ای آنکه امید و ناجی فردایی
ای آنکه امید و ناجی فردایی
از جاده جمعه بی خبر می آیی
جانها به فدای چشم گریان تو که
ماتمزده ی قیام عاشورایی
سیده ص.عظیمی نیا
دلنوشته ای برای حضرت زینب سلام الله علیها
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
سلام خدا بر او که نامش یادآور شکیبایی و استقامت و راهش مسیر عشق و ایمان است.
او که در پایداری و شکست ناپذیری اسطوره تاریخ و در طاعت و ولایت پذیری اسوه زمان است.
و آموزگار نور در برابر ظلمت، معرفت در برابر جهالت، عزت در برابر ذلت و ایمان در برابر پوچی است.
او که در پاسخی کوبنده در وصف مصیبت ها و صحرای کربلا جز به "ما رأیت الّا جمیلا" نگفت، و زیبایی ایمان و اسرار عشق را به رخ همه عالمیان کشید.
او عقیله بنی هاشم، زینت پدر، دُردانه حیدر، ودیعه فاطمه(سلام الله علیها)، زینب کبری (سلام الله علیها) است. غنچه قلب زینب (سلام الله علیها) هر روز با دیدن برادر می شکفت، و این نگاه برادر بود که هر روز، گل وجودش را آبیاری می کرد.
خدایا پس از شهادت برادر، بر قلب زینب چه گذشت!
به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند، آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند.
آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد.
آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند. مونس و یار برادر، سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران باشد.
آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد، فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد.
ظلم همواره هست، اما او چون قامتی ایستاده و پشتوانه دلهای شکسته در برابر ظلم و ظالم و مدافعی برای حق بود.
چرا که او پرورش یافته خاندان ولایت و خانه رفیع امامت بود.
فصاحت و بلاغت را از پدر، عصمت و نجابت را از مادر، حلم و شکیبایی را از برادر، و قوت قلب و مظلومیت عینِ ایستادگی را از حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) آموخته بود.
خطبه اش آن هنگام که سر برادر بر نیزه ها گل کرده، و دشت کربلا از لاله های خونین پر پر شده سرخ گشته بود، با نغمه ها
و واژه های قرآنی، لرزه بر دل یزید و یزیدیان انداخت؛
و اگر آن نطق آتشین او در کاخ یزیدیان نبود، داستان جانسوز آن ظهر عطشناک
در کوچه¬های تاریخ به دست فراموشی سپرده می شد.
آری براستی که:
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود؛
زینبا! اینگونه بود که دفتر زندگی ات ورق خورد و رسالت اصلی ات آغاز شد.
سلام خدا بر تو ای آئینه تمام نمای ایثار و پاکی و سلام خدا بر تو و خاندان پاکت
این دلنوشته با الهام از سایر نوشته ها برای بانوی استقامت و بزرگی حضرت زینب سلام الله علیها نوشته شده است که هر چند قلم توان بیان فضائل و بزرگی اش را ندارد، آن را تقدیم به ساحت مقدس این بزرگوار می نمایم.
به قلم: اجاقی معز- رشته تفسیر و علوم قرآن
گاهی غیبت خوب است
در ادامه موضوع: شنونده خوبی نباشید
گاهی غیبت خوب است
بدیهی است که آشکار کردن برخی ایرادات افراد در برخی موارد و مواضع حساس، جایز و حتی واجب است یا مومن برای خود حرمتی باقی نگذاشته که لازم باشد آن را حفظ کنیم! یا اینکه مصلحت مهمتری از پوشاندن عیبش آمده و این دو دسته را بعضی علما جزیی تر و روشن تر بیان کرده اند:
دادخواهی :
اگر انسان برای دادخواهی نزد کسی که می تواند حق او را بگیرد از دیگری که بر او ظلم نموده، تظلم و دادخواهی کند به گونه ای که مستلزم ذکر نام او باشد،اشکال ندارد. بنابراین اگر غیبت ظالم،باعث رفع ظلم شود(شنونده،قاضی یا شخصی باشد که بتواند مثلا با نصیحت ظالم رفع ظلم کند) اشکال ندارد. 1
غیبت فاسق:
غیبت کردن از کسی که فسقش آشکار باشد،اشکالی ندارد. مثل اینکه ظرف شراب را آشکارا در خیابان و بازار به دست گرفته ،بیاشامد ، یا اینکه کسی پرده حیا را انداخته ، در حضور مردم بی محابا به گناه اقدام می کند، مثلا کسی که ریش تراش است بگوییم ریش تراش است. امام صادق (ع) می فرماید:«هر گاه فاسق به فسق خود تظاهر نماید،احترامی ندارد و غیبت او جایز است.»2
بی اثر کردن شهادت غلط:
هنگامی که انسان ببیند شخص فاسقی در دادگاه بر امری شهادت می دهد یا روایتی نقل می کند،برای حفظ حقوق مسلمانان و احکام شرع باید هر چه درباره او می داند،بیان کند.
