هشت بازی با کودکان در محیط خانه
چگونه فرزندتان را در خانه سرگرم کنید؟
محیطهای آپارتمانی فضای زیادی برای بازی کودکان ندارد. بازی در حیاط و کوچه با بچه های همسایه به خصوص در شهرهای بزرگ به دست فراموشی سپرده شده است اما با این وجود آنها حق بازی دارند. با ما همراه باشید تا چند بازی که بتوانید در خانه با کودکتان انجام دهید را به شما آموزش دهیم.
بهانه فضای محدود در آپارتمان یا نزدیک نبودن هم بازی و دوست موجب میشود تا والدین به منظور سرگرمی فرزندشان تلفن همراه یا تبلت خود را برای بازی کردن به او بدهند. اما بازیهای فراوانی وجود دارد که ممکن است شما هم در کودکی انجام داده باشید که نیاز به وسایل یا فضای زیاد ندارد اما در ایجاد هیجان، تقویت حافظه و سرگرمی کوودکان بسیار مفید است. ما در اینجا چند نمونه از بازیهای فراموش شدهای که میتوانید در خانه با کودکتان انجام دهید را به شما یادآوری میکنیم.
1.راه رفتن روی خط منحنی و صاف
احتمالاً بسیار دیدهاید که کودکان و در برخی موارد حتی بزرگسالان علاقه دارند لبه جدولهای خیابان راه بروند؛ عموماً هم دست خود را باز نگه میدارند تا تعادلشان را بیشتر حفظ کنند. این بازی را میتوانید برای حفظ تعادل کودکتان در خانه انجام دهید. از نوارهای رنگی، بالشت و حتی گره زدن چند شال و روسری به یکدیگر و درست کردن یک طناب میتوانید بهراحتی در خانه یک راه مستقیم یا منحنیدار ایجاد کنید. از کودکتان بخواهید به حالتهای مختلف لیلی، دست بالای سر و… روی خطوط مشخصشده راه برود. برای این کار میتوانید زمان مشخص کنید و از او بخواهید در مدتزمان مشخص خود را به خط پایان برساند که علاوه بر یادگرفتن حفظ تعادل، برنامهریزی زمان را نیز یاد بگیرد.
2.داری داری داری مجسمه
پدر و مادرها بازی مجسمه شدن را حتماً به یاد دارند. وقتی با صدای یک موزیک یا دست و هر آوای دیگری حق تکان خوردن، خندیدن، حرف زدن و حتی پلک زدن نداشتید. کودکان شما نیز از چنین بازیهایی شاد میشوند. بنا با علاقه کودک یک موسیقی یا آوای موردپسند را پخش و بعد از چند ثانیه قطع کنید. تا پخش مجدد موسیقی هیچیک از بچهها و اعضای خانواده نمیتوانند تغییر حالت بدهند و باید در همان شکل باقی بمانند.
برای هیجان بیشتر میتوانید اعضای خانواده و فرزندانتان را گروهبندی کنید. یک گروه مجسمه شوند و یک گروه تمام تلاششان را برای خندان و حرکت کردن گروه مجسمه شده انجام دهند.
3.بازی حافظه
مشاعره کردن یکی از بازیهای پرهیجان است که در عین بازی به تقویت حافظه نیز کمک میکند اما ممکن است همه کودکان علاقه به شعر یا حفظ کردن آن نداشته باشند. ازجمله بازیهایی که میتوانید برای تقویت حافظه و بدون نیاز به پیشینه ذهنی با کودکان بازی کنید، جملهسازی و اضافه کردن یک بخش به بخش قبلی است. ابتدا نفر اول با یک جمله “برای گردش با خاله و دایی ناهار بیرون بردیم” شروع و نفر بعد علاوه بر تکرار این جمله باید یک بخش به آن اضافه کند، نفر بعد نیز باید همین کار را تکرار کند.
همچنین بازیهای ساده گفتنم اسم افراد یا شهر؛ ابتدا یک نفر اسم انسان، شهر یا… را بیان میکند و نفر بعدی باید کلمه خود را با آخرین حرف اسمی که گفتهشده است شروع کند. مثلاً آبادان… نوشهر… رامسر
4.بازی لمس یا چشیدن
حدس زدن برای کودکان هیجانانگیز است. حدس لمسایی یا چشایی میتواند برای بچهها بسیار جذاب باشد. مقداری میوه و خوراکیهای مختلف را در یک ظرف بریزید، چشم کودک را ببندید و با قرار دادن یک بخش کوچک در دهان او، بخواهید تا اسم خوراکی خورده شده را حدس بزند.
