فزت و ربّ الکعبه
بسم الله الرحمن الرحیم
فزت و ربّ الکعبه
غدیر می نگریست، ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام
باور نمی کنیم که شمشیری پرکینه، اقیانوسی را توان شکافتن داشته باشد. باور نمی کنیم که ضربتی نفاق آمیز، خورشید را از نورانیّت اندارد. امشب سرخ ترین پرواز نماز، از رواق خون گرفته محراب بندگی است. شب جان سوزترین ناله های نخلستان! شاید اگر در روز غدیر و بعد از آن مردم ولایت حضرت علی علیه السلام را با جان و دل می پذیرفتند، دنیا به راهی پر عدالت و دور از ظلم می رفت؛
اما….! پس لعنت می فرستیم بر آنانی که حق خدا، پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و حضرت علی علیه السلام و اهل البیت علیهم السلام را غصب نمودند.
شهادت جان سوز روح تاریخ، اسلام و انسان، خانه زاد ملکوت، خورشید جهان افروز عدالت، امیرالمؤمنین؛ حضرت علی (ع) را تسلیت می گوییم.
تهدمت و الله ارکان الهدی و انطمست اعلام التقی و انفصمت العروهٔ الوثقی قتل ابن عم المصطفی … (ندای آسمانی)
وسیله آزمایش
هوا دارد روشن می شود. قامت می بندم برای یک نماز آرام و در حد توانم، باتوجه. یادم می افتد به جمله ای که همین چند وقت پیش نوشتم: اگر روزی مادر شوم یا خودم دیوانه می شوم یا طفل معصوم از همه جا بی خبر را دیوانه می کنم!
+ و بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش اند. (سوره انفال/ آیه 28)
به قلم: ف.اسلامی
برگرد که بانگ ربنّا پیچیده
آوازه ی عشقت همه جا پیچیده
در کوچه به کوچه ی سحر، وقت اذان
عطر تو درون لحظه ها پیچیده
سیده ص. عظیمی نیا
مهربانترین ...
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند به حضرت داوود (علیه السلام) وحی کرد که
اى داوود! هر گاه از بنده ی مؤمن من گناهى سر زند،
سپس از آن پشیمان شود و توبه كند و وقتی که از آن گناه یاد كند
و از من شرمنده شود، او را مى بخشــــــــم.
و آن گناه را از یاد فرشتگانى كه بر او نگهبانند مى برم
و گناهش را به كار نیك تبدیل می كنم
و از هیچ كس پروا ندارم، چرا که من مهربانترین مهربانانــــم
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص130
ای خدای مهربانم! مهربانترین مهربانان! اگر باز هم از یاد بردیم آنچه با تو عهد کردیم و باز توبه شکستیم تکلیفمان چه می شود.
تو که چنین بی حساب ما را می بخشی چه می شود که باز فراموشمان می شود.
خدای مهربانم از تو می خواهم ایمانم را انگیزه ام را چنان قوی کنی که گر توبه شکستم باز سوی تو آیم.
خدایا چنان در دینم ثابت قدمم دار که لحظه ای حتی لحظه ای از یادت غافل نشوم و ذره ای غیر تو در دلم راه نیابد. که چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت …
کمکم کن آنچه انجام می دهم تنها برای رضای تو باشد نه غیر تو؛ که چون اینگونه شود مرا به غیر خود وامگذاری.
خدایا چگونه توانم لحظه ای روی برگرداندنت را تاب آورم که تنها امیدم تو هستی
و تو برایم از همه دنیا کافی!
دلنوشته اندیشه رشته تفسیر و علوم قرآن
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
گاهی که خیلی دلم می گیرد، مأمنی امن تر از آغوش همیشه بازِ آل طه پیدا نمی کنم.
به انسان های روزگار که اعتباری نیست، به هیچ کدامشان.
مگر نه اینکه به اقوالمان مُهر سلامت نمی زنیم، به افعالمان نیز؟
مگر نه اینکه الان حالمان خوش است و آنی بعد، ناخوش؟
مگر نه اینکه دروغمان جایگزین راستمان شده و ظاهرمان جایگزین باطنمان؟
مگر نه اینکه دل همه مان گرفته و به رو هم نمی آوریم و “الکی” خوشیم؟
و مگر نه اینکه…
اعتباری هستیم دیگر!
پس کیست ما را در این برزخ و ناکجاآباد اعتباری دنیامان یاری دهد و قدری زخم های نو و کهنه مان را مرهمی شود و نوش دارویی؟
و من
اینجا
چه اندازه
دلم
برای خودم
تنگ
می شود …
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم …
به قلم : ف.اسلامی