بهم دادند که یک درس بزرگ بود برای همیشه!
تذکر، خیلی ساده و بجا بود.
اون هفته، خودم هم ناخن هام رو کوتاه نکرده بودم، تا اونجایی که یادم هست، اول خواستند که ناخن هام رو بهشون نشون بدم، بعد هم خیلی دوستانه بهم گفتند وقتی که خودم ناخنم بلند هست، درست نیست که به دیگران ایراد بگیرم.
راست می گفتند، من اول باید خودم رو اصلاح می کردم، مخصوصا که مسئولیتی هم داشتم؛ البته مسئولیتی در حد کوچیکی خودم!
یادم نیست، معلمان این درس بزرگ چه کسانی بودند اما خدا خیرشون بده، ان شاء الله هر جا که هستند موفق باشند و عاقبت به خیر بشن.
یادش بخیر…
چه زود ماه ها و سالها سپری شدند، چه زود بزرگ شدیم!
حالا دیگه مسئولیت ها هم بزرگ شدند! اما نباید فراموش کنم، اون درسی رو که سالهای پیش در کلاس اول ادبستان یاد گرفتم!
به قلم: طباطبایی
دست گیری کن خدایا تا نلغزد پای من...
کسی می تواند از سیم خاردار های دشمن عبور کند که در سیم خاردارهای نفس خود گیر نکرده باشد.
شهید علی چیت سازیان
تیک تاک انتظار ...
تیک تاک انتظار همه لحظات زندگی ام را پر کرده، انتظار او که نمی شناسیمش و برای شناختش قدمی بر نمی داریم. تا کی گفتیم منتظریم و دوستش داریم؟!
چه می کنیم برای این انتظار؟ ثانیه ها از پی هم می گذرند و طنین تیک تاک انتظار در همه جا می پیچد اما ما هنوز او را نشناخته ایم. مگر نه اینکه به گفته راهنمای بشریت “هر کس بمیرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؟! “
تیک تاک انتظار را دریابیم که فرصت اندک است … و ناگهان باید توشه ات را بر داری و راهی رفتن شوی.
به قلم: اندیشه گرایش “تفسیر”