همچنین میتوانید وسایل یا حتی خوراکیها و میوههایی که با لمس کردن قابلشناسایی و تشخیص باشند را در یک جعبه بریزید، چشمان کودک را ببندید و اجازه دهید با لمس کردن اسم وسیله موردنظر را بیان کند. در این بازی میتوانید از ثانیهشمار استفاده کنید و از کودک بخواهید ظرف مدت 10 ثانیه یا کمتر حدس خود را بزند. یا یک نفر از از اتاق بیرون میرود و یک شی را داخل کیسه قرار میدهد. نفر دوم باید با لمس کردن آن شی، ماهیت آن را تشخیص دهد. با توجه به سن و قابلیتهای کودک، این بازی را میتوان تغییر داد. برای شروع، از اشیای ساده مثل شانه یا قاشق استفاده کنید. سعی کنید بازی را همراه با کودک، گامبهگام، جلو ببرید و در اشیا، تنوع ایجاد کنید. اگر وقت بیشتری داشته باشید، میتوانید بهجای کیسه، یک جعبه درست کنید و در بخشی از جعبه، سوراخی بهاندازه یکدست ایجاد کنید و اشیا را داخل جعبه قرار دهید. میتوانید برای درست کردن و تزیین جعبه، از کودک کمک بگیرید. این بازی، به تقویت حس لامسه کودکان، کمک میکند.
5.بسکتبال خانگی
کودکان بهویژه اگر پسر باشند عاشق بازی کردن با توپ هستند. یک سبد که میتواند سبد لباسهای کثیف یا هر سطل دیگری باشد را در نقطهای از خانه قرار دهید، از توپهای سبک و یا گلولههای جورابهای رنگی- جورابها را داخل هم بگذارید تا به صورت یک توپ درآید- نیز میتوانید استفاده کنید. فاصلهای را بین خودتان و سبد یا سطل مشخص کنید. شروع به پرتاپ توپ یا جورابها به درون سبد کنید. بهراحتی با ابزار سادهای میتوانید یک توپبازی ساده در خانه انجام دهید.
6.خانهسازی با نی و کاست
هرچقدر کودکان دهه 60 و 70 از دیوارچینی نوار کاستهای روی هم و ساخت اشکال مختلف با نیهای پلاستیکی رنگی لذت میبردند به همان اندازه برای کودکان امروز هم میتواند جذاب باشد. ممکن است بگویید نوار کاستی دیگر وجود ندارد، اما باید گفت انواع خانهسازی کودکانه در بازار وجود دارد که میتوان حکم نوار کاستهای گذشته را داشته باشد. نیهای پلاستیکی رنگی هم هنوز در بازار موجود است آنها را تهیه و در کنار فرزندتان اشکال مختلف با آن بسازید.
7.بازیهای کاغذی
دوز، اسم و فامیل، یک نقطه بینقطه، نقطهبازی و… نیز انواع بازیهای کاغذی هستند که اگر فرزندتان سواد خواندن و نوشتن داشته باشد میتوانید این بازیها را با او انجام دهید.
دوز: روی یک صفحه کاغذ یا تخته خطهایی را همراه با سهنقطه در ابتدا انتها و وسط آن رسم کنید و با استفاده از نخود یا لوبیا این بازی را انجام دهید. هرکسی زودتر بتواند سه نخود و لوبیای خود را در یک خط و امتداد بچیند برنده است.
اسم و فامیل: بازی نامآشنا برای همه دورهها بوده است. نوشتن اسم، فامیل، رنگ، حیوان در یک ستون و انتخاب یک حرف از حروف الفبا برای شروع آن کلمه بسیار برای کودکان هیجانانگیز است مخصوصاً اگر برای این کار یکزمان مشخصی تعیین کنید.
یک نقطه، بینقطه: در این بازی هر یک از افراد باید یک تعداد مشخص از اسم انسان یا هر چیز دیگری که باهم توافق میکنند را در مدتزمان مشخصشده بنویسند. اسمهای مشابه خطزده میشود و اسمهای متفاوت حکم امتیاز را برای شما دارد.
نقطهبازی: روی یک صفحه کاغذ در سطر و ستون بافاصله کم نقطههایی را رسم کنید. هر یک از شرکتکنندگان زودتر بتوانند یکخانه مربع شکل رسم کنند، برنده این مسابقه میشود.
8.پانتومیمهای کودکانه
کودکان از حرکات و حدسهای پانتومیم لذت میبرند. متناسب با سنشان میتوانید باهم پانتومیم بازی کنید.