برای مشورت:
هرگاه مسلمانی با کسی در خصوص معامله ای یا شناخت شخص دیگری مشورت نمود و طرف مشورت ، عیبی از شخص می داند که اگر نگوید معامله صورت می گیرد و مسلمان به ضرر می افتد یا این که امری تحقق می یابد(مانند ازدواج) که مشورت کننده لطمه جبران ناپذیری می بیند،ذکر آن عیب مانعی ندارد.3
نهی منکر:
غیبت کردن به قصد نهی منکر ،با شرایط آن مانعی ندارد؛ به این معنا که هر گاه منکری را از مسلمانی ببیند و بداند اگز غیبتش را بکند،آن را ترک می کند،جایز نیست.البته اگر مفسده هتک آبروی مسلمان،بیشتر از مفسده منکری که مشغول آن است باشد، غیبت کردنش جایز نیست،هر چند یقین داشته باشد که به واسطه غیبت کردن ، آن گناه را ترک خواهد کرد.
رد جایگاه دروغین:
غیبت کسی که ادعایی به دروغ مطرح می کند.مانند رد کردن کسی که به دروغ ادعای نسبت فرزندی با دیگری می کند،زیرا مصلحت حفظ انساب و خانواده ،مقدم بر مفسده هتک ادعاکننده است.
حجت الاسلام قرائتی هم در این رابطه معتقدند: غیبت کردن مظلوم از ظالم برای استیضاح او جایز است و این مورد از مواردی است که خداوند اجازه غیبت را به انسان داده است. غیبت درباره فردی که دارای عقیده غلط است به معنای مرزبانی از افکار است و ایرادی ندارد. همچنین مشورت کردن با هدف تحقیق و تجسس درباره شریک آینده زندگی، رفتن نزد قاضی جهت گواهی دادن برای اعاده حیثیت کسی و غیبت درباره کسی جهت رد ادعای پوچ او از جمله مواردی است که غیبت کردن درباره آن جایز است.
—————————-
1- آیت الله سید عبدالحسین دستغیب ،گناهان کبیره
2- وسایل الشیعه
3- آیت الله سید عبدالحسین دستغیب ،همان.
مطلب بعدی:
چرا گوشت مرده خوردن؟
منبع: هفته نامه زن روز، نیلوفر حاج قاضی
چه کنم با غم دل؟
در ادامه موضوع : به بهانه آزادی بیان!
چه کنم با غم دل؟
معمولا غیبت با یک دور هم جمع شدن ساده و یک گپ کوتاه شروع می شود و گاهی آن قدر قباحت این موضوع از بین می رود که دوستان به شوخی با هم قرار می گذارند؛ “فلان جا جمع شیم و کمی بحث شیرین غیبت کنیم!”
حالا ممکن است ما بخواهیم دختر خوبی شویم و تصمیم جدی برای ترک این کار بگیریم.
اولین قدم استفاده از عقل و منطق است و در عین حال زبان به دهن گرفتن! اصولا کسانی که کمتر حرف می زنند، کمتر غیبت می کنند و طبیعتا دردسرهایشان هم کمتر است. خیلی از افراد با وجودی که علاقه زیادی به غیبت دارند می ترسند که نامشان برای فرد غیبت شونده، فاش شود. به همین خاطر معمولا غیبت با جمله “یک چیزی، می گم، … به کسی نگی ها!” شروع می شود. در این جور مواقع اگر بر عطش سیری ناپذیر خود برای شنیدن موضوع غلبه کنید و دست رد بر سینه گوینده بزنید، برنده شده اید.
می توانید خیلی راحت بگویید: “قول نمیدم که به کسی نگویم. پس به من نگو”
این طوری خیلی راحت و محترمانه توی شکم غیبت کننده رفته اید. : )
مطلب بعدی:
شنوده خوبی نباشید
منبع: هفته نامه زن روز، نیلوفر حاج قاضی.
به بهانه آزادی بیان!
به بهانه آزادی بیان!
غیر از درد دل و حسادت، اینترنت پدیده مهم و تاثیرگذار دیگری است که در کنار تمام کاربردهای خوب و بدش نقش مهمی در فضاسازی و آماده کردن بستر مناسب برای غیبت و گاه تهمت دارد.
در واقع در این فضای مجازی به بهانه آزادی بیان و اندیشه، عرصه برای جولان باز است و بسیاری از کاربران بدون نظر گرفتن عواقب احتمالی آن به تخریب شخصیتی آدم ها مشغول می شوند. حالا این تخریب می تواند در محدوده های کوچک وبلاگ های دوستانه باشد و یا در عرصه های سیاسی و مملکتی. به خصوص که پای انتخابات هم در میان باشد.
از آنجا که مطابق با احکام فقهی یکی از موارد وجوب ارتکاب غیبت وقتی است که مثلا قرار است فرد ناصالحی مسئولیت مهمی را عهده دار شود و زمام امور را بدست بگیرد، گاه در این عرصه خیلی افراد فرصت طلب وارد میدان شده و به تخریب از طریق غیبت مشغول می شوند. در این هنگام است که اگر این فرد حتی دارای یک نقطه ضعف کوچک هم باشد، بدون در نظر گرفتن توانمندی های وی، ابعاد مختلف خصوصی او زیر سوال می رود و حتی شخصی ترین مسائل زندگیش مقابل چشم و گوش میلیون ها مخاطب قرار می گیرد.
مطلب بعدی :
چه کنم با غم دل؟!
منبع: هفته نامه زن روز، نیلوفر حاج قاضی.