رنج و غم به عنوان آشکار کننده شادی (رابطه رنج و لذت)
رنج و غم را حق پیِ آن آفرید *** تا بدین ضد، خوش دلی آید پدید
سعدی شاعر بزرگ و شیرین سخن می فرماید: «قدر عافیت کسی داند که به محنتی گرفتار آید».
بشر از ابتدای زندگی با نعمت های الهی خو گرفته و نبود آنها را تجربه نکرده است، بطوری که گاهی وجودشان را نیز فراموش می کند و از آنها غافل می شود. خداوند یکتا نعمت های بی کرانی به بندگان خویش عطا فرموه است که با از دست دادن آنها قدرشان بهتر شناخته می شود. از این رو در کنار تحمل مشقت های دنیا است که آسایش و راحتی معنا و مفهوم پیدا می کند.
مولایم علی(ع) در سخنان حکیمانه خویش بر این مطلب تأکید می کنند و می فرمایند:
«به راستی قدر نعمت ها با گرفتاری و نبود آنها شناخته می شود»
به مصداق تُعرَفُ الاشیاء باَضدادِها هر چیزی به ضد خودش شناخته می شود.
شادی به غم، سخاوت به بخل، نیک دلی به حسادت، دوستی به دشمنی و عشق به نفرت آشکار می گردد.
بسیار برای هر یک از ما پیش آمده است وقتی درد دندان می گیریم متوجه دندان خود شده ایم در حالی که هر روز بدون درد از آن استفاده می کرده ایم.
انسان اصولاً وقتی نعمتی را از دست می دهد بیشتر ارزش آن را می فهمد.
لذا رنجها و دردهای آدمی در هر زمینه برای او به عنوان عامل آشکارکننده نعمت هایی هست که او قبلاً داشته و متوجه آنها نبوده است.
در یک نگاه کل تر دنیا بسان یک رنج و محرومیت بزرگ است، تا مقدمه ای برای جهان جاویدان باشد و قدر جهان دیگر شناخت شود.
جز به ضد، ضد را همی نتوان شناخت *** چون ببیند زخم، بشناسد نواخت
لاجَرم دنیا مقدَّم آمده ست *** تا بدانی قدرِ اقلیمِ اَلَست
خلاصه:
تغییر نگاه ما به رنج، درد و گرفتاری و پذیرش آنها به عنوان یک نعمت آشکار ساز شادی ها می تواند زمینه رضایت مندی، سازگاری و معنایابی را در زندگی ما فراهم سازد.
به نقل از: تالار همدردی
مطالب مرتبط:
معنا در رنج (2)
انسان وقتی با وضعی اجتناب ناپذیر مواجه می گردد، و یا با سرنوشتی تغییر ناپذیر روبروست، مانند بیماری درمان پذیری و یا مبتلا به بعضی از انواع سرطان، این فرصت را یافته است كه به عالیترین ارزش ها و به ژرفترین معنای زندگی یعنی رنج كشیدن دست یابد.
درد و رنج بهترین جلوگاه ارزش وجودی انسان است. و آنچه كه اهمیت بسیار دارد، شیوه و نگرش فرد نسبت به رنج است و شیوه ای كه این رنج را به دوش می كشد. یكی از اصول اساسی لوگوتراپی (معنادرمانی) این است كه توجه انسان ها را به این مساله جلب می كند، كه انگیزه اصلی و هدف زندگی، گریز از درد و لذت بردن نیست، بلكه معنی جویی زندگی است كه به زندگی مفهوم واقعی می بخشد.
به همین دلیل انسانها درد و رنجی را كه معنی و هدفی دارد با میل تحمل می كنند. البته بدیهی است كه نیازی به یادآوری نیست كه رنج معنایی نخواهد داشت اگر ضرورتی نداشته باشد. مثلا بیمار حق ندارد سرطانی را كه با یك جراحی بهبود می یابد چون «صلیب خویش به دوش بكشد» و رنجش را تحمل كند. زیرا این یك «خودآزاری» بیمار گونه است تا یك تحمل قهرمانانه.
روان درمانی سنتی، ترمیم و تجدید قوای بیمار را برای كار و لذت بردن از زندگی به عنوان سرلوحه اقدامات خویش قرار داده است. اما لوگوتراپی (معنادرمانی) علاوه بر این هدف، سعی بر آن دارد كه بیمار را كمك كند تا با درك معنای رنجی كه می كشد، در تحمل آن استوارتر باشد.1(فرانكل، 1384)
————————————-
منابع و پاورقی:
1- فرانكل، ویكتور امیل، ترجمه نهضت صالحیان و مهین میلانی( 1384). انسان در جستجوی معنا. تهران: انتشارات درسا
همدردی
معنا در رنج (1)
سرنوشت انسان دارای یك معنای دو بعدی است:
1 - درجائی ممكن است تغییر داده شود و شكل یابد.
2 - در جائی لازم است كه تحمل شود.
ارزشهای نگره ای (نگرش فرد به ارزشها) در شرایط محیطی غیر قابل تغییر مانند بیماری های علاج ناپذیر و زندانی شدن در بازداشتگاه های نظامی برای ایستادگی كردن ضروری است.
از طریق ارزش های نگره ای حتی جنبه های حزن انگیز وجود انسان -مثلث حزن انگیز درد، گناه و مرگ- میتوانند به چیزی مثبت تبدیل شوند.
ارزشهای نگره ای موقعی وارد میدان می شوند كه نتوان در سرنوشت تغییری ایجاد كرد. موقعیت های گریز ناپذیر منفی به انسان ها فرصتی می دهند تا به بالاترین ارزشهای خود حقیقت ببخشند و به عمیق ترین معنای زندگی كه معنای رنج بردن است، برسند (فرانكل،1963).
مردم می توانند انتخاب كنند كه چگونه به رنجها پاسخ دهند. برای مثال معنای زندگی می تواند تا آخرین لحظات حیات یك بیمار علاج ناپذیر باقی بماند.
فرانكل از قول گدی 1 می گوید:
” هیچ مخمصه ای وجود ندارد كه ما یا با عمل كردن و یا با تحمل كردن نتوانیم به آن شرافت ببخشیم” (فرانكل، 1955).
بعضی مردم میتوانند رنج ها را تحمل كنند و به این وسیله توانمندتر و قوی تر می شوند . اگر چه كه مردم ممكن است قربانی سرنوشت شوند ، ولی در عین حال می توانند اراده ی درونی خود را تقویت كنند تا موقعیت سخت را به سطحی از كمالات انسانی تبدیل كنند.2 (نلسون،2001)
ادامه دارد …
——————————————–
منابع و پاورقی:
1 - Goethe
2- Nelson-Jones.Richard.(2001).Theory and Practice of counselling & Therapy.London and New York:Continuum
مقدمه ای بر رنج آدمی (2)
مولانا همواره بر زایندگی درد تاکید دارد و آن را بهتر از بی دردی می داند. او در بیان این مطلب تصاویری زنده و موثر بر می گزیند. همان طور که طفل با درد از مادر زاده می شود. تولدِ طفل حقیقت نیز در آدمی منوط به درد است. اما هر دردی باید به اندازه طاقت و سعه وجودی آدمی باشد؛ زیرا همان گونه که بی دردی تباهی انگیز است، دردِ فزون از تاب و توان نیز نه تنها زایندگی نمی آورد، بلکه آدمی را پژمرده و زنده به گور می کند. اینجاست که انسان از عمق وجود می گوید: وَلا تُحَمِّلنا ما لا طاقَهَ لَنا بِهِ 1 (زمانی، 1384)
خاستگاه درد و رنج
مىتوان گفت كه در اين باب كه علةالعلل 2 و يگانه خاستگاه همه درد و رنجهاى بشر چيست، هشت رأى مختلف وجود دارد. از اين هشت رأى، چهار رأى در دوران سنت و در دل سنتهاى دينى بزرگ شرق و غرب پديد آمده و پرورده شدهاند، اگرچه هنوز هم طرفداران ومدافعان جدىاى دارند، وچهار رأى ديگر دردوران تجدّد و ازدل رويكردهاى انسانگرایانه متأخر سر بر آوردهاند.3 (ملكيان،1384)
علل درد و رنج:
1. گناه
2. جدايى از امر قدسى
3. تعلق خاطر
4. ناهماهنگى با قانون و نظم طبيعت
5. نابسامانى ذهنى ـ روانى
6. محروميت از حقوق بشر
7. محروميت از منابع طبيعى
8. اينجايى و اكنونى نزيستن
—————————————
منابع و پاورقی:
1. زمانی، کریم(1384). میناگر عشق: شرح موضوعی مثنوی معنوی. تهران: نشر نی
2. مراد از «علت»، در اينجا، علت فاعلى است، نه علت غايى؛ يعنى سخن بر سر اين است كه چه عامل/عواملى موجب پيدايش درد و رنج شده است/اند، نه بر سر اينكه وجود درد و رنج در زندگى بشر چه غايت/غاياتى را برآورده مىكند يا، به عبارت ديگر، وجود درد و رنج وسيله حصول چه هدف/اهدافى است
3. ملكيان، مصطفي.(1384). درد از كجا؟ رنج از كجا؟:سخني در باب خاستگاه درد و رنج بشري. فصلنامه هفت آسمان، شماره 24.
همدردی